بررسی تطبیقی دکترین منجی از دیدگاه شیعه و صهیونیزم
يكي از آرمانهاي مشترك ميان اديان گوناگون اعم از اديان الهي و بشري، منجي گرايي است. اعتقاد به ظهور منجي آخرالزمان كه آمدن او در كتابهاي ديني اديان مختلف به شكلهاي گوناگون نويد داده شده است، در طول تاريخ زندگي بشريت بهويژه در دهههاي اخير به لحاظ افزايش روزافزون نابرابريها، بيعدالتيها، ظلم و ستم، ناامنيها و بسياري از معضلاتي كه گريبان گير بشر شده است، بسيار موردتوجه واقع شده است. منجي گرايي در قوم يهود اگرچه موعودي شخصي است ولي نامتعين است يعني هركسي با عنوان ماشيح در هرزماني ميتواند وجود داشته باشد قوم يهود موعود را در جهت آرمانهاي خود ميطلبد حال اينكه در اسلام و نظر فقهاي متأخر حضرت مهدي موعودي شخصي و معين است كه وعدهي آمدنش را در قرآن و سنت نبوي دادهاند ، موعود اسلام كاركردي جهانشمول دارد و مخصوص قوم خاصي نيست. نتيجه حاصل از اين پژوهش نشان ميدهد كه زمينه اصلي گسترش پديده شيعه هراسي، وقوع انقلاب اسلامي ايران است. با توجه به بررسيهاي انجامشده، دلايلي كه ميتوان براي اين ادعا مطرح كرد، اين است كه غرب و صهيونيسم عاملان اصلي شيعه هراسي تا پيش از وقوع انقلاب اسلامي ايران آشنايي عميقي با شيعيان نداشتند و شيعه را صرفاً يكي از مذاهب اسلامي در برابر مذاهب ديگر ميدانستند و بهمنظور تسلط خود بر مناطق اسلامي، به ايجاد تفرقه در ميان آنان مبادرت ميكردند. با وقوع انقلاب اسلامي ايران به شكلي غيرمنتظره، و ايجاد تحولات عميق ناشي از آن در سطح جهان، موجب نگراني جريان صهيونيستي غرب و توجه دوباره آنان به دشمني ديرينه با اسلام شد. در اين تحقيق به بررسي تطبيقي نظريه منجي از ديدگاه شيعه اماميه و صهيونيزم ميپردازيم.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : فارس
- : جهرم
- : فارس - جهرم - مدرسه علمیه تخصصی حضرت نرگس «علیها السلام»