قضا وقدر ونقش اعتقاد به ان درتربیت از منظر علامه طباطبایی
مسئله قضا و قدر، بهعنوان يكي از چالشهاي محوري در فلسفه ديني و كلام اسلامي، در فرايند تربيت انسان بازتابهاي نظري و عملي گستردهاي دارد؛ بهويژه هنگامي كه ملاكهاي عقلاني، وحياني و عرفاني با يكديگر در تعارض ظاهر شوند. اين پژوهش با هدف شناسايي نقش اعتقاد به قضا و قدر در تربيت از منظر علامه طباطبايي صورت گرفت. روش تحقيق كتابخانهاي ـ تحليلي بود؛ بهگونهاي كه در فصل نخست، تعاريف كليدي قضا (حكم ازلي الهي در "عالم امر"), قدر (تعيين حدود مخلوقات در "عالم خلق") و تربيت (پرورش و شكوفايي استعدادهاي انساني) بهدقت تبيين گرديد. در فصل دوم، ديدگاه علامه طباطبايي درباره هماهنگي علم ازلي الهي و اختيار انسان تشريح و با آراي اشاعره، معتزله، ماتريديه و نظريههاي غربي مقايسه شد. فصل سوم به بررسي ابعاد تربيت از منظر علامه، شامل چهار بُعد عقلاني (توان استدلال)، اخلاقي (فضايل رفتاري)، روحاني (تزكيه و عبادت) و اجتماعي (تعامل سازنده) اختصاص يافت. در فصل چهارم، رابطه اعتقاد به قضا و قدر با توكل و تلاش، صبر و اميد و تعادل اخلاقي تحليل شد. يافتهها نشان ميدهد كه نگاه تلفيقي علامه طباطبايي، با تأكيد همزمان بر توكل و تلاش و تبيين مدل چهاربعدي تربيت، قادر است زمينهساز نظام آموزشي اسلامي متعادل و جامع باشد. اين چارچوب، ضمن تقويت صبر، مسئوليتپذيري و اميد، تعادلي اخلاقي (بين خوف و رجاء) فراهم ميآورد و قابليت كاربردي در طراحي برنامههاي تربيتي را داراست. نتايج، پاسخي روشن به پرسش اصلي پژوهش ارائه كرده و مبنايي براي پژوهشهاي تجربي و مدلسازي در آموزش و پرورش اسلامي فراهم ميسازد.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : اصفهان
- : نجف آباد
- : اصفهان - نجف آباد - مدرسه علمیه تخصصی ام الائمه «علیها السلام»