پایگاه معاونت پژوهش حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور

زن به عنوان نيمي از پيكره جامعه بشري، نقش تعيين كننده اي در بقا و گسترش نسل انساني دارد، و همواره موضوعات مربوط به وي مورد توجه و مطالعه انديشمندان و متفكران بوده؛ البته ديدگاه اديان و مكاتب به موضوع زن و شأنيت انساني او بسيار متفاوت بوده است. در طول تاريخ زن همواره پابه پاي مرد در فراز و نشيب هاي زندگي همراهي كرد. با اين كه هميشه در كنار مرد، در سازندگي و شكوفاي جوامع انساني نقش آفرين بود؛ اما از دير زمان، مورد داوري هاي غيرمنصفانه قرار گرفت؛ بسياري از انديشمندان و متفكران نخواستند و يا نتوانستند، شأن انساني و كرامت زن را در پيكره جامعه بشريت بپذيرند و براي او، و متناسب با نيازهاي او ،حقوق طبيعي كه حق هرانساني است، تعريف كنند . فمينيسم در فضاي غربي شكل گرفت و متأثر از ديدگاه تحقيرآميز موجود نسبت به زن به پا خواست، و با مباني فكري دوران پس از رنسانس، بر پايه هاي اومانيسم، سكولاريسم، فردگرايي و آزادي خواهي موجوديت يافت. فمينيست ها به استناد مواد اعلاميه حقوق بشر خواستار تمامي حقوق انساني به نفع جامعه زنان شدند. از آنجايي كه مبناي اصلي حقوق بشر، در اين اعلاميه تنها كرامت ذاتي انسان بود. آنها حفظ كرامت ذاتي زن را در دستيابي او به تمامي اين حقوق ها مي دانستند؛ بنابراين تمامي تلاش خود را در مسير تصويب قوانيني كه آزادي بخش جامعه زنان بود صرف كردند بي آنكه توجهي در سطح كلان جامعه انساني و پيامدهاي آن باشند. در اين تحقيق به بحث كرامت زن در دو ديدگاه قرآني و فمنيستي پرداخته مي شود. البته موضوع زن و مسائل مربوط به او بسيار گسترده است؛ اما در اين نوشتار دقيقا به كرامت زن، تعريف و شئون آن و دست آوردهاي حاصل آمده و عينيِ مرتبط به كرامت زن، در دو ديدگاه اشاره مي شود و با توجه به مبناي هر كدام، نقاط اشتراك و افتراق موجود در آن بررسي مي گردد. با توجه به مباني فكري و اصول ارائه شده در اين دو مكتب و مقايسه دست آوردهاي عيني آن ها، هم سو بودن ديدگاه قرآني با فطرت انساني و كرامت ذاتي زن بروز و ظهور بيشتري خواهد داشت. اين تحقيق به شيوه تحليلي توصيفي، با توجه به اسناد و منابع مكتوب كتابخانه اي انجام مي شود.