انديشه هاي فلسفي علامه محمد تقي جعفري (رحمت الله عليه)
علامه جعفري از پيشروان مسائل علمي و فلسفي بود . در قلمروهاي فلسفههاي مضاف، انسانشناسي، معرفتشناسي، هستيشناسي و خداشناسي قلم زد و مباحث تازهاي را به منظومه فكري ـ معرفتي فلسفه اسلامي افزود.ايشان با انديشههاي جديد آشنا بود وبا رويكردي متفاوت از فلسفه گذشته بهرهبرداري ميكرد.اين رساله با جستجو در آثار ايشان به روش توصيفي تحليلي به اعم ديدگاه هاي ايشان پرداخته است. ايشان فلسفه را رابطهي معرفتي انسان و جهان معرفي كردند.از جمله ديدگاه هاي متمايز ايشان در هستي شناسي، قانون شمول عليت درباره خداوند است كه اين قانون مختص روبناي هستي است و نمي توان به رابطه خدا و مخلوقات نسبت داد.واژه حيات معقول كليدي ترين اصطلاحي است كه در آثار علامه مشهود است و تمام مباحثشان با اين مساله پيوندخورده است.در زمينه خداشناسي نيز علامه درمورد برهان آنسلم بحث مي كند و بر خلاف ساير انديشمندان، آن را برهان وجوبي مي نامد.علامه در خداشناسي، از وحدت وجود و موجود نيز بحث نموده و اقسامي از وحدت وجود را بيان كردهاند. ايشان تمام موجودات جهان را يك موجود ميداند وطبق نظر وي تا زماني كه گرفتار حواس طبيعي هستيم، اين وحدت را به خوبي درك نميكنيم.در حوزه معرفت شناسي به مباحث متفاوتي در زمينه حقيقت شناخت،انواع شناخت،مراحل،ابزار،معيار و عوامل شناخت پرداختند. ايشان به مباحث انسانشناسي اهميت ويژهاي دادند و از نوآوريهاي ايشان، توضيح و تمايزگذاشتن ميان اصطلاحات مختلفي بود كه درمورد «نفس» به كار برده ميشود. «خود»، «من» و «روح»، ازجمله اصطلاحاتي هستند كه در مورد «نفس» به كارگرفته ميشوند.مرحوم جعفري علم را يكي از فعاليتهاي اكتشافي «نفس» يا «مني ميدانست و تعريف مشروحي از فلسفه علم ارائه نمود.در فلسفه هنر و زيبايي، كه چيستي و مباني نظري هنر را بيان ميكند، استاد معتقد بود جايگاه اصلي هنر انسان در حيات معقول است.در زمينه فلسفه اخلاق نيز، ضمن توصيفاتي از اخلاق، اخلاق را ثابت و مطلق مي دانست و ريشه آن را در درون انسان واكاوي مي نمود.در اين حوزه يكي از مباحث مهم،وجدان اخلاقي است كه جايگاه ويژه اي در انديشه وي دارد.
- : سطح3
- : فلسفه اسلامي
- : قم
- : قم
- : صديقهكبري«س»