بررسی تطبیقی کمال انسان از منظر صدرالمتالهین و ژان پل سارتر

شناسه محتوا : 50580

1404/04/02

تعداد بازدید : 109

بحث كمال، از اهم مباحث علوم انساني است، كه قدمت بررسي آن در ميان انديشمندان حوزه هاي مختلف، به درازاي تاريخ سكونت بشر بر كره ي خاكي است. . در اين پژوهش سعي شده است كه به بررسي بحث چگونگي كمال انسان، از منظر صدرالمتالهين، كه چهره اي شاخص در فلسفه و علم النفس اسلامي است و ابتكارات بسيارش در اين زمينه به پيشرفت هاي گوناگوني انجاميده است، و بررسي اين موضو ع از منظر ژان پل سارتر به عنوان يكي از انديشمندان اگزيستانسيال، به همراه تطبيق و بيان نقاط اشتراك و افتراق، پرداخته شود . سارتر، كمال انسان را در به ثبات رساندن ماهيت خويش در عين آزادي ميداند، به نحوي كه انسان هم داراي ويژگي آزادي وجود لنفسه و هم داراي ويژگي ثبات و بي نقصي وجود في نفسه باشد . از نظر ملاصدرا، زماني كه انسان از نظر درجه وجودي ارتقا يافته و با رسيدن به مرحله عقل مستفاد، با عقل فعال متحد شود، به تكامل خواهد رسيد . مباني اوليه صدرا و سارتر در بحث كمال، با هم متفاوت است، و اين نكته منجر به تفاوت ايشان در تعريف انسان و مسير و موانع كمال او شده است؛ در عين حال، اعتقاد هر دو مبني بر كمال گرا بودن انسان و توانايي او براي تغيير دادن ماهيت خويش، مقايسه نظرياتشان با يكديگر را ممكن ساخته است .اين پژوهش با روش جمع آوري داده به صورت كتابخانه اي، و با تجزيه و تحليل داده به روش توصيفي و تحليلي و تطبيقي، به اين پرسش كه مقايسه كمال انسان از منظر سارتر و صدرا چگونه است، پاسخ مي دهد.
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : كلام اسلامي
  • : البرز
  • : کرج
  • : البرز - کرج - مدرسه علمیه تخصصی زینبیه