جايگاه سياق در فهم قرآن از منظر الميزان

شناسه محتوا : 13269

1394/12/22

تعداد بازدید : 288

يكي از قرائن لفظي متصل كلام ، سياق است كه مفسران در طول تاريخ تفسير ، به ‏صورت هاي مختلف از آن بهره گرفته اند . تنها مفسري كه از لحاظ كمي و كيفي بيش از ‏سايرين به اين قرينه توجه داشته ، علامه طباطبايي در تفسير شريف الميزان است . اين امر ‏نشان مي دهد تا چه اندازه اين قرينه نزد ايشان اهميت دارد ، از اين رو پژوهش حاضر در پي ‏دستيابي به جايگاه سياق در فهم و تفسير قرآن از منظر علامه طباطبايي است .‏ سياق در اصطلاح تفسير عبارتست از ساختاري كلي كه بر مجموعه اي از كلمات ، ‏جملات و آيات سايه افكنده و اجزاي سخن را به سوي مفاهيم مقصود و غرض صاحب ‏سخن پيش مي برد . لازمه تحقق سياق در آيات قرآن دو شرط پيوستگي در نزول ( ارتباط ‏صدوري ) و ارتباط موضوعي است . با توجه به شرط اول ، تنها در صورت توقيفي بودن ‏ترتيب آيات ، سياق كاربرد خواهد داشت . ‏ مولف الميزان از ميان چهار نوع سياق به كار گرفته شده در قرآن ، از سياق كلمه ، ‏جمله و آيات به طور متعدد بهره جسته است ؛ اما سياق سوره به دليل عدم اعتقاد مرحوم علامه ‏بر توقيفي بودن ترتيب سور ، نزد ايشان جايگاهي ندارد .‏ صاحب الميزان از سياق به صورت گسترده در تعيين كيفيت نزول آيات و سور ، ‏ترتيب آيات ، تشخيص مكي و مدني بودن آيات و سور استفاده كرده است . ايشان در تاييد ‏شان نزول هاي مذكور در ذيل آيات و سور ، اختلاف قرائات ، روايات تفسيري ، آراء و ‏نظراتي كه در ذيل آيات ارائه شده و همچنين در رد مواردي كه منسوخ خوانده شده از اين ‏قرينه بهره جسته است . علامه طباطبايي از نقش تبييني سياق در جهت فهم دقيق معناي ‏واژگان و آيات ، ارائه معناي متفاوت از واژگان تكراري و عبارات وصفي استفاده كرده است .‏ در تفسير الميزان در موارد متعددي كشف تقديرات آيات و اغراض سور و تعيين ‏مرجع ، مشار اليه ، نقش اعرابي كلمه بيان التفات و تعيين جملات معترضه نيز با استعانت از ‏اين قرينه صورت گرفته است
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : تفسير و علوم قرآن
  • : قم
  • : قم
  • : معصوميه