جايگاه سياق در فهم قرآن از منظر الميزان
يكي از قرائن لفظي متصل كلام ، سياق است كه مفسران در طول تاريخ تفسير ، به صورت هاي مختلف از آن بهره گرفته اند . تنها مفسري كه از لحاظ كمي و كيفي بيش از سايرين به اين قرينه توجه داشته ، علامه طباطبايي در تفسير شريف الميزان است . اين امر نشان مي دهد تا چه اندازه اين قرينه نزد ايشان اهميت دارد ، از اين رو پژوهش حاضر در پي دستيابي به جايگاه سياق در فهم و تفسير قرآن از منظر علامه طباطبايي است .
سياق در اصطلاح تفسير عبارتست از ساختاري كلي كه بر مجموعه اي از كلمات ، جملات و آيات سايه افكنده و اجزاي سخن را به سوي مفاهيم مقصود و غرض صاحب سخن پيش مي برد . لازمه تحقق سياق در آيات قرآن دو شرط پيوستگي در نزول ( ارتباط صدوري ) و ارتباط موضوعي است . با توجه به شرط اول ، تنها در صورت توقيفي بودن ترتيب آيات ، سياق كاربرد خواهد داشت .
مولف الميزان از ميان چهار نوع سياق به كار گرفته شده در قرآن ، از سياق كلمه ، جمله و آيات به طور متعدد بهره جسته است ؛ اما سياق سوره به دليل عدم اعتقاد مرحوم علامه بر توقيفي بودن ترتيب سور ، نزد ايشان جايگاهي ندارد .
صاحب الميزان از سياق به صورت گسترده در تعيين كيفيت نزول آيات و سور ، ترتيب آيات ، تشخيص مكي و مدني بودن آيات و سور استفاده كرده است . ايشان در تاييد شان نزول هاي مذكور در ذيل آيات و سور ، اختلاف قرائات ، روايات تفسيري ، آراء و نظراتي كه در ذيل آيات ارائه شده و همچنين در رد مواردي كه منسوخ خوانده شده از اين قرينه بهره جسته است . علامه طباطبايي از نقش تبييني سياق در جهت فهم دقيق معناي واژگان و آيات ، ارائه معناي متفاوت از واژگان تكراري و عبارات وصفي استفاده كرده است .
در تفسير الميزان در موارد متعددي كشف تقديرات آيات و اغراض سور و تعيين مرجع ، مشار اليه ، نقش اعرابي كلمه بيان التفات و تعيين جملات معترضه نيز با استعانت از اين قرينه صورت گرفته است
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : قم
- : قم
- : معصوميه