
این استاد دانشگاه در ابتدا بیان کرد: در متون دینی با مجموعه روایاتی مواجه هستیم که دعوت به حبس زنان می کند، علما و شارحان حدیث دو نوع برداشت از این روایات داشته اند. برداشت اول که برداشت عرفی و مشهور می باشد این روایات را حمل بر «دعوت به حبس زنان»کرده است که با چالش های زیر مواجه است. در متون روایی روایات مرتبط با زن به دو دسته کلی تقسیم می شود: مدح زن؛ ذم زن که به دو دسته تسیم می شود: شأن انسانی حضور زن و مذمت اجتماعی. مساله اینست اساسا آیا این نگرش با فحوای کلام الهی و سنت نبوی سازگار می باشد ؟یا خیر؟منظومه فکری حاکم بر عصر راویان چه تاثیری در این روایات داشته است ؟
وی در ادامه ابراز داشت: باتوجه به دلایلی که برای حبس زنان عنوان شده است این روایات در دو دسته قابل بررسی می باشند. نقل حدیث در قرن اول هجری علاوه بر مکتوبات پراکنده، بنیادی شفاهی داشته است و علاوه بر تاثر از حافظه ناقلان، تمایلات و گفتمان فکری آنان نیز به آن سمت وسو می بخشید. از طرفی منازعات سیاسی و مذهبی که همراه با قصه پردازیها و اخلاق گراییهای زاهدانه و دوری گزینی از دنیا در برخی راویان از طرفی و حضور یهودیان تازه مسلمان شده از طرف دیگر، زمینه هایی را برای دست کاری و حتی جعل احادیث فراهم آورد. دست یابی به نحوه پیدایش روایات «مذمت زنان» علاوه بر اعتبارسنجی سندی و متنی، نیازمند بررسی گفتمان حاکم بر عصر راویان و تاثیر آن بر پیدایش چنین روایاتی است.
در ادامه ایشان به دو گونه رویات پرداختند: گونه اول: خلقت زنان از مردان و حبس درخانه
عدَةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ وَهْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَم قال : قال امیرالمومنین : «خُلِقَ اَلرِّجَالُ مِنَ اَلْأَرْضِ وَ إِنَّمَا هَمُّهُمْ فِي اَلْأَرْضِ وَ خُلِقَتِ اَلْمَرْأَةُ مِنَ اَلرِّجَالِ وَ إِنَّمَا هَمُّهَا فِي اَلرِّجَالِ اِحْبِسُوا نِسَاءَكُمْ يَا مَعَاشِرَ اَلرِّجَالِ؛ مردها از زمین و خاک آفریده شده اند، به همین خاطر هم هست که تمام همّ و تلاششان زمین و ملک است و زنها از مردها آفریده شده اند به همین دلیل هم هست که علاقمند به مردان هستند. پس ای جماعت مردان، زنانتان رادر خانه حبس کنید!» (الکافی ، 1407ق، ج5، ص337)
که سند این روایت به علت وجودوهببنوهب قرشی، که عامی مذهب است و رجالیان شیعه او را متهم به دروغگویی کردهاند و ضعیف دانستهاند، ضعیف است.
گونه دوم؛ روایاتی که زن را عورت معرفی می کند که باید مستور باشد در نتیجه دعوت به حبس او می کند.
«أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ حَدَّثَنِي مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِبْنِمُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ (ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُاللَّهِ (ص): «النِّسَاءُ عَوْرَةٌ فَاحْبِسُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ وَ اسْتَعِينُوا عَلَيْهِنَّ بِالْعُرْيِ؛ زنان عورت هستند پس آنها را در خانه حبس کنید و ازبیلباسی براى نگهدارى آنها کمک جوئید.(جعفریات،ج1،ص94)
کهسند این روایت، به دلیل آنکه در کتاب جعفریات است محل بحث میباشد؛ چراکه برخی از علما، چون صاحب جواهردر آن تردید دارند. البته عدهای از علما نیز چون سیدبنطاووس و آقابزرگ تهرانی به کتاب جعفریات، خوشبین بوده و آن را تلقی به قبول کردهاند.این روایت در نوادر راوندی نیز آمده که یا مرسل است یا همان روایت جعفریات است. ابنجزری نیزمعتقد است این حدیث با این سیاق، غریب است. لذا به لحاظ سندی، جای تأمل دارد و موثقالصدور نیست.
این استاد دانشگاه ابراز داشتند: دو برداشت کلی از روایات حبس النساء می توان داشت.
برداشت اول: برداشت عرفی و عام:عده ای از علما و محققان در مواجه با این روایات معنای عرفی و مشهور آن را احصاء کرده و آن را حمل بر حبس زنان کرده اند. برای نمونه شیخ حر عاملی این روایت را ذیل مبحث «باب استحباب حبس المراه فی بیتها أو بیت زوجها ...» ذکر کرده و آن را حمل بر استحباب حبس زن کرده است. مرحوم مامقانی این روایت را حمل بر استحباب حبس زنان در خانه و عدم خروج جز در مواقع ضرورت کرده است. شاه عبدالعظیمی نیز همین برداشت را بیان کرده و دلیل آن را جلوگیری از فساد زن می داند و مرحوم فیض کاشانی ضمن پذیرش این خوانش آن را ذیل باب «باب تأديب النساء و ترك طاعتهن» آورده و در جهت تأدیب زن تفسیر می کند.
وی در ادامه به برررسی موارد استثناء پرداختند و افزودند: در آیه 15 سوره نساء آمده: «وَاللَّاتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا»
که آن برای کسانی است که مرتکب فحشای مبینه شده باشند( نگاه قران اینکه که زن و مرد در قالب دو انسان فرای جنسیت در جامعه حضور پیدا کنند)و از این طریق، خانهنشینی را تنبیهی برای زنان فاحشه قرارداده نه تکلیفی برای عموم زنان. در این آیه عبارت«فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ» مورد استدلال ماست که امساک را به معنای «حبس کردن» دانستهاند که اشاره به حبس دائمی زن دارد و البته آن را مترتب بر شهادت دادن شهود، نه بر اصل وقوع عمل زشت دانستهاندو با عبارت قرآنی فوق، خداوند زنان فاحشه را از زنان پاکدامن جدا و استثناء کرده و اینکه امر میکند زنان فاحشه را در خانه حبس کنید، نمایانگر حضور زنان در اجتماع بوده وعدم آن، تنبیه به شمار میآید.
برداشت دوم: به ازدواج درآوردن زنان و حفاظت از آنان: برداشت دومی مربوط به جناب کلینی میباشد. مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی این روایات را حمل بر تسریع در ازدواج زنان و حفاظت از آنان توسط همسرانشان کرده است. ایشان، روایات فوق را ذیل باب «بَابُ مَا يُسْتَحَبُّ مِنْ تَزْوِيجِ النِّسَاءِ عِنْدَ بُلُوغِهِنَّ وَ تَحْصِينِهِنَّ بِالْأَزْوَاجِ» آورده است و هدف از آن را دعوت به تسریع در ازدواج میداند نه حبس زن. همانطور که واژه حصن را نه به معنای زندانی کردن بلکه به معنای محافظت به کار برده است و در توضیح عبارت «فَحَصِّنُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ» عنوان کرده که منظور از بیت، زوج میباشد. یعنی آنها را با شوهران محافظت کنید.و روایات «حبس» را نیز ذیل همین عنوان ذکر کرده است و همان معنا را اراده کرده است شهید مطهری نیز ضمن ذکر نظر جناب کلینی این روایات را حمل بر تمایل طبیعی زن بر مرد و مرد بر زن کرده است که همین تمایل می تواند زمینه تسریع در ازدواج و حکمت آن را فراهم سازد.