معناشناسي سمع از منظر قرآن
چكيده:
يكي از شاخههاي علم زبان شناسي، كه به تحليل معنايي واژگان و جملههاي يك متن ميپردازد، و رابطه ميان آنها را توسط نظام معنايي روشن ميكند، معناشناسي واژگان است. در اين حالت، مخاطب قادر است با عنايت به سياق و توجه به مجاورت واژگان، از ديد متكلم يا نويسنده،به متن نگاه كند و به زنجيرهاي از معنا دست پيدا كند. براي داشتن درك عميقتري از متون ديني، به ويژه قرآن كريم، ميتوان وارد فرآيند معناشناسي شد. از واژگان پركاربرد كه در متن تنزيل شريف از ابعاد گوناگون استعمال شده، «سمع» است. اثر پيشرو، با بهرهوري از روش توصيفي- تحليلي و معناشناسي همزماني با هدف فهم ابزار، مفاهيم اثرگذار و دست يافتن به قلمرو معنايي واژه «سمع» در قرآن تدوين شده است. بر اساس بررسيهاي انجام شده، معناي اساسي «سمع»، شنيدن است و عرصههاي گوناگوني در رابطه با اين واژه قابل بيان است كه مشتمل بر همنشينهاي ابزاري مانند «قرآن» و «انبياء»، همنشينهاي پيشرانِ دروني مانند «إنصات»، و بيروني چون «آراستگي ظاهر»، همنشينهاي پَسران دروني مثل «نفاق»، و بيروني مانند «تقليد كوركورانه» است. از تحليل يافتههاي ذكر شده اين نتيجه حاصل شد كه معاني و كاربردهاي «سمع»در قرآن؛ به عنوان حس ظاهري مواردي چون «گوش»، «قوه شنوايي»، «فهميدن» و «حرف شنوي داشتن» و به عنوان گوش دروني (باطني) نوعي وجدان و شناخت قلبي است، و در عين حال «سمع»، يكي از منابع مهم شناخت و از نعمتهاي بزرگ خداوند است كه ممكن است دچار اختلالاتي گردد.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : قم
- : قم
- : قم - قم - مرکز آموزش های غیرحضوری