حقيقت مرگ از دیدگاه صدرالمتألّهين

شناسه محتوا : 19693

1394/12/26

تعداد بازدید : 324

چينش نظام فلسفة صدرايي، از وجودشناسي و جهان‎شناسي تا انسان‎شناسي، شكل‎دهنده‎ي تصويري متفاوت از ادراك هستي و حيات و مرگ است. تصويري كه در آن، مرگ، يك امر وجودي و مرحله‎اي از مراحل زندگي نفس است. نفس، از لحظة پيدايش در جهان مادّه، با ذاتي تماماً مادّي زندگي آغاز مي‎كند و در حركت جوهري اشتدادي خود، با كسب معارف و ملكات، به تدريج تكامل مي‎يابد و كم كم به درك مفاهيم غير مادّي نائل مي‎شود. هر يك از اين ادراكات، باعث رشد و ارتقاي ذات نفس شده، او را به درجاتي مي‎رساند كه ديگر نيازي به ابزار عنصري بدن ندارد. در چنين مرحله‎اي بدن وبالي براي نفس مي‎شود و نفس براي رهايي كامل از جهان مادّه و ورود به عالم مثال، بدن عنصري را رها مي‎كند و مرگ، اتّفاق مي‎افتد. در اين نظام، مرگ، عامل دست‎يابي به مدارج بالاتري از وجود است. مرگ، حجاب‎ها و اشتغالات مادّي را از پيش پاي نفس برمي‎دارد تا امور عقلاني براي انسان ديدني و دست‎يافتني شوند. صدرالمتألّهين با اين تصوير ويژه توانست پاسخ كاملي به چرايي ضرورت مرگ بدهد و مسألة معاد جسماني را نيز حل كند. هرچند هنوز انتقاداتي از سوي انديشمندان مطرح مي‎شود؛ امري كه نشان مي‎دهد نظريّة ملّاصدرا نياز به تكميل دارد. يكي ديگر از كمبودهاي اين ديدگاه، ندادن پاسخ واضح به موضوع تكامل برزخي است. در موضوعات مختلفي از مباحث مرگ و معاد، جمع بين بيانات متفاوت اين حكيم، دردسرساز مي‎شود. گويا گاهي فلسفي سخن مي‎گويد و گاهي كلامي. در مجموع بايد گفت: ديدگاه ارزشمند صدرالمتألّهين، در عين داشتن نقاط قوّت فراوان، نيازمند رفع پاره‎اي ابهامات است و با بررسي ديدگاه‎هاي متفاوت حكماي معاصر بايد گفت كار چندان ساده‎اي هم نيست. كلمات كليدي: نفس، مرگ، حركت جوهري، نفس نباتي، نفس حيواني، نفس انساني، تجرّد مثالي، تجرّد عقلي.
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : فلسفه اسلامي
  • : قم
  • : قم
  • : معصوميه