نظریه ابدان طولی ملاصدرا و نقش ان در انسان شناسی
چگونگي خلقت جسماني انسان و چگونگي بدن او در مراحل و مراتب مختلف نفس از پيشا دنيا تا پس از آن، همواره از موضوعات مورد توجه و از دغدغههاي مهم انديشمندان در مسئله مبدأ و معاد بوده است، ملاصدرا با تكيه و تمسك به عقل و آموزه هاي وحياني و كشف و شهود عرفاني ،مبتني بر مباني خاص حكمت متعاليه از جمله اصالت وجود، حركت جوهري و جسمانيةالحدوث و روحانيتالبقا بودن نفس نظريه ابدان طولي را براي توجيه اين ارتباط واثبات معاد جسماني بيان ميكند. نظريه ابدان طولي يك منظومه واحد و منسجم از انسان شناسي ملا صدرا ارائه مي دهد. بر اساس اين نظريه نفس انسان حقيقت واحدي است كه در هر مرحله از مراحل وجودي خويش به همراه بدني مناسب با آن موطن به حيات خويش ادامه مي دهد. در اين پژوهش، تحولات پيش از دنيا تا پس از دنياي بدن انسان به صورت زنجيره وار و متصل در چهار مرحله پيشا دنيا ، دنيا ، برزخ مثالي و قيامت تبيين شده و
چگونگي اتصال حقيقت انسان در تمامي اين مراحل و تاثير هر يك از اين مواطن بر ديگري و تاثير اين نظريه بر مولفه هاي انسان شناسي بررسي مي شود.
در اشاره به برخي از تاثيرات اين نظريه در مولفه هاي انسان شناسي، مي توان به نقش آن در شناخت ماهيت انسان اشاره كرد به طور مثال در جوهر يا عرض بودن نفس، اگرچه ابن سينا و ملا صدرا هر دو نفس را جوهر ميدانند اما در نگاه ابن سينا اختلاف نفوس انسانها از عالي ترين تا پايين ترين مرتبه به اعراض است و در جوهرهيچگونه تفاوتي باهم ندارند و جوهر ثابت است. در حالي كه در نگاه ملا صدرا عرض هيچ گونه استقلالي در مقابل جوهر ندارد و بر اساس نظريه ابدان طولي و حركت جوهري تغيير در اعراض موجب تغيير در جوهر ميشود و نفس، جوهر و حقيقت ذو مراتبي است كه اعراض مراتب اين حقيقت هستند.
- : سطح3
- : فلسفه اسلامي
- : قم
- : قم
- : قم - قم - مدرسه علمیه تخصصی معصومیه