بررسی تطبیقی مبانی دین شناختی و معرفت شناختی موافقان و مخالفان تولید علم دینی در ایران

شناسه محتوا : 50903

1404/07/03

تعداد بازدید : 77

مسئله امكان يا عدم امكان علم ديني از مباحث بنيادين در قلمرو فلسفه علم و دين در ايران بشمار مي‌رود. پژوهش حاضر با رويكردي توصيفي ـ تحليلي و بر پايه گردآوري داده‌ها از طريق مطالعه كتابخانه‌اي، به بررسي تطبيقي مباني دين‌شناختي و معرفت‌شناختي موافقان و مخالفان توليد علم ديني پرداخته است.آشكار ساختن ابعاد اين مباني، زمينه را براي فهم چرايي تعامل يا تعارض علم و دين و ارائه الگويي بومي براي توسعه علوم انساني فراهم خواهد ساخت. يافته‌ها نشان داد كه در حوزه دين‌شناختي، موافقان توليد علم ديني دو رويكرد عمده اتخاذ كرده‌اند: نخست، رويكرد حداكثري كه دين را جامع در همه عرصه‌هاي معرفتي دانسته و بر دخالت مستقيم آن در توليد دانش تأكيد مي‌كند؛ دوم، رويكرد اعتدالي كه با حفظ جامعيت دين، بيشتر بر نقش هدايت‌گري آن در علوم انساني تأكيد دارد. هر دو رويكرد، تحقق‌بخشي به ظرفيت‌هاي دين در روش‌شناسي علم ديني را در سه سطح دنبال كرده‌اند: برخي در سطح مباني، بازسازي پيش‌فرض‌هاي فلسفي، انسان‌شناختي و معرفت‌شناختي علوم انساني را دنبال كرده‌اند؛ برخي در سطح الهام يا فرضيه‌سازي، گزاره‌هايي را از متون ديني و عقل اجتهادي استخراج كرده‌اند؛ برخي در سطح نظريه‌پردازي، به سازمان‌دهي نظام‌مند نظريه‌هاي بومي و قابل تعامل با علوم تجربي پرداخته‌اند. مخالفان، در حوزه دين شناختي عمدتاً با رويكرد حداقلي، دين را صرفاً در قلمرو ايمان و هدايت معنوي معتبر دانستند و با نفي جامعيت دين، بر تفكيك قلمرو دين و علم تأكيد ورزيدند. در حوزه مباني معرفت‌شناختي، با وجود تأكيد هر دو گروه بر نقش عقل و فاعل‌شناسا و اهميت اعتبار علمي، موافقان بر محوريت فاعل‌شناسا و ارزش‌پذيري علم و تأثير پيش‌فرض‌هاي معرفتي تأكيد داشتند، در حاليكه مخالفان علم ديني، علم را ارزش‌ناپذير، مستقل از پيش‌فرض‌هاي متافيزيكي و ارزش‌ها و فارغ از نقش تاثيرگزار فاعل‌شناسا تلقي كردند. علي‌رغم اين افتراقات، هر دو گروه به ضرورت روش‌مند بودن و انطباق علم با واقع تأكيد داشتند، هرچند در نحوه تعامل علم و دين اختلاف نظر بنيادين نشان دادند.
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : كلام اسلامي
  • : البرز
  • : کرج
  • : البرز - کرج - مدرسه علمیه تخصصی زینبیه