يائسگي و احكام آن
چكيده
موضوع اين پايان نامه، سن يائسگي و احكام آن است. در رابطه با سن تحقق يائسگي، اقوال فقها مختلف و اهم آنها، 50 سال، 60 سال و تفصيل بين زنان قرشي از غيرآن است؛ اين در حالي است كه مطالعات علمي گوياي آن است كه يائسگي بين 45 تا 55 سالگي مي باشد. ثمره اختلاف اقوال در حكم خون بعد از سن يائسگي است كه حيض نبوده و احكام استحاضه در آن جاريست. فرق عمده اي كه ميان احكام حيض و استحاضه وجود دارد، نقش روشني در اهميت آغاز يائسگي داراست. موضوع يائسگي منشأ آثار فقهي براي زن و ديگران است. در اين پژوهش درجستجوي موضوع احكام يائسگي هستيم كه آيا سن تعبدي است يا يائسگي تكويني؟ قرآن كريم بطور مطلق نااميدي از حيض را يائسگي قلمداد كرده، پس تنها دليل فقها براي حكم به سن خاص وجود 5 روايت است كه پس از بررسي سندي آنها، 2 مرسله به صورت مبنايي قابل استناد است و 3روايت ديگر باهم تعارض دارند و لاحجتند. دغدغه برخي ازفقها، چگونگي جمع بين اين روايات مستند با ادله خلاف آنهاست. فقها در كنار تعيين سن به غالبي بودن شرايط و اوصاف خون توجه داشته اند. عوامل طبيعي و غيرآن نيز بر ميزان سن يائسگي تأثيرگذار است. در تحليل بين يائسگي حقيقي و حكمي، محدود كردن يائسگي حكمي بر صورت شك تنها تحليل مقبول است. روايات تعيين سن با رواياتي كه ملاك يائسگي را عامل طبيعي عدم بارداري شمرده اند، تعارض دارند و رجحاني بر آن ندارند. از سوي ديگر روايات تعيين سن از نظر تعداد و حجيت با ساير روايات باب تناسبي ندارند و با فلسفه و حكمت حكم قاعدگي ناسازگار است. الغاي خصوصيت از حدود در روايات موضوع بي سابقه اي در فقه نيست. دخالت دادن عوامل طبيعي و توجه به واقعيت قاعدگي و يائسگي برخي اقوال فقها را به واقع نزديك كرده مانند نگاه آخوند خراساني و برخي معاصرين، هرچند قابل همراهي كامل نيست. محصول نهايي اين پژوهش اين است كه موضوع احكام يائسگي، يائسگي واقعي است نه سن خاص و تا زمان يقين به قطع قاعدگي، استصحاب موضوعي بقاي حيض جاري مي گردد و نهايت امر اين است كه اين روايات حمل بر صورت شك مي گردد.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : قم
- : قم
- : معصوميه