بررسي شيوه هاي استدلالي علامه طباطبايي در الميزان با محوريت آيات توحيدي
اثبات وجود خداوند، توحيد ذاتي، توحيد صفاتي و توحيد افعالي از جمله موضوعات توحيدي است كه عمده آيات توحيدي را به خود اختصاص داده اند. هدف تحقيق بررسي شيوه استدلالي علامه طباطبايي با محوريت آيات توحيدي است. روش تحقيق توصيفي تحليلي مي باشد. يافتههاي تحقيقي حاكي از آن است كه علامه طباطبايي با اشاره به براهين مطرح در خصوص استدلال به وجود صانع، بديهي بودن وجود خداوند را به عنوان نظر مختار برگزيده و ديگر براهين مثل، برهان امكان فقري، امكان و وجوب، نظم غايي را فقط جهت تنبيه اين امر بديهي معرفي مينمايد. علامه در خصوص توحيد ذاتي با تفكيك معناي احديت و واحديت به عنوان دو بخش مهم توحيد ذاتي، احديت را به يكتايي، عدم تركيب و نداشتن جزء بالفعل، بالقوه و تحليلي معنا نموده اند. به نظر ايشان واحديت، يعني عدم وجود نظير و شريك براي خداوند و يگانگي ذات الهي كه اين نظر مطابق نظر ائمه اطهار(ع) بوده و وحدت عددي را نيز نفي ميكند. ايشان در خصوص توحيد صفاتي، اعتقاد به عينيت ذات با صفات دارند. استدلال به وحدانيت خدا در انجام افعال، خالقيت و ربوبيت از ديگر بيانات علامه در الميزان است كه طبق اين نظر ميتوان فاعليت، عليت و خالقيت مخلوقات را در طول اراده الهي تصور كرد. علامه با استفاده از استدلال مباشر و غير مباشر مدعاهاي خود را ثابت نموده است ولي بيشتر استدلالات ايشان غير مباشر و از نوع قياس است، به طوري كه استفاده از براهين قطعي و يقيني از ويژگي هاي استدلالي ايشان به شمار مي آيد.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : آذربایجان غربی
- : ارومیه
- : آذربایجان غربی - ارومیه - مرکز تخصصی الزهراء«س» - سطح سه