بررسي فقهي امنيت انساني دربعداجتماعي
امنيت ازعناصر اصلي نيازهاي انساني محسوب شده و در دوران مدرن، اهميت اين امرتا آن اندازه افزايش يافته است كه به تعبير برخي، كار ويژه¬ي حكومتها در جامعه مدرن امروز وعصرمدرنيته ،ايجادوحفظ امنيت در معناي وسيع آن مي¬باشد.نداشتن ترس و واهمه در زندگي، امنيت جاني، مالي، شأن انساني وحيثيت اجتماعي ودر يك كلام، فقدان تهديد ازجايگاهي برخوردار است كه خداوند تبارك وتعالي درسوره قريش آن را همراه آباداني ومعيشت به خود نسبت مي¬دهد.
يكي از مسائلي كه امروزه مورد توجه كشور هاي جهان قرار گرفته ،مسئله امنيت و چگونگي ايجاد آن است.به رغم تلاش¬هاي گسترده¬ي كه كشورهاي پيشرفته ومدرنيته براي ايجاد امنيت انجام داده¬اند وبا توجه به جوامعشان متوجه مي¬شويم كه آنها نتوانسته¬اند امنيت را براي مردم كشورشان فراهم كنند، هرچندكه بيشتر تلاش هاي آنها درحوزه امنيت متمركز بر ابعاد نظامي - امنيتي بوده است اما در حوزه امنيت انساني كمتر شاهد اقدامات آنها براي ايجاد امنيت جوامعشان بوديم.
اهميت امنيت انساني در جامعه در يك دهه اخير بيش از هر مقطع ديگري احساس مي شود، وباتوجه به شكست بيشتركشورهاي پيشرفته در حوزه ايجاد امنيت انساني با اين سؤال مواجه مي¬شويم كه دين اسلام چه راهكارهايي براي ايجاد امنيت انسان دراجتماع دارد؟ديگر پرسش مطرح در تحقيق اين است كه هميشه عواملي تهديد كننده اين امنيت هستند مانند قتل ،زنا،سرقت،قذف و...فقه اماميه چگونه با آنها مقابله مي¬كند؟ درادامه نويسنده برآن است كه با توجه به فقه پوياي اهل بيت عليهم السلام چه در احكام ايجابي كه در فقه وجود دارد مانند قاعده لزوم حفظ نفس، امربه معروف ونهي ازمنكرو ...، وچه در احكام سلبي مانند قصاص ،حدود وتعزيرات راهكارهاي امنيت انساني در بعد اجتماعي¬ رابيان كند.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : قم
- : قم
- : معصوميه