اراده ومشيت الهي از منظر شيخ مفيد شيخ صدوق وعلامه طباطبايي
اراده و مشيت الهي، يكي از صفات حق تعالي و از مباحثي است كه در فلسفه و كلام اسلامي بسيار مورد توجه و مناقشه قرار گرفته است. انسان موجودي خدا جواست؛ اما چون ذات الهي قابل شناخت نيست،از طريق صفات الهي مي تواند خداي خويش را بشناسد.علما ترجمان علوم وَحياني ائمه معصوم عليهمالسلام هستند؛ پس.به گونه تطبيقي،¬ اشتراك و افتراق نظرات شيخ صدوق، شيخ مفيد و علامه طباطبايي، از بين مهمترين علماي تشيع، پيرامون تبيين و قلمرو اراده الهي مورد تحقيق قرار گرفت. فضاي حاكم در عصرهرسه عالِم درمكتب قم و بغداد و حكمت متعاليه بررسي شد.علت مشترك ديدگاه سه عالِم، ازغلبه تبيين سلبي در تعريف اراده الهي اين بود كه مسير تبيين و شناخت اراده خدا با وجود اضداد ميسرتر است. شناخت از ذات محال است و اراده خداوند همان ايجاد كردن و خلق افعالش است.هر سه عالِم حقيقت اراده الهي را خلقت، آفرينش،ايجاد فعل و مبرا از ويژگي هاي اراده ساير مخلوقات از جمله انسان مي دانند. مريد بودن، از ديدگاه هر سه مورد قبول و آن را فعل الهي كه حادث است معرفي كردند؛ اما درنسبت دادن مريد به خدا و تعلق اراده بر تحقق فعل تبيين هر كدام متمايز از يكديگر است.شيخ صدوق، همراهي مستمر اراده با مراد و شيخ مفيد تقدم و تاخر آفرينش افعال الهي بدون نياز به دليل عقلي و علامه از نفس فعلي به حضور علت تامه تفسير و تبيين نموده است. هر سه هدف از اراده تشريعي الهي را عمل به شريعت بيان كردند. هر سه عالِم گستردگي اراده الهي را كه نه موجب جبر و نه مايه ي نسبت دادن كارهاي ناروا به خداوند است قبول دارند؛ ولي صدوق تمام افعال مطلوب و افعال قبيح را از علم الهي و مخلوق او مي داند؛ در حالي كه تبيين علامه و شيخ مفيد در خصوص مخلوق بودن متمايز از آن است.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : اصفهان
- : اصفهان
- : مجتهده امين