چکیده نظر ارائه دهنده یا صاحب نظر یکم کرسی:
حجتالاسلام هدایتنیا بیان کرد: اصل ایده نگارش کتاب و حتی نام کتاب از پیام مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) در سال 91 به کنگره 7000 شهید گرفته شد و از تاریخ صدور پیام تا زمان نگارش کتاب تقریباً هیچ کار علمی شایستهای در حوزه گفتمان سازی و حتی ارائه الگو انجام نشده بود.
وی توضیح داد: این کتاب در سه فصل و در قالب سه نظریه یا سه الگو جمعآوری شده و عناوین کتاب اگرچه به سلیقه نویسنده بود اما از کلمات و منابع معتبر استخراج شده است.
استاد دانشگاه پیرامون سبک زندگی گفت: در این بحث ما میتوانیم سه الگو را در نظر بگیریم که الگوی جامعه گریز یکی از آنهاست؛ بر این اساس برخی بانوان جامعه گریز بوده و انرژی خود را تنها صرف تربیت فرزندان و اداره امور زندگی و فرزندآوری و فرزندپروری میکند و هیچ مسئولیت اجتماعی ندارد.
وی ادامه داد: در الگوی دیگر، زن خانواده گریز بوده و تربیت فرزند و امور خانواده اولویت او نیست بلکه حضور اجتماعی دارای اهمیت است، مثل نظرات فمنیسم افراطی که معتقدند ساختار خانواده مردسالار است و با ازدواج از ترقیّات اجتماعی باز میمانند و با این تفکرات زن را از ازدواج پرهیز میدهند؛ همانطور که در رهبانیت مسیحی این موارد وجود دارد.
استاد حوزه، الگوی صحیحی که این کتاب بر اساس آن پایهریزی شده است را سبک زندگی خانوادهگرا دانست و توضیح داد: سختی کار آنجاست که الگوی سوم به دنبال پیوندی بین خانه و جامعه است که زن هم به وظایف خانوادگی و هم مسئولیتهای اجتماعی بپردازد.
حجتالاسلام هدایتنیا خاطرنشان کرد: دختران جوان ما امروز بحران هویت دارند و نمیدانند در چه جایگاهی هستند وآینده آنها چه خواهد شد؛ از این رو، با انبوه شبهات مطرح شده نسبت به نظر اسلام دچار اشتباه میشوند.
وی با بیان اینکه نسبت به بانوان دو ساحت متفاوت وجود دارد، افزود: یک بحث از جانب زن به عنوان یک فرد است و بحث دیگر از جانب اجرایی و حکومتی است و ما باید الگوی سوم را خوب معرفی کنیم؛ اگر زن میخواهد دوشادوش مردان در عرصههای اجتماعی حضور داشته باشد، آن را خوب معرفی کنیم. دختران نسل امروز اگر بین خانواده و جامعه مجبور به انتخاب شوند، بهطور قطع، ابتدا موقعیت اجتماعی خود را میسازند و تأهل را به تأخیر خواهند انداخت؛ لذا باید الگوی سوم را به خوبی معرفی کنیم.
چکیده نظر ناقد( ناقدان) یا صاحب نظر دوم کرسی:
ناقد اول:
در ادامه استاد حکمت نیا محقق را دارای خط و علاقه علمی دانست و بیان نمود: یک محقق باید هم به علاقمندی توجه کند و هم برنامه علمی داشته باشد.
عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق با اشاره به اینکه استاد هدایت نیا از حوزه تخصصی خود این کتاب را نوشته و کتاب یک محصول فرهنگی است گفت: کتاب الگوی سوم، تحقیقی است که نتیجهاش در کتاب عرضه شده است و من این کتاب را به عنوان یک تحقیق نقد می کنم.
وی در ادامه با دو عنصر تمدنی و معرفتی به نقد کتاب پرداخت و بیان نمود: تمدن، تجلیات تمام تلاشهای انسان در حوزه های مختلف است که بروز پیدا می کند. گاهی نگاه تمدنی و گاه نگاه معرفتی است. اینها اگر جابجا شوند، خطرناک است.
استاد حکمت نیانگاه فقها به فقه را معرفتی دانسته و اظهار داشت: زمانی که فقها کتب و ادله اسلامی و منابع فقهی را بررسی می کنند و روایاتی را معتبر یا غیر معتبر می دانند نگاهشان معرفتی است. تمدن بخش کوچکی از فقه را تشکیل می دهد.
عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق روایات ضعیف درباره زن را بخشی از تمدن اسلام دانسته و بیان کرد: این روایات منبع حکم در اسلام واقع نشده و از نگاه معرفتی به آن توجه نشده اما تمدن اسلام را تشکیل داده است. پس وقتی در حوزه مباحث و تحولات تاریخی ورود پیدا می کنیم نمی توان گفت این روایات ضعیف هستند، بله اینها ضعیف هستند ولی بخشی از ساختار تمدنی ماست.
وی با اشاره به این مطلب که یکی از شاهکارهای اسلام ،ساده سازی است نه ساده انگاری ادامه داد: جاهلیت در صدراسلام مقابل عقل بود نه جهل در مقابل علم. جاهلیت مدل زندگی بود. پیامبر«ص» که اسلام را ارائه کردند با نگاه معرفتی و شناخت مبتنی بر آموزه های دینی جاهلیت را تغییر دادند و یک جریان تمدنی اسلامی مبتنی بر معرفت را تعریف کردند.
استاد حکمت نیا عبور از جاهلیت و ورود به زندگی توحیدی را سخت ترین عبور دانسته و بیان کرد: ذکر «قولوا لا اله الا الله تفلحوا » و توحید، ذکر بزرگ و سنگین و عبور از مدل زندگی جاهلیت به زندگی اسلامی است و این عبور سخت ترین تصمیم برای بشریت بوده است.
عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق با اشاره به کلام علامه طباطبائی در مورد آیه «علَّمهُ البیان» وجه ارتباطی تمام تمدنهای بشری را، بیان دانسته و گفت: بزرگترین پایه های هر تمدنی بیان روشن مفاهیمش است.
وی گفت: آیه یک تا هفت سوره مؤمنون پایه های تمدن اسلامی از رابطه انسان با خدا، رابطه خانوادگی، رابطه اجتماعی که مهمترین علامت آن وفای به عهد است را بیان می کند.
استاد حکمت نیا با توجه به آیه «إنّا عرضنا الامانه السموات و الارض» بیان کرد: خداوند امانت داری را به انسان عرضه کرد مصداق بارز آن ولایت و مصداق پایین آن امانات کوچک است. انسان مسئول و امانتدار هست. اسلام، انسان را اعم از زن و مرد شکوفا نموده و پایه های معرفتی را تقویت کرد. با نظام جاهلی، به جنگ جاهلیت رفت. ولی مسلمانها نتوانستند آن را حفظ کنند و در دوران بنی امیه و بنی عباس، جاهلیت دوباره برگشت و رجعت معرفتی پس از اسلام به جاهلیت دوباره مد شد.
عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق الگوی اول را دارای ادبیات جاهلیت در اسلام و برداشت هایی از آن دانسته و بیان کرد: در الگوی اول عبور معرفتی وجود دارد، درگیری معرفتی و تمدن از اینجا ساخته میشود. پس فقط نباید به دنبال روایت بود بلکه باید دید بافت معرفتی در رفت و برگشت ها چطور ساخته شده است.
وی با اشاره به این مطلب که در الگوی سوم، با عنصر معرفت و توانمندی مواجه هستیم و مرز تمدنی ایجاد شده است بیان کرد: امروزه الگویی که با ما مقابله میکند علاوه بر عنصر تمدنی دارای توانمندی هم است.
استاد حکمت نیا با توجه به لزوم شناخت تمدن غرب گفت: تمدن غرب مرز تمدنی ایجاد کرده است که این تمدن مبتنی بر دو عنصر توانمندی و معرفت است و به انسان توان و آسایش داده که می تواند حضور اجتماعی پیدا کند و تسخیر کند.
عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق با اشاره به این مطلب که مواجهه الگوی اول، معرفتی است ادامه داد: تمدن غرب مبتنی بر ترس است و همه چیز را بر اساس احتیاط و علم پیش می برد، تمدن آمریکایی مبتنی بر خطر و تمدن اسلامی مبتنی بر تحقیر است و الگویی که در جهان جدید معرفی شده جنگ معرفتی است یعنی در مقابل مکاتب و نظریه ها در سطح نظری هستند.
وی در ادامه طراحی الگو را لازم دانسته و گفت: جاهلیت مدرن، فسلفه، جامعه شناسی، ساختار، الگوی تمدنی، الگوی خانواده، الگوی آموزش و الگوی سیاست دارد بنابراین باید در مقابل جاهلیت مدرن رفت و آمد معرفتی داشت.
استاد حکمت نیا گفت: الگوی اول،گذر تاریخیست یعنی پیشینه تاریخی که از آن عبور شده است. جهان معاصر، جهان دارای تمدن های تعریف شده مبتنی بر توانمندی انسان و دارای پایه های معرفتی، فلسفی، علمی مشخص است.
عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق گفت: از قرن 17 به بعد در حوزه معرفت کار کردیم اما در حوزه توانمندی بشر کار نکردیم یعنی ظاهرگرائی را از غرب منتقل کرده و هرچه را که غرب درست کرد موضوع مستحدث برای ما شد. اما علوم و فناوریها به کشور منتقل نشد.
وی با اشاره به این مطلب که غرب، زن را با توجه به بستر معرفتی خود تعریف کرده گفت: اگر ما بستر معرفتی غرب را قبول نداریم و با برداشت تمدنی آنان چالش داریم هم باید نگاه انتقادیمان معرفتی باشد هم نقد تمدنی داشته باشیم که جناب آقای هدایت نیا نقد معرفتی را خوب ورود پیدا کردند.
استاد حکمت نیا کشورهای مسلمان را دارای یک هویت جمعی دانسته و بیان کرد: با توجه به اینکه هویت تمدنی کشورهای مسلمان روشن نیست نوع تعارضات آنان نیز یکی نیست و چون نتوانستیم تعارض تمدنی و استقلال و هویت و وحدت تمدنی خود را با هم به مشارکت بگذاریم فلذا در بحث های اسلامی بجای اینکه به سراغ چیزی که مرز تمدنی ایجاد کند برویم به سراغ چیزی که درگیری های درون تمدنی، درگیری های درون کشوری، درگیری های نژادی، درگیری های امنیتی و ... ایجاد کرده است رفته ایم. حال آنکه ما در مقابل تمدن واحدی بودیم که وحدتش را در حوزه خارجی خوب اجرا کردند.
عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق در ادامه به دو راهکار برای برون رفت از این وضعیت اشاره کرده و بیان کرد: هر تمدنی باید پایههای معرفتی و قواعد خود را روشن بگوید. حقوق بشر نیز ادعا کرده است که ما اگر بخواهیم تمدنی بسازیم اول باید حقوق های پایه ی بشر را صرف نظر از دین و مذهب و تابعیت و قوم مشخص کنیم.
وی حقوق بشر را آزادی از فقر و ترس دانسته و گفت: چون دچار ضعف تمدنی در جواع اسلامی هستیم باید پایه های معرفتی که در قرآن بیان شده است را شفاف سازی کرد.
استاد حکمت نیا گفت: برای ارائه الگو در جهان متمدن ابتدا باید رقبای خود را شناسایی کنیم. رقبایی که رقبای دوران جاهلیت نیستند و دارای دستگاه معرفتی معین و تمدن مبتنی بر توانمندی انسان طراحی کردند
عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق بیان کرد: ،معارف اسلام ساده انگار شده است باید آن را از ساده انگاری به ساده سازی برسانیم. باید مفاهیم را درست بیان کنیم، تزاحم ها را بیان کنیم اولویت ها را مشخص و مفاهیم را ساده کنیم.
وی در ادامه به دومین راهکار اشاره کرده و اظهار داشت: پایه های معرفتی در بستر تمدن اسلامی نیاز به برنامه اقدام دارد. نوشتن فایده ندارد. برای عبور از وضعیت باید شیوه تقویت امور، حقوق و ارزشها را در ضمن پیشرفت طراحی کنید.
استاد حکمت نیا بیان کرد: الگوی سوم نیاز به پایه های معرفتی ساده شده و حدود تعیین شده و ارائه یک برنامه متناسب با زمان حال دارد. این برنامه هم جنبه اجتماعی دارد هم جنبه خانوادگی. عین این موضوع در حوزه زن هم وجود دارد یعنی نگاه معرفتی به زن کافی نیست برنامه اقدام برای حضور زن لازم است که باید برنامه و اندیشه و اصول آن مشخص شود. پس صرف تبیین معرفتی حضور زن در اجتماع کافی نیست. ارائه یک برنامه اقدام که نهادهای مختلف در آن رفت و آمد دارند مثلاً نقش دولت در خانواده، نقش دولت در ارزشها و نقش دولت در آموزش و پرورش و... لازم است.
پاسخ ارائه دهنده (صاحب نظر یکم )کرسی به نظر ناقد:
استاد ارائه دهنده از نظرات سازنده استاد حکمت نیا استقبال کردند و اشکالات ناقد را پذیرفتند
جمع بندی مدیر علمیکرسی:
خانم پاکمنش به عنوان مدیر علمی در پایان به جمع بندی مباحث پرداخته و بیان کرد: دکتر هدایت نیا در کتاب خود به سه الگو اشاره کردند الگوی خانواده گریز، الگوی خانه نشین، الگوی خانواده گرا، الگوئی که مورد پسند اسلام است الگوی خانواده گراست که با حضور اجتماعی مسئولانه و سازنده همراه با حجاب و عفاف و با حفظ فطرت زنانگی می باشد.
وی در ادامه به جمع بندی نظرات استاد حکمت نیا پرداخته و بیان کرد: الگوئی که استاد هدایت نیا با عنوان الگوی اول در کتاب آوردند، مواجهه معرفتی بوده که الگوی سوم، معرفت را افزایش داده در ادامه الگوی دوم را مطرح کردند که الگویش معرفتی نیست بلکه جنگ معرفتی است یعنی نبود معرفت نیست بلکه در مقابل نظریه سازان و مکاتب مختلف قرار می گیریم لذا باید به گونه ای الگو را نقد کنیم که هم نقدش معرفتی باشد هم تمدنی باشد. که دکتر هدایت نیا این نقد را پذیرفتند.
طلبه سطح 4 این موسسه در پایان گفت: برای اینکه نقد خوب و سالمی داشته باشیم باید پایه های معرفتی برایمان روشن باشد. ابتدا باید رقبای خود را بشناسیم و پایه های معرفتی را روشن کنیم لذا بعد از اینکه پایه های معرفتی روشن بود شروع به ساده سازی کنیم نه ساده انگاری و بعد از سازه سازی یک برنامه و اقدام عملی برایش طراحی کنیم.