رابطه بین وجود ذهنی و نفس الامر در حکمت صدرا
از مسائل مطرح در فلسفه اسلامي كه بر محور وجود مطرح ميشود، مسئله وجود ذهني و نفسالامر است، كه از سوي فلاسفه مشاء تا صدرائيان مورد توجه قرار گرفته است. اما خارج از تعاريف و نظريات متفاوت در اين خصوص، ميزان رابطه بين اين دو مسئله با يكديگر حائز اهميت است. در حقيقت پيش نياز اين مباحث، مسئله علم است كه از نظر صدرالمتالهين، علم بر دو قسم حضوري و حصولي است، كه وجود ذهني از جهت اين كه روايتگر امر خارجي است، علم حصولي است، علم حضوري نيازي به تصديق ندارد چرا كه همواره صاديق است، آنچه صدق و كذبش در فلسفه اسلامي مورد بحث است، علم حصولي است، لذا از نظر صدرالمتالهين وجود ذهني كه خود داراي مراتب است (خواه تصوري باشد خواه تصديقي) و هر مرتبه آن كه از طريق خاص حاصل ميگردد، نياز به تصديق و راست آزمايي دارد تا بتوان تصور و تصديق صادق را از كاذب تميز داد. شاخص و معيار در سنجش وجودات ذهني، نفس-الامر است از نظر صدرالمتالهين نفسالامر همان ذات شي است. هر چند بر تعريف ايشان اشكالاتي وارد نمودهاند. اما او با اين تعريف و با استفاده از اصل مطابقت، به تميز دادن وجودات ذهني ميرود. در حقيقت وجود ذهني از جهت اينكه تصوير وجودات خارجي در ذهن نقش ميبندد، علم حصولي است و منشا علم حصولي، علم حضوري است، بر همين اساس است كه صدرالمتالهين ميگويد وجود ذهني سايه علم است چرا كه علم حقيقي علم حضوري است.
- : سطح3
- : فلسفه اسلامي
- : تهران
- : تهران
- : تهران - تهران - مؤسسه آموزش عالی حوزوی رفیعة المصطفی «علیها السلام»