حدود قوامیت مرد در نظام خانواده از منظر فقه امامیه
اسلام همواره ديني است كه در تمامي موضوعات، همگي ابعاد را در نظر گرفته و همواره در روابط بين افراد؛ به صورت جزئي و موشكافانه سعي بر آن داشته تا حقوق طرفين را به گونهاي معلوم سازد كه تمامي ذينفعان به قدر شايستگي خود از اين حقوق سهمي داشته باشند. خانواده و افرادي كه در آن زندگي ميكنند نيز از اين قائده مستثني نبوده است و اسلام و تعاليم اسلام سعي بر آن داشته است تا در عين در نظر گرفتن تفاوتهاي فردي و جنسيتي ما بين دو جنسيت زن و مرد، نقش هر يك از اين اعضا و بالاخص نقش دو نفري كه افراد اصلي خانواده هستند (زن و مرد) را به گونهاي تعريف نمايد كه در عين صلابت هر كدام از نقشها، همواره حرمت و احترام بين آنها حفظ گردد.خانواده كوچكترين واحد اجتماعي است كه دين مبين اسلام و به تبع پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله) و ائمه و بزرگان بر روابط بين اعضاي آن تأكيدات بسيار زيادي داشتهاند؛ در فرهنگ اسلامي و براساس تعاليم اسلامي سرپرستي و قواميت مرد بر خانواده امري بديهي و پرواضح است كه تقريباً مورد قبول تمامي مكاتب و فرق اسلامي است و اگر اختلافي در اين مبحث وجود دارد بر سر جزئيات ميباشد.
در ارتباط با قواميت مردان بر زنان برخي از علما بر اين باور هستند اين قواميت فراگيري بيشتري داشته و آن را از مرز خانواده خارج كرده و به جامعه تعميم ميدهند و بر اين باورند كه اين قواميت، منحصر به زن و شوهر نيست، اما اكثر علما بر اين باورند كه حدود قواميت مرد نسبت به زن براساس تعاليم اسلامي را محدود به حوزۀ خانواده دانسته و براي قواميت فراتر از اين حوزه ارزشي قائل نيستند.در نوشتار پيش رو سعي بر آن شده است تا حدود قواميت مرد در نظام خانواده از منظر فقه اماميه مورد بررسي قرار گيرد و مشخص گردد كه كيفيت و چگونگي قواميت مرد نسبت به زن در خانواده بر مبناي تعاليم فقهي اماميه و اهل تشيع به چه صورتي است.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : لرستان
- : دورود
- : لرستان - دورود - مدرسه علمیه تخصصی حضرت زهرا «علیها السلام»