علل گرایش و اثار مادینه انگاری خداوند در الهیات فمینیستی

شناسه محتوا : 50904

1404/07/03

تعداد بازدید : 28

الهيات فمينيستي به مثابه الهياتي انتقادي، همواره به‌دنبال بازيابي كرامت زنان و‌ ارتقاء نقش‌هاي ديني آن‌ها بوده است. رگه‌هايي از اين جريان در لايه‌هاي تاريخ غرب به چشم‌ مي‌خورد. با اين‌حال، شكل‌گرفتن پايه‌ها و نظريه‌پردازي‌هاي اين شاخه از الهيات را مي‌توان همزمان با ظهور‌ جنبش فمينيسم در دهه‌هاي ۶۰ و ۷۰ ميلادي دانست. رسوخ آراء فمينيستي در اين حوزه از الهيات، نظريه‌هاي زن محورانه و گاهي انحرافي و‌ افراطي به‌وجود آورد. از جمله اين آرا مادينه انگاري خداوند در ذات ‌و صفات و يا دست كم قائل‌بودن جنبه‌هايي از الوهيت زنانه براي خداوند است. تحقيق پيش رو با روش كتابخانه‌اي، به بيان تاريخچه و مباني اين باور، بررسي علل گرايش و پيامد‌هاي آن در جامعه غرب پرداخته است. نگارنده، مردسالاري موجود در مسيحيت و رويكرد منفي الهيات سنتي به زنان را از علل شكل گيري باور مادينه انگاري و افتادن در ورطه‌ي شرك و تحريف براي جبران تحريفي ديگر را از جمله مهمترين پيامد‌هاي اين باور دانسته است. جريان فمينيسم، اهداف به ظاهر متعالي خود را به مسيري آسيب‌زا و‌مخرب منتهي كرد كه نهاد و ساختار خانواده و فرهنگ جامعه غرب را تحت‌الشعاع قرار داده‌است. فمنيسم با شعار رهايي زنان از بند اسارت‌هاي مردانه، آن‌هارا به‌ ورطه‌ي اسارتي حقيقي كشانده است. اين در‌حالي‌ست كه تعاليم‌ والا و عميق دين اسلام، قرن‌ها پيش به چالش تبعيض جنسيتي و نگاه نابرابرانه جامعه پاسخ گفته و زن ومرد را در خلقت و آفرينش، صلاح و رستگاري و نيل به كمال انساني يكسان دانسته است. قرآن كريم در آيات خود به روشني بر برابري جايگاه انسان‌ها نزد پروردگار تاكيد كرده‌ و تنها فضيلت آن‌ها بر يكديگر را نه در جنسيت، بلكه تلاش، مجاهدت، عمل نيك و پرهيزگاري دانسته است.
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : كلام اسلامي
  • : سمنان
  • : دامغان
  • : سمنان - دامغان - مدرسه علمیه تخصصی فاطمیه