جايگاه امنيت در فقه اماميه
امنيت از جمله مفاهيمي است كه همواره مورد توجه انديشمندان و حاكمان سياسي بوده است تا انجا كه برخي تامين امنيت را وظيفه اصلي دولت ها دانسته اند.
اسلام امنيت را يكي از اصول حياتي زندگي و زمينه ساز بهره وري از مزايا و مواهب حيات و تكامل بشر تلقي كرده و از آن به عنوان يكي از مقدس ترين آرمان هاي بشري و الهي ياد نموده است. قران امنيت را يكي از اهداف استقرار حاكميت الله و خلافت و جانشيني صالحان و طرح امامت مي شمارد و بحثي است كه در ايات مختلف ، مستقيم و غير مستقيم به آن پرداخته شده است . امنيت در اسلام با ايمان اسلامي پيوند دارد و افزايش مباني ايماني در سطح فرد و جامعه امنيت را افزايش مي دهد و اينكه در فلسفه سياسي اسلام جايگاه مفهوم امنيت در مقام يك مفهوم محوري در پيوند با مفهوم ديگر يعني ايمان معني پيدا مي كند كه خود واجد نقشي محوري و نقطه عظيمت بسوي امنيت در ابعاد مختلف ان است . بنابراين امنيت به شكل عام از جمله نيازهاي اوليه بوده و از سويي توجه به اين نياز فردي و جمعي از حوزه ها و وظايف فقه سياسي است. فقه سياسي ، مجموعه قواعد و اصول برخاسته از مباني اسلامي است كه عهده دار تنظيم روابط مسلمانان است، و ابعاد سياسي و اجتماعي امنيت و يا به بياني بررسي و تبيين حقوق شهروندي از وظايف آن مي باشد . بنابراين فقهاي شيعه نيز در دوره هاي مختلف تاريخي همواره به دنبال امنيت ديني و سياسي جامعه شيعي بوده اند و از قواعد و اصول فقهي مختلفي با استناد به قران و سيره معصومين در تامين امنيت شيعيان بهره گرفته اند. تقيه ، امور حسبيه ، مقدمه واجب ، امر به معروف و نهي از منكر و حفظ جامعه اسلامي از جمله قواعد و اصولي هستند كه فقها در اثبات ضرورت امنيت براي كشور و جامعه شيعي استفاده كرده اند.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : گلستان
- : گرگان
- : الزهرا«س»