حقيقت مرگ از دیدگاه صدرالمتألّهين
چينش نظام فلسفة صدرايي، از وجودشناسي و جهانشناسي تا انسانشناسي، شكلدهندهي تصويري متفاوت از ادراك هستي و حيات و مرگ است. تصويري كه در آن، مرگ، يك امر وجودي و مرحلهاي از مراحل زندگي نفس است.
نفس، از لحظة پيدايش در جهان مادّه، با ذاتي تماماً مادّي زندگي آغاز ميكند و در حركت جوهري اشتدادي خود، با كسب معارف و ملكات، به تدريج تكامل مييابد و كم كم به درك مفاهيم غير مادّي نائل ميشود. هر يك از اين ادراكات، باعث رشد و ارتقاي ذات نفس شده، او را به درجاتي ميرساند كه ديگر نيازي به ابزار عنصري بدن ندارد. در چنين مرحلهاي بدن وبالي براي نفس ميشود و نفس براي رهايي كامل از جهان مادّه و ورود به عالم مثال، بدن عنصري را رها ميكند و مرگ، اتّفاق ميافتد.
در اين نظام، مرگ، عامل دستيابي به مدارج بالاتري از وجود است. مرگ، حجابها و اشتغالات مادّي را از پيش پاي نفس برميدارد تا امور عقلاني براي انسان ديدني و دستيافتني شوند.
صدرالمتألّهين با اين تصوير ويژه توانست پاسخ كاملي به چرايي ضرورت مرگ بدهد و مسألة معاد جسماني را نيز حل كند. هرچند هنوز انتقاداتي از سوي انديشمندان مطرح ميشود؛ امري كه نشان ميدهد نظريّة ملّاصدرا نياز به تكميل دارد.
يكي ديگر از كمبودهاي اين ديدگاه، ندادن پاسخ واضح به موضوع تكامل برزخي است. در موضوعات مختلفي از مباحث مرگ و معاد، جمع بين بيانات متفاوت اين حكيم، دردسرساز ميشود. گويا گاهي فلسفي سخن ميگويد و گاهي كلامي.
در مجموع بايد گفت: ديدگاه ارزشمند صدرالمتألّهين، در عين داشتن نقاط قوّت فراوان، نيازمند رفع پارهاي ابهامات است و با بررسي ديدگاههاي متفاوت حكماي معاصر بايد گفت كار چندان سادهاي هم نيست.
كلمات كليدي: نفس، مرگ، حركت جوهري، نفس نباتي، نفس حيواني، نفس انساني، تجرّد مثالي، تجرّد عقلي.
- : سطح3
- : فلسفه اسلامي
- : قم
- : قم
- : معصوميه