مقایسه مبانی انسان شناسانه کلیسای کاتولیک و پروتستان و دین اسلام
انسان شناسي در اديان آسماني به همان آغاز خلقت انسان و توانايي ها و كمالات و استعدادهاي انسان باز مي گردد و اساسا انسان را هم در بعد مادي و هم غيرمادي داراي ارزش مي داند. اسلام و مسيحيت به عنوان شاخه اي از اديان الهي در توضيح و تفسير مباني انسان شناسي نقش وسيعي را به عهده دارند. به طور كلي نگاه كلي مسيحيت به انسان و مبحث انسان شناسي نوعي اشاره به ذات شرير انسان دارد كه مسيح و فدا شدن ايشان سعي در رفع و رجوع آن است. انسان شناسي در اسلام بيان گر اين است كه انسان تنها خير و يا تنها شرّ محض نيست، بلكه موجودي است استعداد خوب و بد را براي رشد يا پس رفت با هم دارند. در اسلام مباني انسان شناسي برگرفته از قرآن و سنت پيامبر است كه بر اساس آن انسان دو بعد مادي و معنوي دارد كه هر دو با يكديگر در تعامل هستند تا بدين منظور انسان به رشد و شكوفايي رسد در باور قرآن انسان خليفه الله بوده و داراي قدرت تعقل و اختيار است. نگارنده در پژوهش حاضر با روش توصيفي- تحليلي و كتابخانهاي در صدد پاسخ به اين سوال است كه مقايسه مباني انسان شناسانه كليساي كاتوليك و ارتدكسو پروتستان و دين اسلام چگونه است؟ پس از جستجو در منابع كلامي و كتابهاي و مقالات متعدد و مجلات تخصصي كلامي و بررسي آنها، نتايج قابل توجهي از اشتراكات و افتراق سه فرقه مسيحيت و اسلام در زمينههاي تعريف انسان شناسي، مباني انسان شناسي در سه شاخه مسيحيت و اسلام، وجه تشابه و افتراق به دست آمده و مورد تحليل و بررسي قرار گرفته است.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : مازندران
- : ساری
- : مازندران - ساری - مدرسه علمیه تخصصی الزهراء «علیها السلام»