معنا شناسي"حيات " در قرآن كريم
معنا شناسي در حوزه¬ي فهم متن راه خود را به تفسير قرآن با مطالعات ايزوتسو باز كرد. و با تطورات اين علم به پيش رفت، گرچه به دليل لزوم جرح و تعديل روشهاي فهم متن با علوم اسلامي ،تطبيق اين علوم و راه يابي آنها به حوزه ي تفسير قرآن كريم به كندي بوده و نياز به نقادي و دقت دراين نظريات دارد. در اين پژوهش كه معنا شناسي حيات در قرآن كريم مد نظر بوده است، با جستجوي مترادفها و متضادهاي نسبي واژه ي «حيات» و يافتن كلمات وعبارتهاي «فعال» كه در استواري و ساختار اصلي مفهوم حيات نقش دارند و نيز عبارتهاي «منفعل» كه از حيات نتيجه مي شوند راه براي ترسيم ميادين معنا شناسي پيرامون آنها، ورسيدن به جهان بيني قرآني و ترسيم شيكه¬ي معنا شناسي حيات هموار گرديد. حيات به معناي زندگي، در قرآن كريم در مورد گياهان ، جنبندگان و انسان به كار رفته است ولي لايه هايي از معناي حيات به معناي زندگي برتر، در آيات پديدار گشته و حيات از زندگي مادي و صرف يه زندگي برتر و معنوي ارتقا مي يابد به گونه اي كه در مرحله اي از تطور معنايي خود، ديگر به معني نفس كشيدن و داشتن علايم حياتي نيست . تا آنجا كه مثلا كافر علي رغم زندگي و حيات ظاهري از نظر قرآن كريم مرده شمرده شده است و از طرف ديگر شهيد با وجود اينكه حيات ظاهري ندارد زنده خطاب مي شود. همه ي اين موارد نشان از ظهور معنايي جديد از حيات دارد. قرآن كريم تنها حيات مؤمنانه را زندگي واقعي مي داند و كافران را مردگاني مي داند كه حتي در آخرت كه حيات محض است، در برزخي بين مرگ و زندگي سرگردانند. معناي اساسي حيات، «بودن و بقاي جسماني» است ولي در طول روش معنا شناسانه با معنايي كاملا تطوريافته جلوه كرده و با عبور از جنبه هاي جسماني حيات به سوي معنايي متعالي و فرا زميني از حيات نمودار گرديد و با تغييري اساسي به معناي ثانويه ي «ايمان» رسيد.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : اصفهان
- : اصفهان
- : مجتهده امين