البرز - مدرسه و موسسه‌آموزش عالي زينبيه

شناسه خبر : 100580

1399/10/03

تعداد بازدید : 123

البرز - مدرسه و موسسه‌آموزش عالي زينبيه
معاونت پژوهش مدرسه و موسسه آموزش عالی حوزوی از برگزاری نشست علمی- پژوهشی با عنوان «جنبش علمی؛ آزاداندیشی» در اختتامیه جشنواره علمی- پژوهشی اساتید و همایش فرق انحرافی و جریان های انحرافی نوظهور ، با حضور سرکار دکتر عبدلی بصورت مجازی خبردارد.

 

معاونت پژوهش مدرسه و موسسه آموزش عالی حوزوی از برگزاری نشست علمی- پژوهشی با عنوان «جنبش علمی؛ آزاداندیشی» در اختتامیه جشنواره علمی- پژوهشی اساتید و همایش فرق انحرافی و جریان های انحرافی نوظهور ، با حضور  سرکار دکتر عبدلی بصورت مجازی خبردارد.

در این نشست که به مناسبت شعار هفته پژوهش در تاریخ 26/09/99 برگزار شد سرکار خانم دکتر عبدلی به عنوان استاد ارائه کننده مطالبی را به شرح ذیل بیان نمودند:

با توجه به نامگذاری ایام هفته پژوهش، روز چهارشنبه 26 آذر ماه که مصادف با جنبش علمی؛ آزاداندیشی  است سرکار خانم عبدلی گفتند: کلیدواژه اصلی در این بحث جنبش علمی می باشد. نظام پژوهش و تحقیق برای تحقق و رسیدن به آرمان های ترسیم شده نیازمند به جنبش علمی است چون جنبش علمی سبب توانمندی علمی، توسعه دانش و فن آوری علمی که به تبع آن قوی شدن و بی نیازی از بیگانگان را به دنبال دارد.

جنبش علمی یکی از منویات مقام معظم رهبری در سال جاری بوده است و فازغ از ضرورتهایی که تحول و جنبش علمی برای طلاب دارد، مفهوم جنبش علمی باید تبیین شود. وقتی گفته می شود جنبش علمی  مقصود از علم قطعاً تک گزاره ای نیست بلکه منظور یک شبکه ای به هم پیوسته از معارف و گزاره های علوم مختلف است و در فرایند تولید علم، گرچه این تک گزاره ها نقش دارند، اما منظور، یک شاخه علمی جدید است که در فرایند تئوری پردازی های علمی ایجاد می شود.

گمانه زنی های جسورانه و آزاداندیش یک پژوهشگر در مورد عالم هستی، موجودات پیرامون خود و به دنبال آن آوردن ادله و شواهد برای فرضیه ای که می سازد  سبب تولد یک نظریه ودر نهایت تولید علم می شود. در حال حاضر شاهد تولید علم در کشور هستیم با این وجود آیا جنبش علمی داریم یا نداریم و آیا این حرکات علمی را می توانیم جنبش علمی نامگذاری کنیم یا خیر؟

علی رغم کارهایی که در این چند سال انجام شده شاهد رکودی و سکونی بویژه در حوزه علوم انسانی  هستیم چرا که بیشتر کارهایی که پژوهشگران انجام می‌دهند ترجمه است یا تأویل و تفسیر منابع ترجمه شده و بعضاً باعث می شود کارها تقلیدی شود، البته این موارد لازم است اما در کنارش باید تولید فکر و علم در داخل هم صورت پذیرد و به نظر می رسد ترجمه گوی سبقت را از تولید ربوده باشد.

منظور از جنبش تولید علم، هر حرکت علمی نیست بلکه منظورمان یک جریان اجتماعی متحرک و پویایی است که در بستر زمان استمرار دارد. و علاوه بر آن حرکت نوعی، جمعی بودن تحول در آن نهفته است برای مثال اگر یک نفر یا ده نفر یا یک پژوهشگاه یا دو پژوهشگاه حرکت علمی کنند به آن جنبش علمی نمی گوئیم چرا که  اولاً جنبش یک حرکت جمعی بوده و تبدیل شدن به جریان علم مهم است ثانیاً استمرار و تحول در آن شرط است.

فارغ از جنبش علمی که برای هفته پژوهش نامگذاری شده است که یا می توان به عنوان هدف یا یک استراتژی در نظر بگیریم ، نیازمند یک سری زمینه هایی است و می توان گفت مهمترین نهادی که در این زمینه بستر سازی می کند نظام آموزش پژوهش محور است.

نظام آموزش ما، پاسخ محور و منفعل است نه مسئله محور، نه سؤال انگیز و فعال و این یک مانع است. بعضاً ما دارای مشکلات ساختاری هستیم، و هر کدام از این موانع مرتفع شود بستر جنبش علمی فراهم می شود. تحول در ساختارهای معیوب، تغییر در ساختار، حرکت از سمت کمیت محوری به سمت کیفی محوری، می تواند عاملی برای زمینه سازی جنبش علمی فراهم نماید. به عنوان نمونه در حال حاضر برنامه ارتقاء اساتید در دانشگاه ها تعداد مقالات است نه کیفیت آن.

 نظام آموزش کاربردی نیست و محتوای آن بر اساس نیاز فکری و نظری جامعه برآورده نشده است. امکانات و تسهیلات اعم از منابع انسانی و مالی کافی در امر پژوهش نداریم. یکی دیگر از زمینه ها که متناسب بحث امروز است و یکی از مهمترین زمینه ها است (زمینه های درونی نه بیرونی)  آزاداندیشی می باشد.

یقیناً تحول در بنیادها، تحول در ساختارهای معیوب، بازسازی مؤلفه ها و مفاهیم، برنامه ریزی طرح های جدید، همه نیازمند اندیشه های نو و نوآوری است که در واقع در بستر آزاداندیشی، فرصت رشد و بالندگی را پیدا می کند.

تولید علم یک مرحله است و مرحله بعدی کاربردی کردن علم در جامعه و  مصرف دانش در متن واقعیت زندگی است و وقتی تولید علم اتفاق افتاد و کاربردی هم شد و در جامعه وارد شد حال می توان گفت تبدیل دانش به تمدن اتفاق افتاده است و این همان  مولفه مهم و نرم افزاری تمدن است که از منویات مقام معظم رهبری است و جزء سرفصل های گام دوم انقلاب می باشد.

در حوزه علوم دینی نیز به همین صورت است، اگر بینش و نگرش علوم، واردتغییر رفتار شد، وارد کوچه و بازار شد، از سینه‌ی عالمان خارج و در متن زندگی وارد شد آن وقت می توانیم بگوئیم که یک جنبش تولید علم کارآمد و تمدن ساز داریم.

بنابراین آزاداندیشی کانالی است که تولید علم از آن عبور می کند. فلاسفه در هرحرکت شش چیز را لازم می ودانند. مانند: موضوع حرکت،فاعل ، مسافت حرکت و ... . به زعم بنده آزاداندیشی، مسافت حرکت علمی  است  و همان کانالی است که تولید علم از آن عبور می کند. این مسافت یک سری بایسته ها و نبایسته ها دارد. آزاداندیشی وقتی در کنار واژه‌ی پژوهش قرار گیرد جنبش علمی چه معنایی پیدا می کند مهم است.

آزاداندیشی با واژه های دگراندیشی، اندیشه‌ی آزادی، نواندیشی یا روشن فکری، فکر نو و ... قرابت دارد. اما یک معنایی در مغرب زمین دارد که معادل واژه‌ی freethinker یعنی آزاداندیشی است که اولین بار در انگلستان آنتونی کالینزدر کتابی با گفتاری در باب آزاداندیشی منتشر کرد که توضیح داد آزاداندیشی چیست؟ او متأثر از جان لاک و ومکتب تجربه گرا یی هم بود.

او گفت آزاد اندیشی یعنی سنت دینی که مانع آزاداندیشی است، رها کنیم یعنی آزاداندیشی یک مفهوم فرهنگی داشت و در خاستگاه و در تقابل با  تفکر دینی قرار داشت. بعد در فرانسه دنیس دید رو ،دالامیر و ... آمدند در این زمینه بحث کردند و برخی می گویند پیدایش رنسانس در واقع ثمره این مدل آزاداندیشی بود. معنای دیگری هم وجود دارد که می گویند اندیشه خودمان را از پیش فرض هایی که در ذهن ما حاکم هستند، رها کنیم.  قیدها و زنجیره هایی که مانع می شوند اندیشه مان در آسمان حقیقت و واقعیت پرواز داشته باشند آزاد کنیم.

حالا آیا آزاداندیشی به این معنا که بیشتر در گفتمان داخلی خودمان رایج است آیا ممکن است؟ اگر ممکن است در مقام تصور، در مقام تصدیق چگونه است؟ آیا دست یافتنی است یا خیر؟

به نظر می آید که آزاداندیشی، از تمام قیود (آزاداندیشی مطلق)، امکان نداشته باشد حداقل این که همه‌ی افراد منطق و روش شناسی در اندیشه خود دارند و باعث ایجاد پیش فرض هایی در ذهن می شود و اگر اینها از ذهن رها شود، تفکر صحیح، معیوب می شود.

استاد عبدلی اشاره کردند: آزاداندیشیدن یا آزاد کردن اندیشه از چه چیزی است و متعلق آن چیست؟ به نظر می رسد که بستگی دارد که در چه قالب و مفهومی فهم شود.

در آزاداندیشی پژوهشی و جنبش علمی در واقع متعلق آزادی اندیشه ، رهایی و آزادی اندیشه‌ی ما از هر چیزی است که مانع رشد ، تعالی و پویایی جنبش علمی شود.

وقتی گفته می شود، آزاداندیشی کانال جنبش علمی و حرکت علمی است پس هر چیزی که مانع این حرکت شود و مانع این جنبش و پژوهش شود مانع آزاداندیشی پژوهش است.

خانم عبدلی گفتند: بنظر می رسد اگر موانع را از بین ببریم در مسیر جنبش علمی حرکت کرده ایم موانعی همچون: رویه شدن تقلید، استفاده‌ی صرف از تولیدات کشورها، فراهم نبودن جرأت علمی در جامعه - ضمانت بخش تولید علمی جسارت و دیگری شجاعت شکستن حصارهاست که از سوی نخبگان جامعه معمولاً این اتفاق می افتد _عدم بزرگنمایی اندیشه و صاحبان اندیشه_ گاه به حدّی بزرگ می نمائیم که افراد پژوهشگر این مقام را دست نیافتنی بدانند و القاء ناتوانی می شود. در کنار حفظ حرمت و پاسداشت میراث علمی بزرگان باید به این نکات نیز دقت شود_ سیاست زدگی پژوهشی_ صاحبان سیاست معمولاً گاهی مانع تفکر و اندیشه صحیح می شود- جمود و تهجر که مانع نوآوری پژوهش است یا پژوهش های تجویزی که خود پاسخ را از قبل به پژوهشگر تعیین و تجویز می کنند. عوامل درونی خودّ محقق، مانندعوامل اخلاقی، استکبار و غرور که خود مانع آزاداندیشی می شود. وقتی یک محققی اندیشه خود را از قید این موانع و ستیزها، رها کرد _ و این بسترها برایش فراهم شده، مرزهای مکان و زمان و اندیشه را درمی نوردد. افق های جدیدی باز می کند، نگاه روزآمد به مسائل خواهد داشت و روش های حل مسئله اش جدید و راه حل هایش تازه و نو می شود.

بعبارتی یک محقق آزاداندیشِ پژوهشگر، به دنبال تغییر و تحول مطلوب و کارآمد است، ایستایی و سکون ندارد.  گاهی برخی از مؤلفه های روشن فکری و آزاداندیشی، با یکدیگر طلاقی پیدا کند و همین طور که روشن فکری در معرض خطر عوام زدگی است و همان طور که بار معنایی مثبت و منفی دارد آزاداندیشی هم به همین طریق است. فهم جدید معنای آزاداندیشی در هر بستری که قرار گیرد سبب شناخت مؤلفه های آن می شود.

 

 در پایان خانم عبدلی بیان داشتند زمانی که در حرکت جنبش علمی، بستر آزاداندیشی را فراهم و موانع را برطرف کردیم می توانیم به رشد و بالندگی پژوهش فکر کنیم و به آن برسیم و امید داشته باشیم که جنبش علمی هم محقق می شود.

امید که حوزه های علمیه با نهادینه کردن عنصر خلاقیت و آزاداندیشی در این مسیر حرکت کند و ما شاهد طلاب خواهری باشیم که همه کنش گری فعالانه و خلاقانه دارند و هم واقع گرایند، هم تحول آفرینند و هم راهبر و هم راهگشا هستند. ان شاالله.

وآخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین

اخبار مرتبط