جايگاه حكميت در حل اختلافات خانوادگي از منظر قرآن و سنت
اسلام بهعنوان دين جامع وداراي برنامه براي حل معضلات و اختلافات خانوادگي داراي طرحي به نام محكمه صلح خانوادگي است كه موضوع بحث ما در اين تحقيق ميباشد.
حكميت، مصدر قرارداردي-از حكم- به معناي استحكام بخشيدن و داوري در رفع اختلافات است چنانچه محاكمه يعني اختلاف را نزد حاكم براي رفع خصومت و اختلاف بردن است داوري در اصطلاح به اين معناست كه دو طرف نزاع، فردي را با رضايت به داوري برگزيند.
حكميت در ديدگاه اسلام براي حل اختلاف خانوادگي كه محكمه صلح خانوادگي است عقلانيترين راهكار تبديل شقاق به وفاق است؛ داوري در فقه، تحكيم ناميده شده است.
داور در اختلافات خانوادگي را «قاضي تحكيم» ميگويند كه توسط طرفين تخاصم انتخاب ميگردند و با محاكم قضائي رسمي و كشوري تفاوتهاي خاصي دارد كه در متن رساله به آن پرداخته شده است برخي قائلاند قاضي تحكيم بايد تمام شرايط قاضي منصوب را داشته باشد يعني بايد بلوغ، عقل، عدالت، مرد بودن، حلالزاده بود و اجتهاد را دارا باشد. لكن اگر اين مطلب را بپذيريم ،اين آيه در قالب موارد قابلاجرا نيست، زيرا به ندرت ميتوان در ميان فاميل فردي را با اين شرايط يافت .
لذا علما و فقهاي اسلام براي حكمين اين شرايط را قائل هستند،: بلوغ، عقل، رشد، اسلام، عدالت، خويشاوند بودن با زوجين، مرد بودن و خبره بودن در حلوفصل مسائل خانوادگي.
رأي و نظراين محكمه نافذ است و حتي محاكم قضائي بدون داشتن دليل و حجّت شرعي، نميتوانند آن را رد نمايند. اسلام در گام اول تلاش نموده است كه اولاً خانوادهها بر اصول و شرايط صحيح وبرمبناي محكم شكل گيرد و لذا زوجين را به رعايت شرايط خاصي در انتخاب همسر ملزم نموده است كه ازجمله آن تديّن، رشد، كفويت، اصالت و نجابت خانوادگي و.....و پس از تشكيل خانواده نيز راهكارهايي قرار داده است كه مسير زندگي مشترك، دچار اختلاف و تزلزل نگردد. ازجمله صله رحم، كمك به خويشاوندان، انفاق به آشنايان و...
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : همدان
- : همدان
- : فدك