حقيقت شكر و مراد از شاكران درالميزان
شكر در لغت «تصور نعمت و آشكار كردن آن است» و در اصطلاح شناختن نعمت از منعم و شاد شدن به آن و صرف كردن آن در راهي كه منعم به آن راضي باشد. شكر، يكي از برترين اعمال است به اينكه بداني نعمت، استقلال ندارد و وابسته به نعمت دهنده است.
وقتي كه انسان به منعم حقيقي معرفت پيدا كرد و دانست كه نعمت وابسته به اوست، ثمرهاش اين است كه از اين نعمت، در دل شادي و سروري همراه با خضوع و تواضع ايجاد ميشود، و به اين جهت نعمت را هديهاي از سوي خدا و توجّهي از جانب او به خود ميداند و آن اقدام به چيزي است كه مقصود و محبوب منعم است، اين عمل ممكن است با قلب، زبان يا اعضاي ديگر انجام شود.
قلب «شكرگزار» همواره به ياد نعمت و بخشش «نعمت گستر» و بزرگداشت و تعظيم خداوند است و در برابر بزرگي و توجّه خداوند اظهار كوچكي و نياز ميكند و با تفكّر در كارهاي بزرگ و مخلوقات گوناگون خداوند و اراده خير رساني به بندگانش، شگفتي خويش را ابراز ميدارد و خضوع و خشوع او افزون ميگردد.
بعد از اين كه نعمت بودن نعمت، يعني ماهيّت واقعيآن، بر شخص عاقل روشن شد، سرچشمههاي شكر از قلب به زبانش جاري ميشود و با قلبش از منعم خود. راضي و سپاسگزاري مي گردد و اين رضايت و سپاس علاوه بر اين كه قلب انسان را سرشار از شكر منعم ميكند، در گفتار و رفتار او هم ظاهر ميشود. يعني فرد شكرگزار به تمجيد و ثناگويي و تسبيح و تحليل ميپردازد و در حدّ فكر و توان خود، او را ميستايد، بنابراين شكر زباني به تنهايي، نعمتي از جانب خداوند است كه نياز به شكر دارد.
مرحلة مهمّي كه در موضوع شكر مورد غفلت واقع شده مرحلة عملي است. شكر عملي، شكر كامل است و از انسان، شاكر كامل ميسازد. شكر عملي ثمرة دو مرحلة شكر قلبي و زباني است. به عبارت ديگر، وقتي كه انسان به دل، نعمت بودن نعمت را فهميد و به زبان آن را اظهار كرد و شكر منعم را به جاي آورد، حق بر اين است كه در عمل نيز شكر خدا را ظاهر نمايد. بنابراين « شاكر حقيقي » بايد نعمتهاي الهيه را صرف رضا و مقصود منعم نمايد و همواره بايد آگاه باشد كه از نعمتهاي خدا در چه مسيري استفاده كند تا مرتكب كفران نعمتهاي الهي نگردد.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : اصفهان
- : نجف آباد
- : امالائمه«س»