چکیده نظرات ارائه کننده
علیکَ بالعلم ِفانّ العِلْم خلیلُ المؤمِنِ؛ برتو باد به فراگیری علم، که همانا علم دوست مؤمن است. اما در این بین فراگیری علوم انسانی از اهمیت والایی برخوردار است.
- مهمترین عامل برتری کشورهای غربی قطعاً علوم تجربی یا ریاضی نبوده بلکه از ابتدا تاکنون خود و جهان را توسط علوم انسانی کنترل و اداره کرده¬اند، هر چند در ظاهر چیزی که از آنها می بینیم آثار و نتایج علوم فنی و مهندسی بوده است، ولی باید توجه داشت کارکرد، جهتگیری و حتی روش استفاده همین علوم را نیز با بهره-گیری از علوم انسانی تعیین می کنند.
- هدف حوزه: تربیت نیروی انسانی مهذّب جهت تبلیغ دین اسلام برای تمام اقشار جامعه است.
- هدف دانشگاه: تأمین نیری¬انسانی جهت تولید علم و صنعت و خدمت رسانی به افراد جامعه در تمامی مشاغل است.
- فضای حوزه و نوع روابط موجود در آن غالباً سنتی بوده، اما فضای دانشگاه و نوع تعاملات موجود در آن غالباً مدرن، کلاسیک و متناسب با استانداردهای جهانی است.
- هرشخص پس از اتمام مقطع دبیرستان و برای شروع تحصیلات عالی، برای انتخاب محل تحصیل خود (حوزه یا دانشگاه) باید به چند عامل توجه کند،
1. استعداد خویش؛
2. نیاز جامعه.
به طور کلی انسان ها دارای دو نیاز عمده هستند:
1. نیازهای مادی و جسمانی؛
2. نیازهای روحانی و معنوی.
شخص باید ببیند مردم جامعه اش بیشتر به چه چیزی نیاز دارند، تا در آن حیطه به مردم جامعه اش خدمت کند.
اشتراکات حوزه با دانشگاه:
1. فضای علمی ـ پژوهشی، فرهنگی در هر دو محیط؛
2. وجود دشمن مشترک در مقابله با فعالیتهای علمی صورت گرفته توسط هر دو مجموعه؛
3. نقش ارزنده در روند تحولات فکری و فرهنگی جامعه.
افتراقات حوزه و دانشگاه:
1. موضوع علم در حوزه دین و در دانشگاه اعم از دین و علوم تجربی و ریاضی می باشد.
2. حکمفرمایی بیشتر معنویات در حوزه هاا؛
3. تفاوت نظام آموزشی و تدریس اساتید در دو فضای علمی؛
4. تفاوت اخلاق حاکم در حوزه و دانشگاه؛
5. احساس وظیفه در درس خواندن توسط طلاب؛
6. تنوع در رشته های آموزشی متناسب با سلایق افراد جامعه در دانشگاه؛
7. تفاوت در ثمرات حاصل از فعالیت های پژوهشی.
چکیده نظرات منتقد
- حوزه باید در زمینه روش های علمی که در دانشگاه ها معمول هستند پیشرفت کرده و از جمود خارج گردد؛
- تخصص گرایی یک امتیاز و نکته مهمی در دانشگاه است که در حوزه دیده نمی شود و همه افراد با هر سلیقه¬ای تا 5 سال باید دروس یکسان بخوانند و بعد از این دوره مشخص می شود که استعداد و علاقه طلبه چیست؛
- آینده نگریضص موجود در دانشگاه، در حوزه دیده نمی شود. به این بیان که برای دانش آموز در سنین دبیرستان آینده شغلی و مسکن و ... ترسیم می شود که با رفتن با دانشگاه این آینده تحقق پیدا می کند.
- توجه به واقعیات، دید گسترده، وسعت بینش و تضارب آراء، انتقاد پذیری و ... در دانشگاه وجود دارد اما در حوزه کمتر دیده می شود.
- فعالیت های دانشجویی و وجود سلایق زیاد سیاسی در دانشگاه ها از جمله هیجانات و زیبایی هایی این محیط است که تحصیل را با جریان سازی قرین می¬کند اما این تکاپو در حوزه موجود نیست و نوعی فضای رکود حکم وجود دارد که با اقتضائات دوران جوانی مطابقت نمی کند.
نتایج دیدگاه موافق
- دلایل ورود به حوزه
- از آنجا که کشورما در بخش نیازهای مادی تأمین شده و حتی در بخش تولید علوم پایه و مهندسی به رتبه بالای جهانی دست یافته و خودکفا شده است، بنابراین نیاز شدید جامعه ی ما در حال حاضر همان نیاز روحانی است...و نه تنها جامعه ی ما بلکه نیاز تمام مردم جهان میباشد؛
- علوم انسانی و دینی در حوزه با عمق و تخصص بیشتری بررسی و تحصیل می شوند، تعداد واحدهای درسی و سنوات تحصیل طلاب، گواه بر این مسئله هست؛
- دین اسلام کامل ترین و جامع ترین دین است که قابلیت استخراج انواع علوم را از بطن خود دارد. علومی مثل: علوم روانشناسی، جامعه شناسی، سیاست، طب و...؛
- جذب افراد مستعد و نخبه به حوزه ها جهت تداوم حرکت علمای سلف و تبلیغ بهتر و گسترده تر دین می باشد.
- نرفتن به دانشگاه
- اکثر علومی که در دانشگاه ها تدریس می شود، در واقع برگرفته از آراء و اندیشه های تولید شده در غرب بوده که به زبان فارسی ترجمه و تبیین گردیده است، به استثناء برخی از علوم که بومی شده اند.
- ززززفضای اخلاقی نامناسب در برخی از دانشگاه و نوع روابط اشتباهی که در شأن دانشجوی علم نیست، سبب شده افراد مشغول به تحصیل را از فضای علمی این مکان دور نماید و چه بسا در حین یا بعداز اتمام تحصیلات دانشگاهی جذب حوزه گردند.
- نتایج دیدگاه مخالف
- در سال های اخیر با وجود تحریم ها و شرایط سخت اقتصادی میل به ورود علوم پایه مثلاً ریاضی و ... در بین جوانان کم شده و اکثراً به دنبال مهارت رفته اند تا با آن پول و درآمدی کسب نمایند.
- با وجود وابستگی دیرینه این مملکت در دوران پهلوی و غرب و ناتوانی در مباحث تولید علم جدید و ماشین آلات و ابزار، امروزه نیاز جامعه ما به مهندسینی توانا که در راستای تقویت تولید ملی تلاش نمایند، بیشتر است.
جمع بندی داور
- بیان افتراق به اینکه (حوزه و دانشگاه هر دو نهاد آموزشی هستند) موضوع علم در دانشگاه علوم تجربی و ریاضی _ فیزیک باشد و موضوع علم در حوزه دین باشد، نگاه دقیقی نمی¬تواند باشد.
- انسان بعد از نیاز سنجی و تشخیص استعداد می تواند به یکی از این دو مرکز علمی گرایش یابد و یا با هم جمع نماید (به صورت هم زمان یا متوالی.) و برای شناخت نیاز خود باید درک صحیحی از ماهیت و هویت واقعی این دو مرکز علمی داشته باشد. در حوزه، علم بما هو علم ارزش ذاتی دارد حتی اگر علمی که در حوزه فراگرفته می¬شود طب، ریاضیات، نجوم و ... باشد.
- در روایات باب علم، در طبقه بندی علوم، علم دین در طبقه و جایگاه اول و اشرف العلوم قرار دارد هر چند ذات علم با قطع نظر از اینکه موضوع آن چیست، ارزش دارد. (روایت: «العلم علمان، علم الادیان و علم الابدان فبعلم الادیان حیاه النفوس و بعلم الابدان حیاه الاجساد و اعلم ان الادیان اشرف من الابدان و حراسه الادیان اوجب من حراسه الابدان»)
- آن چه با نام دانشگاه در تمدن جدید شکل گرفته آن است که علم را مصدر ثروت می¬داند. در غرب پیشرفته، امکانات آموزشی بیشتر از نیاز آموزشی است؛ چون هدف آن ها از اول علم بما هو علم نیست. البته در غرب هم آدم¬هایی هستند که فقط علم را به خاطر علم دوست دارند. مقصود نهایی این است که در دانشگاه اگر کسی بگوید من آمدم اینجا درآمد به دست بیاورم و شغل پیدا کنم، هیچ کس این هدف را ناپسند نمی داند، ولی اگر کسی در حوزه چنین هدفی را داشته باشد، پذیرفته نیست. در روایت آمده کسب درآمد از علم به عنوان یک رذیله مطرح است.
- هدف حوزه به تعبیری سربازی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و جایی که گفتمانش، گفتمان کسب ثروت شد، آنجا دیگر حوزه نیست هرچند معماری و سلوک ظاهری در آن دینی باشد.
- تفاوت ماهوی دیگر حوزه با دانشگاه در این است که طبق آیه یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه، نظام حوزه جهت خودسازی، تهذیب و تزکیه نفس است و بعد از آن یاد دادن کتاب و حکمت مطرح است نه اینکه فقط حوزه صرف محلی برای آموزش علوم دینی باشد. اولین مدرس آن نبی اعظمصلی الله علیه وآله وسلم بوده و اولین کتاب درسی حوزه قرآن بوده است.
-
لذا از اساس مطرح نمودن این سوال که انتخاب شما حوزه یا دانشگاه به عنوان دو نهاد علمی با موضوعات علمی متفاوت است پرسش صحیحی نمی باشد.