پایگاه معاونت پژوهش حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور

رسالت پيامبراكرم(صلّي الله عليه و آله و سلم) به عنوان خاتم پيامبران ايجاب مي نمود، توسط كامل‌ترين دين الهي، معارف الهي والايي را براي هدايت بشر تا ابد به ارمغان آورد، كه اين معارف والا، وظيفه سنگيني را بر عهده پيامبرخاتم (صلّي الله عليه و آله و سلم) تحميل مي نمود. خداوند به جهت تسهيل وظيفه سنگين رسالت با بيان داستان هاي انبياء الهي، با استناد به سُور(هود و انعام)، درصدد بيان حقايق و سنت‌هايي است كه به عنوان قاعده تثبيت‌ قلب پيامبر(صلّي الله عليه و آله) مطرح مي شود. اين تحقيق در راستاي پاسخ گويي به اين سوال است كه داستان وزارت و رسالت حضرت يوسف(عليه‌السلام) چه تأثيري بر تثبيت قلب پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلم) در مراحل مختلف رسالت و وظيفه سنگيني كه بر عهده داشتند، دارد. قاعده تثبيت قلب پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلم) در داستان قرآني وزارت و رسالت حضرت يوسف (عليه‌السلام) كه يكي از داستان هايي است كه در فضاي شعب ابي طالب نازل شده است با توجه به شرايط سخت و طاقت فرساي شعب، شيوه هاي مناسبي را در تثبيت قلب پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلم) ارائه داده است. بررسي توصيفي تحليلي اين مسئله نشان مي دهد كه، داستان وزارت و رسالت حضرت يوسف(عليه السلام) با توجه به مرحله آغاز عزت يافتن حضرت يوسف(عليه السلام) و رسيدن به مكنت و عزت چگونه موجبات تثبيت قلب پيامبر را فراهم نموده است و درمرحله بعد با توجه به آيات به مرحله وصال حضرت يوسف و يعقوب (عليهما السلام) كه پايان آزمون حضرت يعقوب(عليه السلام) و تحقق وعده ي الهي است، اشاره دارد.