مطالعه تطبیقی مبانی انسان شناختی از دیدگاه علامه طباطبایی و کی یرکگور
چكيده
بحث پيرامون انسان و ويژگي هاي او يكي از مهم ترين و با اهميت ترين مباحث در ميان انديشمندان و صاحب نظران مي باشد، به همين جهت در پژوهش حاضر در مقام پژوهشي مقايسه اي به بررسي مباني انسان شناختي از ديدگاه عالمي ژرف انديش، علامه طباطبايي و ديدگاه سورن كي يركگور سردمدار مكتب اگزيستانسياليسم كه طرفداران قابل توجهي را به خود اختصاص داده، پرداخته است. علامه طباطبايي انسان را موجودي دو بعدي و داراي فطرت و سرشت مشترك مي داند كه داراي ويژگي آزادي و اختيار در انتخاب هاي خود است و بر اين اساس مسئوليت پذير است و با خودآگاهي و ايمان به خداوند خود را به كمال مقصود نزديك مي كند. ايشان انسان را موجودي اجتماعي مي داند و عقل را شريف ترين قواي وجودي انسان مي داند كه مي تواند به او در رسيدن به كمال و سعادت يار ي رساند و ويژگي آزادي در انسان را تنها ابزاري براي رسيدن به اهداف او معرفي مي كند. كي يركگور كه عنوان پدر اگزيستانسياليسم را به همراه خود دارد بر خلاف علامه وجود فطرت و سرشت مشترك در انسان را رد كرده و او را موجودي آزاد و انتخابگر بذات معرفي مي كند. با توجه به تفكر انفسي انسان تنها با فرديت خود شناخته شده و در نوميدي به سر مي برد مگر آنكه به وسيله ايمان به خدايي كه نمي توان او را شناخت و تعريف كرد از اين نوميدي نجات پيدا كند. در نگاه كي يركگور آزادي انسان نه تنها ابزار نيست بلكه يك هدف است و هر آنچه كه بر سر راه اين آزادي قرار گيرد از منظر كي يركگور رد مي شود.عقل در نگاه كي يركگور از اعتبار چنداني برخوردار نيست و تنها حوزه غير عقلاني (احساس و ايمان) است كه سعادت و كمال انسان را به حقيقت مي رساند.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : البرز
- : کرج
- : البرز - کرج - مدرسه علمیه تخصصی زینبیه