نقد و بررسي آراء مخالفان خاتميت
چكيده
خاتميت عنواني است كه دلالت دارد براينكه پيامبر اسلام (صلي اله عليه و آله) آخرين فرستادهي خداست و با ظهور ايشان هرگونه بعثتي پايان يافته است. عنوان ختم نبوّت بر پيامبر اسلام عنواني است كه خود قرآن كريم داده است و با توجه به متون و اهداف دين جاوداني اسلام، خاتميت به معناي ختم نبوّت و قطع وحي تشريعي است و نميتواند به معناي قطع ارتباط با عالم بالا و واگذاري انسان به عقل خود باشد به عبارت ديگر آنچه كه پايان يافته است نياز بشر به هدايت تشريعي نيست بلكه نياز شريعت به تجديد پايان يافته است. معارف و احكام اسلامي به گونهاي تشريع شده است كه توانائي پاسخگويي به نيازهاي هدايتي و وحياني بشر را در همهي امور زندگياش دارد. بنابراين بشر عصر جديد نيز مانند بشر عصر قديم براي رسيدن به سعادت اخروي و دنيوي علاوه بر بهرهمندي از معرفتهاي حسي و تجربي و عقلي به معرفتهاي و حياتي نيازمند است. در مقابل اين تفسير عمومي و رسمي از خاتميت تفسير ديگري مطرح است كه طي آن بشر امروزي به دليل رشد علمي و عقلي خود توانائي تشخيص و تعيين راه درست زندگي را دارد و به رهنمودهاي وحياني نيازي نيست و اساساً دليل خاتميت را نيز همين امر ميداند. اقبال لاهوري و دكتر سروش از جمله اين افراد ميباشد. اينگونه برداشتها از خاتميت به دليل ارائه تفاسيرخاصي از وحي است كه در شناختن ويژگي هاي وحي اسلامي يا ناديده گرفتن آنها ريشه دارد. درست است كه اسلام دين خاتم و پيامبر اسلام پيامبر خاتم است اما اسلام براي جاودانه ماندن احكام و معارفش را به صورت كامل در اختيار مردم قرار داده و اين امر از طريق امامان معصوم عليهمالسلام انجام گرفته است.
اصطلاحات كليدي: خاتميت، نبوّت، عقل استقرائي-رسول- وحي- تجربه ديني
- : سطح3
- : كلام اسلامي