معیارهای سعادت زن در متون اسلامی وفمینیسم
تحقيق حاضر با هدف معيارهاي سعادت زن درمتون اسلامي و فمينيسم پرداخته است. اين تحقيق از لحاظ هدف، كاربردي و از لحاظ ماهيت و روش پرداز اطلاعات توصيفي–تحليلي است و روش گردآوري آوري اطلاعات بصورت كتابخانه اي انجام شده است. نظام رباني اسلام با حفظ هويت انساني و جنسي زن و ارزش نهادن براي هر دو هويت، و نيز تساوي و برابري براي همه انسان ها در دو عرصه ي «معارف اعتقادي» و «كمالات اخلاقي»، مسير رشد همسان و تعالي نامتناهي فراهم ساخت و در حوزه قوانين و مقررات فردي يا جمعي، معيار تفاوت ميان زنان و مردان را اختلافات ساختار فطري و طبيعي تن و روان آنان قرار داد تا هر كدام به اهداف ويژه آفرينش خويش دست يابند و احكام را به سود مردان و به زيان زنان سامان نداد، بلكه تفاوت زنان و مردان را در انجام عمل صالح و مزين بودن به ارزش هاي انساني دانست و علت تفاوت آفرينش «مرد» و «زن»، با دو ساختار طبيعي متمم، را زمينه پذيرش دو گونه ساز و كار اجتماعي مكمل قرار داد تا با بودن در كنار هم علاوه بر بقاي نسل، در نيل به قرب الهي كمك كار هم باشند. فمينيسم به مثابه نظام فكري برآمده از انگاره اومانيسم، باحركات و مبارزات فمينيستي در كشورهاي غربي داعيه نجات و آزادي جنس زن را سرداد و خواستار احياي حقوق برابر بلكه برتر زنان نسبت به مردان شدو بيشتر تلاش هاي خود را در جهت متزلزل ساختن بنيادهاي خانواده متمركز ساخت تا جايي كه برخي ازفمينيستهاي افراطي سمت مادري را عامل اسارت زنان دانست و خواستار آزادي مطلق بانوان شد.به نحوي كه آسيب هاي جدي به شخصيت انساني زنان وارد ساخت و به نام آزادي: زنان را در بند اسارت اجتماعي و اقتصادي بلكه شهواني اسير كرده است.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : گلستان
- : گرگان
- : گلستان - گرگان - مدرسه علمیه تخصصی الزهراء «علیها السلام»