اقسام کتابشناسی
قلمرو کتابشناسی، پژوهش در همة جنبههای مادی و معنوی کتابها را دربرمیگیرد و افزون بر اینکه از ویژگیهای ظاهری هر کتاب اعم از: عنوان، مجلدات، نوع کاغذ، صحافی، نسخ خطی، وضعیت چاپ و نشر، قطع، مصورسازی و ... گزارش کاملی ارائه میدهد، وظیفة معرفی و گزارشگری از محتوای کتاب را نیز برعهده دارد. از این رو، میتوان کتابشناسیها را با توجه به هرکدام از این معیارها، از منظرهای گوناگون تقسیمبندی کرد. پیش از بیان اقسام، باید گفت که هر کتابشناسی میتواند مصداق چند نوع کتابشناسی گوناگون باشد؛ یعنی اینگونه نیست که مثلاً اگر یک کتابشناسی در زمرة کتابشناسیهای متنی بود، دیگر توصیفی نباشد.[3]
1. اقسام کتابشناسی براساس میزان اطلاعات ارائه شده در آن
کتابشناسیها براساس مقدار اطلاعاتی که ارائه میدهند، به دو قسم عمده تقسیم میشوند. الف) کتابشناسیهایی که فقط اطلاعات ظاهری و کتابشناختی ارائه میدهند؛ ب) کتابشناسیهایی که از محتوای کتابها نیز گزارش میدهند.
قسم اول: کتابشناسیهای گزارش دهنده اطلاعات ظاهری
اینگونه کتابشناسیها، صرفاً به بیان اطلاعات از وضعیت ظاهری هر کتاب و ویژگیهای کتابشناختی آن؛ همچون نام کتاب، پدیدآورنده، وضعیت نشر و چاپ، قطع و جلد کتاب، تعداد چاپ، ویرایشها در چاپهای مختلف و... که بیشتر در محدودة وظایف کتابداران و فهرستنویسان است، ارائه میدهند و به گزارش محتوایی اثر نمیپردازند و اساساً هدف اولیة آنها، بیان محتوا نیست. البته این کتابشناسیها اگر بخواهند کتاب را در ردهبندیهای موضوعی بگنجانند، باید موضوعِ اصلی محتوای هر کتاب را نیز مشخص کنند، ولی به درج آن در شناسنامة کتاب به صورت نمایة موضوعی ملزم نیستند و تنها با آوردن کتاب در ذیل موضوع ردهبندی، از محتوای مطالب کتاب نیز گزارش میدهند.
کتابشناسیها را از این نظرگاه به پنج گروه میتوان تقسیم کرد:
اول ـ کتابشناسیهای تنظیمی یا شمارشی
وقتی کتابداری میخواهد کتابی را فهرستنویسی و ردهبندی کند، در گام نخست به توصیف کالبدی و مادی کتاب میپردازد. این جنبة توصیفی، شامل شناسایی نام نویسنده یا نویسندگان، عنوان اثر، محل نشر، ناشر، تاریخ نشر، تعداد صفحه، تصویر و عنوان میگردد. این بخش از فعالیت فهرستنویس را در اصطلاح فهرستنویسی توصیفی میخوانند. هدف فهرستنویسی، شناساندن و توصیف مرتب و منظم کتابهاست. اگر با گردآوری و تنظیم این اطلاعات، کتابشناسی یا کتابنامهای تهیه شود به آن «کتابشناسی تنظیمی یا شمارشی» میگوییم (مرادی، مرجعشناسی، 45) که بیش از آنکه جنبة علمی داشته باشد، هنری و فنی است؛ زیرا هدف آن، شناساندن و توصیف منظم کتابهایی است که برای پژوهش در منظور خاص، چه بسا به آنها نیاز باشد یا کتابهایی که ویژگیهای مشترک دیگری با هم دارند که به آن کتابشناسی نظاممند (Systematic) نیز گفته میشود (دانشنامة کتابداری، 350).
این نوع کتابشناسی با توجه به نیازهای گوناگون مراجعه کنندگان، انواع مختلف دارد؛ مانند: فهرست کتابخانهها، فهرستگانها، کتابشناسیهای ملی، کتابشناسیهای موضوعی... .
دوم ـ کتابشناسی تحلیلی (Analytical Bibliography)
کتابشناسی تحلیلی میکوشد با بررسیهای دقیق، برای مسائل مربوط به نگارش، نشر، تعدد و تنوع نسخ، شواهدی گردآورد و اطلاعاتی ارائه دهد که بر ویژگیهای فیزیکی مبتنی باشد و از آن اطلاعات، چونان شواهدی در جهت تعیین تاریخ کتابها و به ویژه تاریخ متون و نسخی که از نو تحریر، استنساخ یا چاپ شدهاند، سود جوید. افزون بر اینکه به تشخیص هویت کتابهایی که بدون ذکر نام مؤلف و یا با نامهای مستعار و گاه جعلی تألیف شدهاند نیز میپردازد (همان، 346؛ حری، مروری بر اطلاعات و اطلاعرسانی، 201). در این کتابشناسیها، شواهد نه تنها از طریق ویژگیهای ظاهری کتاب، بلکه از طریق مطالعة متن نیز گردآوری میشود.
کتابشناسیهای «تحلیلی» خود به سه دسته تقسیم میگردند که این تقسیمبندی، با استفاده
از جدول «روی استوکس» صورت گرفته است که متناسب با اهداف کتابشناسی است (Stockes, Current Trends in Bibliography, p. 495).
یکـ کتابشناسی متنی (Textual): کتابشناسیهایی که با مطالعة متنهای مختلف از یک کتاب، به مقایسه و تطبیق متون در ویرایشها و چاپهای مختلف میپردازند.
دو ـ کتابشناسی تاریخی (Historical): نوعی کتابشناسی که تاریخ و محل نشر هر اثر و چاپهای آن را معین میکند. این کتابشناسی در پی تعیین و تشخیص ویرایشهای اصیل است. در حقیقت، بخشی از تاریخ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک عصر است. حتی به گفتة «استوکس» (Stockes) مهمتر از آن است که «بخش ناچیزی از تاریخ فرهنگیاش» بنامیم. بزرگترین خطر این نوع کتابشناسی، این است که از جریان اصلی تاریخ و مطالعة تاریخی برکنار بماند. به بیان دیگر، مشخص کردن تاریخ نشر هر اثر، ویرایشها و چاپهای آن هنگامی ممکن خواهد بود که کتابشناس احاطة کاملی بر تاریخ عصرهای مختلف و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن داشته باشد؛ زیرا در غیر این صورت، تشخیص تاریخ دقیق نگارش و نشر برخی از کتابها ممکن نخواهد بود (حری، مروری بر اطلاعات و اطلاعرسانی ، 202).
سه ـ کتابشناسی توصیفی: که در آن، ویژگیهای نسخة اصلی و تغییرهای آن را در ویرایشهای بعدی بررسی میکنند.
البته به فهرستهایی که فهرستنویس با بررسی محتوای کتابها، موضوعات آنها را مشخص میکند و سپس براساس یکی از نظامهای ردهبندی، محل کتاب را در آن نظام تعیین میکند، بهجای «فهرستنویسی تحلیلی» «فهرستنویسی موضوعی» نیز میگویند که از بحث ما بیرون است (مرادی، مرجعشناسی، 45).
قسم دوّم: کتابشناسیهای گزارش دهندة محتوای کتابه
کتابشناسیهایی که افزون بر بیان ویژگیها و اطلاعات ظاهری کتاب، به اطلاعات محتوایی نیز میپردازند. این کتابشناسیها را میتوان در سه گروه دستهبندی کرد:
اول ـ کتابشناسیهای توصیفی (Descriptive)
در کتابشناسی توصیفی، کتابشناس به اختصار محتوای کتاب را گزارش میدهد. این کتابشناسیها را نیز میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
یک ـ توصیفی ـ گزارشی
در این کتابشناسیها، اگرچه محتوای کتاب توصیف میشود، این توصیف در حد گزارشی بسیار اجمالی است؛ بدین معنا که کتابشناس با استفاده از دو یا چند نمایه، از محتوای اصلی کتاب گزارش میدهد. کتابشناسی ملی ایران را میتوان نمونهای از این گروه دانست که در مورد بیشتر کتابها با استفاده از یک، دو یا سه نمایه از محتوای آنها گزارش داده است. حتی برخی از کتابشناسیها کوشیدهاند بیشترِ نمایههای مطالب اصلی کتاب را در کتابشناسی بیاورند. نیز در برخی موارد، این نمایهها را با عنوان چکیده عرضه کردهاند که از آن جمله میتوان به کتابشناسی مرجع 78 یا مرجع 2000 تهیه شده در پایگاه اطلاعرسانی سراسری اسلامی اشاره کرد که به معرفی منابع اسلامی پرداخته است.
البته کتابشناسی توصیفی کاملتر نیز میتوان داشت و آن اینکه افزون بر نمایة مطالب اصلی، نمایة برخی از مطالب فرعی کتاب نیز در آن ذکر شود. بیگمان تهیة اینگونه کتابشناسیها، به ویژه در قالب لوح فشرده که دارای امکاناتی همچون جستوجو باشد، کمک شایانی به پژوهشگران رشتههای مختلف مینماید. این مطلب در کتابهای تخصصی که گاه برخی عنوانهای فرعیتر آنها موضوع یک پایاننامه یا مقاله قرار میگیرد، اهمیت بیشتری مییابد.
بنابراین، کتابشناسیهای «توصیفی ـ گزارشی» را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
(1) کتابشناسیهایی که با استفاده از دو یا سه نمایه از محتوای کتاب گزارش دادهاند؛
(2) کتابشناسیهایی که با استفاده از بیشتر نمایههای اصلی از محتوای کتاب گزارش دادهاند؛
(3) کتابشناسیهایی که با استفاده از نمایههای اصلی و بیشتریا همة نمایههای فرعی از محتوای کتاب گزارش دادهاند.
در زمینة کتابشناسی از نوع سوم، خلاء خاصی وجود دارد و امید است نهضت تدوین کتابشناسی به ویژه در کشور ما با جهتگیری به سمت تدوین این نوع از کتابشناسی، به حرکتهای پیشین تکامل بخشد و نیاز جامعة علمی را در این زمینه برطرف سازد. البته تهیة این کتابشناسیها، به نیروهای متخصص در هر رشته نیاز دارد که با قواعد فن کتابشناسی آشنا باشند. نیز این امر، مستلزم اختصاص هزینه و فراهم آوردن شرایط مناسبِ موسسهها و مجامع علمی است.
دو ـ توصیفی ـ تشریحی
این نام بر کتابشناسیهایی اطلاق میشود که افزون برآوردن ویژگیهای کتابشناختی، با ارائه چکیدهای از مطالب کتاب، به توصیف و بلکه تشریح مطالب آن میپردازند.
چکیدهها انواع مختلفی دارند و تهیة چکیده برای یک کتاب، به گونههای متفاوتی امکان پذیر است. از انواع چکیدهها، میتوان از: چکیدههای توصیفی (چکیدة تمامنما، راهنما ـ تمامنما) و چکیدههای انتقادی نام برد.
در کتابشناسیهای «توصیفی ـ تشریحی» میتوان از انواع چکیدههای توصیفی استفاده کرد. البته گفتهاند چکیدة توصیفی تمامنما که طولانیترین نوع چکیده است، درمقالهها باید در حدود 100 تا 250 کلمه و در پایاننامهها و کتابها، 500 کلمه باشد، ولی این امر، ضابطة مشخصی ندارد و طول هر چکیده باید اولاً با مدرک متناسب باشد، ثانیاً، به هدفی بستگی دارد که چکیدهها برای تأمین آن هدف تهیه میشود. در کتابشناسیها، با توجه به سیاست گزاریها، هدفها و مراجعان به این چکیدهها، طول چکیدهها و معیارهایی که باید در آن رعایت شود، متفاوت خواهد بود (راولی، نمایهسازی و چکیدهنویسی،26ـ34).
مرجع 78 را که کارنامة منابع اسلامی ایران در سال 1378 است، میتوان از این دسته کتابشناسیها دانست که برای حدود 50% کتابهای مهم و دارای ارزش پژوهشی، چکیدههایی در حدود 250 کلمه ارائه کرده است.
چکیدههای طولانی در کتابشناسی
آیا ارائه چکیدههای طولانی در کتابشناسیها، با اهداف اصلی تدوین کتابشناسی و تهیه چکیده منافات ندارد؟ برخی بر این باورند که ارائة چکیدههای طولانی سبب میشود اطلاعات بیشتر و جزئیتری در اختیار پژوهشگران قرار گیرد، اما به همان نسبت آنها را از دستیابی به منابع دیگر باز میدارد و زمان زیادتری را از وی میگیرد و این امر، با هدف اصلی ارائه چکیده در کتابشناسیها که دستیابی به بیشترین اطلاعات در کمترین فرصت است، منافات دارد. از این رو، معیار مناسب برای ارائه چکیدة هر کتاب را 250 کلمه میدانند (پارسا، مرجع 78، مقدمه، 39).
اگرچه این نظر تا حدی درست مینماید، باید توجه داشت که یکی از هدفهای چکیدهنویسی برای کتابها، آشنایی اجمالی و جامع با محتوای کتاب و بینیاز شدن از مراجعة مستقیم به آن با مطالعة چکیده است که خود نوعی مدرک به شمار میآید. از این رو، طولانی شدن چکیده به ضرر محقق نخواهد بود. افزون بر اینکه میتوان با ارائه دو نوع چکیده از هر مدرک (مختصر و طولانی) هر دو هدف را تأمین کرد؛ اگرچه با ارائه نمایههای اصلی یک مدرک در ضمن چکیده و یا جدای از آن نیز این هدف تأمین خواهد شد.
دوم ـ کتابشناسیهای یادداشتدار (Annotated Bibliography)
این کتابشناسیها افزون بر آوردن ویژگیهای کتابشناختی، یک توضیح دلخواه غیر از توصیف نیز دارند. کتابشناس با توجه به احاطه و اطلاعاتی که در مورد کتاب دارد، به ارائه توضیحی دلخواه و کوتاه دربارة کاربرد، محتوا، ارزش و اهمیت کتاب که حاوی توضیحات شخصی اوست میپردازد. گاهی به این کتابشناسیها، «انتقادی» نیز گفته میشود؛ زیرا بیطرفانه نوشته نمیشوند و چه بسا نویسندة کتابشناسی، تنها به جنبههای خاصی از منابع توجه نشان داده باشد (محمدیفر، آشنایی با مدرکشناسی، 93). اگر این یادداشتها را کارشناسان در آن فن و به صورت بیطرفانه ارائه کرده باشند، در خیلی از مواقع میتواند کمک شایانی برای پژوهشگران باشد.
سوم ـ کتابشناسیهای انتقادی (Critical)
«این نام، برکتابشناسیهایی اطلاق میشود که با فراهم آوردن فهرستی از کتب به معرفی و نقد آنها میپردازند» (حری، مروری بر اطلاعات و اطلاعرسانی ، 201؛ دانشنامه کتابداری، 345). تفاوت این نوع از کتابشناسی با کتابشناسیهای توصیفی در این است که کتابشناسیهای «انتقادی» یا «نقد و بررسی»، حاوی شرح و توصیف نیز هست، اما چون انتقادی است، میتواند دارای گرایش و پیش نگرش هم باشد؛ در حالی که کتابشناسی توصیفی، تنها از توصیف محض و بدون گرایش و نظر شخصی تشکیل میگردد.
حجم هر مدخل در این کتابشناسیها متغیر است و به سیاستها، روش و نگرش آن بستگی دارد؛ مثلاً چه بسا چند سطر یا چند ده سطر و یا به اندازه یک مقالة کامل چند ده سطری باشد (محمدی فر، آشنایی با مدرکشناسی، 96).
یادآوری
واژة «انتقادی» در کتابشناسی، در دو معنا به کار برده میشود:
1. کتابشناسیهای تحلیلی که بیشتر در خدمت شناسایی متون است؛
2. کتابشناسیهای انتقادی، به معنای نقد و ارزیابی کتابها ( مروری بر اطلاعات و اطلاعرسانی، 201؛ مرادی، مرجعشناسی، 46).
البته ممکن است در این نوع از کتابشناسیهای انتقادی، تحلیل و بررسی هم صورت گیرد که در این صورت، «تحلیلی ـ انتقادی» خواهد بود.
2. اقسام کتابشناسی از نظر دامنة موضوعی
الف) کتابشناسیهای عمومی (General Bibliography)
دراین نوع از کتابشناسیها، ویژگیهای کتابهای گوناگون در موضوعهای مختلف، انتشار یافته در زمانها و مکانهای مختلف گردآوری میشود که به آنها، شمارشی نیز میگویند. روش تنظیم و ترتیب کتابها در این کتابشناسیها، بیشتر، موضوعی و براساس یکی از انواع ردهبندی است؛ مانند کتابشناسی ملی ایران که پس از سال 1342 چاپ شده است. گاهی نیز این کتابشناسیها، فاقد ردهبندیهای موضوعی است و کتابها در آن، براساس حروف الفبا و به سلیقة نگارندگان مرتب شدهاند. کتابشناسیهای عمومی هرچند دارای ردهبندی موضوعی باشند، نمیتوان آنها را در زمرة کتابشناسیهای موضوعی جای داد (ربانی، سیمای کتاب، 191ـ192؛ سلطانی، دانشنامه کتابداری و اطلاعرسانی، 347؛ مرجعشناسی، 51). الذریعه الی تصانیف الشیعه، فهرست کتابهای چاپی فارسی، نمونههایی ازکتابشناسیهای عمومی هستند.
ب) کتابشناسیهای اختصاصی
این دسته از کتابشناسیها به موضوع، فرد، کتاب و یا حوزة معینی اختصاص دارند و تنها اطلاعات کتابهای مرتبط با آن امر معین، در آنها جمعآوری شدهاند و بیشتر ابزار کار پژوهشگراناند. به تدریج بر تعداد آنها افزوده میشود و اهمیت خاصی را در بین کتابشناسیها مییابند.
کتابشناسیهای اختصاصی خود به شاخههای متعددی تقسیم میگردند:
اول ـ موضوعی (Subject Bibliography)
کتابشناسیهای موضوعی دربردارندة ویژگیهای کتابشناختی کتابهای انتشاریافته در موضوع خاصی هستند و کتابهای خارج از آن موضوع را شامل نمیشوند. اقتضای اولیه کتابشناسیهای موضوعی آن است که محدودیتی برای زبان، شکل، حدود جغرافیایی و... برای کتابها قائل نباشند و تمام کتابهای مرتبط با موضوع را دربر گیرند، اما با توجه به امکانات و اهداف کتابشناسیها، میتوان ضابطهها و حیطههای مشخصی را تعیین کرد.
کتابشناسیهای موضوعی را نیز میتوان به چهار گروه تقسیم کرد: (1) موضوعی عام؛
(2) موضوعی خاص؛ (3) فرد خاص؛ (4) کتاب خاص. این دو قسم آخر، اگرچه زیرمجموعة قسم سوم هستند، به دلیل اهمیتشان جداگانه ذکر گردیدهاند.
یک ـ موضوعی عام
اگر موضوع مشخص شده برای کتابشناسی، یکی از موضوعهای عام؛ مانند: ادیان، دین اسلام، اقتصاد، علوم پزشکی... باشد، گسترة وسیعی را نیز شامل میشود. البته برای موضوع عام، تعریفها و شرایط خاصی نیز بیان شده است، اما مراد ما موضوعهایی هستند که گسترة وسیعی از کتابها را دربر میگیرد؛ هرچند مانند اسلام خود زیر مجموعة موضوع دیگری باشند.
مرجع 2000 یا کارنامة منابع اسلامی جهان در سالهای 1997ـ 2001 را میتوان از این دسته کتابشناسیها دانست. این کتابشناسی را که «پایگاه اطلاع رسانی سراسری اسلامی (پارسا)» در سه جلد (1031 صفحه) تهیه کرده و در سال 1380 ش در قم انتشار داده است، به معرفی 5038 کتاب اسلامی میپردازد که در کشورهای دیگر غیر از ایران، به زبانهای عربی و غربی چاپ شده است. موضوع کلی این کتابشناسی، اسلام است و کتابها در ضمن موضوعات زیر دستهبندی شدهاند: اخلاق، ادبیات، اقتصاد و بازرگانی، تاریخ و جغرافیا، جامعه شناسی، حدیث، حقوق، روانشناسی علوم تربیتی، شخصیت شناسی (عمومی)، عرفان و تصوف، علوم سیاسی، علوم طبیعی و ریاضی، فقه و اصول، فلسفه و منطق، قرآن و علوم قرآنی، کلام، مرجع، هنر. هر کدام از این موضوعها، به موضوعات جزئیتری نیز تقسیم شدهاند.
دو ـ موضوعی خاص
این دسته از کتابشناسیها، با هدف معرفی کتابهایی تدوین شدهاند که درموضوع خاصی نگاشته شدهاند و به طبع محدودة کمتری را نیز دربرمیگیرند. کتابشناسیهای زیر را میتوان نمونههایی از این نوع کتابشناسی دانست.
1. معجم التّراث الکلامی؛ به قلم پژوهشگران مؤسسة امام صادق† در قم که زیرنظر آیهالله جعفر سبحانی تهیه شده و در سال 1380ش به همت همین مؤسسه به چاپ رسیده است. این کتابشناسی به معرفی کتابهایی میپردازد که در موضوع کلام نوشته شدهاند و ویژگیهای کتابشناختی 12856 کتاب را دربر دارد. یکی از ویژگیهای این کتابشناسی، معرفی نسخههای مختلف از هر کتاب و ذکر محل نگهداری آنهاست.
2. مرجع مهدویت؛ این کتابشناسی به معرفی کلیة منابع دربارة حضرت مهدی† و مقولة مهدویت و ذکر ویژگیهای کتابشناختی آنها و ارائه چکیده برای هر منبع میپردازد. بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) در تهران با همکاری پایگاه اطلاعرسانی سراسری اسلامی (پارسا) در قم به تهیه و انتشار این اثر نفیس در سال 1382 اقدام کردهاند. مرجع مهدویت شامل دو بخش «امام مهدی و مهدویت» و «معارف مهدوی» است و در پایان نیز، فهرستوارهها و نمودارها آمده است. 13336 اثر، شامل کتاب، مقاله و پایاننامه دربارة موضوع فوق در این کتاب، به ترتیب نام نگارندگان آنها معرفی گردیده است.
سه ـ موضوعی ـ فرد خاص
در برخی از کتابشناسیها، نام فرد و شخصیت خاصی موضوع قرار میگیرد و کتابشناسی، به معرفی کتابهایی میپردازد که دربارة آن شخصیت نگاشته شده است. از آن جمله، میتوان به کتابشناسیهای زیر اشاره کرد:
1. کتابشناسی تاریخی امام حسین† به ضمیمة «امام حسین † در الذریعه؛ این اثر، به کوشش محمد اسفندیاری تهیه شده است و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1380ش در تهران آن را به چاپ سانده است. در این کتاب، 100 کتاب مهم دربارة
امام حسین† به ترتیب تاریخ نگارش آنها معرفی میگردد و افزون بر بیان ویژگیهای کتابشناسی آنها، چکیدة کوتاهی از محتوای هر کتاب نیز آورده میشود. در پایان نیز، 985 اثر در موضوع امام حسین† که در کتاب الذریعهآمده است، یکجا در ادامة کتاب، همراه با ویژگیهای کتابشناختی آنها چاپ شده است.
2. کتابشناسی توصیفی امام خمینی( €)؛ این کتابشناسی به همت آقایان محمدرضا نادرپور، منصور محمدی و برمک علیخانی تهیه شده و مؤسسة تنظیم و نشر آثار حضرت امام (ره) در سال 1379 آن را در تهران به چاپ رسانده است. این اثر به معرفی کتابهای حضرت امام (ره) و کتابهایی میپردازد که دربارة شخصیت، افکار و نهضت ایشان نگاشته شده است. در این کتاب، در مجموع ویژگیهای 966 کتاب، در یازده بخشِ اجتماعی ـ اقتصادی، اخلاقی، اعتقادی، عبادی و عرفانی، بزرگداشتها و مناسبتها، تاریخی و خاطرات، رحلت، رهبری و مدیریت، زندگینامه، سیاسی و نظامی، فرهنگ، ادبیات و هنر و پایان نامهها آمده است.
چهار ـ موضوعی ـ کتاب خاص
در برخی دیگر از کتابشناسیها، کتاب خاصی به عنوان موضوع کتابشناسی و محور فعالیت کتابشناس قرار میگیرد. در این کتابشناسیها، تلاش میشود همه شرحها، تعلیقهها، ترجمهها، اقتباسها، نقدها و... که دربارة آن کتاب موجود است، گردآوری و معرفی شوند.
این نوع کتابشناسی، کمتر به صورت مستقل منتشر میگردد و بیشتر، در ضمن کتابشناسیهای موضوعی و یا فهرست کتابهای افراد خاص آورده میشود. برای مثال، در ضمن
تدوین کتابشناسی ملاصدرا که به معرفی آثار این فیلسوف بزرگ میپردازد، در قسمت مربوط
به معرفی «اسفار اربعه»، همة شرحها، تعلیقهها و ترجمههای آن نیز همراه با ویژگیهای کتابشناختی آنها میآید.
دوم ـ کتابشناسی مؤلف یا پدیدآور (Author Bibliography)
قسم دیگری ازکتابشناسیهای اختصاصی آنهایی هستند که به معرفی کتابها و آثار مؤلف خاصی پرداختهاند که از آن جمله، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. فهرست کتابهای «رازی» به قلم ابوریحان بیرونی؛ این اثر را یک شرقشناس فرانسوی با عنوان رساله للشیخ الحکیم الفاضل المعظم ابی ریحان محمد بن احمد البیرونی فی فهرست کتب محمد بن زکریاء الرازی در سال 1936 در لندن به چاپ رسانده است. این کتاب در سال 1366ش به همت دکتر مهدی محقق ترجمه شده و انتشارات دانشگاه تهران آن را به چاپ رسانده است.
2. کتابشناسی ابوالفضل رشیدالدین میبدی (تحلیلی، توصیفی)؛ حسین مسرت به تهیة فهرستی از آثار ایشان پرداخته و آنها را توصیف و تحلیل کرده است. این اثر، در سال 1374ش در تهران توسط انجمن آثار و مفاخر فرهنگی انتشار یافته است.
البته گاه کتابشناسیها، آثار یک فرد خاص را به همراه آثاری که دربارة وی انتشار یافته است، یکجا میآورند. موارد زیر را میتوان از این دسته از کتابشناسیها دانست:
1. کتابشناسی توصیفی ابونصر فارابی؛ در این کتابشناسی، ویژگیهای کتابشناختی 558 اثر آورده شده است که 84 اثر آن از آثار خود «فارابی» و بقیه کتابهایی است که دربارة افکار و آرای او نگاشته شده است. این کتابها، در ذیل فصلهای زیر دستهبندی شدهاند: کتابشناسی آثار فارابی، فلسفة فارابی و نفوذ آن در اندیشة قرون وسطایی، نفوذ فارابی، فارابی و علوم، فارابی و موسیقی. در پایان نیز عکس نسخ خطی آثار فارابی و شرح و ترجمة آنها و فهرست اعلام کتاب آمده است. این اثر، به همت جعفر آقایانی چاوشی تدوین گردیده و در سال 1383ش توسط مرکز بین المللی گفت و گوی تمدنها در تهران به چاپ رسیده است.
2. کتابشناسی علامه طباطبایی؛ این اثر دربردارندة 933 کتاب و مقاله از آثار ایشان و دیگر آثاری است که دربارة شخصیت او یا کتابهایش نوشته شده است. این اثر به همت قنبرعلی کرمانی تهیه و توسط دانشگاه علامه طباطبایی تهران در سال 1373 انتشار یافته است.
سوم ـ کتابشناسی کتابهای انتشارات یا مؤسسه خاص
این کتابشناسیها که پیشینة تدوین آن به آغاز رونق گرفتن صنعت چاپ در جهان برمیگردد، به معرفی همة آثار انتشاریافته توسط مؤسسه یا انتشارات خاصی میپردازد. این گونه کتابشناسیها، بیشتر جنبة تبلیغ آثار و جذب مشتری دارد و تقریباً بیشتر مراکز انتشاراتی و مؤسسههایی که در زمینة تولید کتاب و آثار علمی فعالیت دارند، به طور پیوسته عرضه میگردد.
3. اقسام کتابشناسی از نظر محدودة جغرافیایی
کتابشناسیها را میتوان از این نظر به شش دسته تقسیم کرد که بنابراین، هر کتابشناسی تنها در برگیرندة محدودهای است که برای آن تعریف شده است.
الف) کتابشناسی جهانی (Analytical Bibliography)
کتابشناسی جهانی، آنگونه که از نامش برمیآید، باید هر آنچه را که از آغاز تاکنون در جهان انتشاریافته و یا در آینده انتشار خواهد یافت، دربرگیرد؛ بیآنکه به زبان، قلمرو جغرافیایی، موضوع و یا شکل خاصی محدود شود. نخستین گام برای تدوین کتابشناسی جهانی را کنراد فن گسنر (Conrad Gesner) ، (1516ـ1565 م) پزشک و طبیعیدان سوئیسی در قرن 16 میلادی برداشت. او فهرستی از پانزده هزار کتاب به زبانهای لاتین، عربی و یونانی تهیه کرد و نام آن را کتابشناسی جهانی نامید. او در سال 1555م. کتابهای همین کتابشناسی را به صورت موضوعی در ذیل بیست و یک موضوع ردهبندی و با نام بیست و یک دائره المعارف منتشر کرد (انوشه، فرهنگنامة ادبی فارسی، 2/1135). باید گفت در شرایط کنونی، چنین کتابشناسی جامعی نه برای مواد چاپی و نه غیر چاپی در جهان وجود ندارد؛ اگرچه گامهایی برای رسیدن به آن برداشته شده است.
پل اوتله (Paul Outlet) و هانری لافونتین(Henry Lofontaine) مؤسسة بینالمللی کتابشناسی را در سال 1895م پایهگذاری کردند که هدفش تدوین یک کتابشناسی از کتابها یا مقالات و مجلات براساس نظام ردهبندی دهدهی جهانی بود. در این زمینه، کوششهای فراوانی صورت گرفت، ولی به دلیل انبوه مدارک و کتابها و گرانی هزینة گردآوری، این طرح عملی نشد. فدراسیون بین المللی انجمنها و مؤسسههای کتابداری (ایفلا) در سال 1974م طرح «کنترل کتابشناختی جهانی»[4] را طرح ریزی کرد که مورد قبول و پشتیبانی کشورهای مختلف قرار گرفت. در این مدت نیز، گامهای مهمی برای تحقق رؤیای کتابشناسی جهانی برداشته شده است (مرادی، مرجعشناسی، 47، 48). این برنامه در سال 1986م. با برنامة مارک بین المللی ادغام شد و (UBCIM)[5] را به وجود آورد. برخی از اهداف این برنامه، عبارتند از: (1) هماهنگ کردن فعالیتهایی که برای ایجاد نظامها و استانداردهای کنترل کتابشناختی ملی و مبادلةبین المللی اطلاعات کتابشناختی گام برمیدارد؛ (2) پشتیبانی از فعالیتهای حرفهای بخشهای ایفلا که با این برنامه مرتبط است؛ (3) نگهداری از استانداردهای کتابشناختی و پیکرههای مختلف آن؛ (4) چاپ و نشر پروژههای مرتبط با کتابشناختی جهانی و استانداردهای مربوطه و مقالات و گزارشهای کنفرانسها و همایشهای مرتبط. مرکز اصلی اجرا و پیگیری این برنامهها، اکنون در فرانکفورت آلمان قرار دارد (دانشنامه کتابداری، 73)، در راستای همین برنامه، استانداردها و کدهای جهانی برای منابع مکتوب تعریف شد. برای مثال، شمارههای استاندارد بین المللی برای هر کتاب (شابک) و برای هر نشریه (شابن) ذکر شده است.
در سالهای اخیر، با گسترش شبکة جهانی اطلاع رسانی (اینترنت) و استقبال تمام کشورها از ایجاد پایگاههایی در این شبکه، به منظور اطلاعرسانی در زمینة کتابها و نشریههای منتشره در کشور خود، براساس استانداردهای جهانی و انتشار اصل منابع در آن، برای دسترسی آسان و همگانی به آنها، رؤیای تهیه کتابشناسی جهانی بسیار به واقعیت نزدیک شده است.
شابک (ISBN) یا شمارة استاندارد بینالمللیکتاب(International Standard Book number)در سال 1969م. سازمان بینالمللی استاندارد، آی. اس. بی. ان را به منزلةراه حلی برای تعیین هویت هر جلد از کتاب پیشنهاد کرد و در پی آن، یک آژانس بینالمللی برای شمارهگذاری کتابها ایجاد شد که در هر کشوری نیز، یک سازمان ملی باید مأمور این کار شود. در نظام بینالمللی (ISBN) برای هر کتاب، شمارهای یکتا در سطح جهانی اختصاص مییابد. شمارههای استاندارد و بینالمللی کتاب (شابک) از ده رقم تشکیل میشود و حاوی دادههای لازم برای شناسایی کشور براساس گروه زبانی و جغرافیایی و شناسایی ناشر در آن کشور و نیز شناسایی کتابهای آن ناشر است.
این ارقام به چهار قسمت با طولهای متفاوت تقسیم میشود و هر قسمت، هنگام چاپ با یک خط تیره و یا فاصله جدا میشود که همواره در پی ISBN درج میشود. در کشورهایی که از الفبای لاتین استفاده نمیشود، افزون بر حروف لاتین از حروف اختصاری در زبان محلی نیز استفاده میگردد. در ایران با تصویب مؤسسة آی. اس. بی. ان ایران، «شابک» به منزلة معادل ISBN تعیین شد که همراه لاتین آن، در کتابها درج میگردد.
بخش نخست عدد، شناسة گروه نام دارد. این بخش، گروهبندی ملی یا جغرافیایی یا دیگر گروهبندیهای مشابه ناشران را مشخص میکند. شناسههای گروهها از طرف مؤسسه بین المللی (ISBN) اختصاص مییابد. گروهها براساس ملیت، جغرافیا، زبان یا دیگر موارد مشابه تعیین میشود، ولی تجربه نشان داده است گروهبندی مبتنی بر ملیت یا جغرافیا رضایت بخشتر است؛ برای مثال، شناسة کتابهایی که در ایران چاپ میشود، عدد 964 است. بخش دوم، شناسة ناشر نام دارد که ناشر خاصی را در یک گروه مشخص میکند؛ مثلاً شناسة مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزة علمیه قم عدد 424 است. بخش سوم، شناسة عنوان است. این قسمت، عنوان خاص یا چاپ خاصی از یک عنوان را مشخص میکند. این شناسه از میان دامنة شمارههای اختصاص یافته به یک ناشر انتخاب میشود. تعداد ارقام شناسة عنوان، به طول شناسة ناشر بستگی دارد. شناسة عنوان به وسیلة خود ناشر اختصاص مییابد. ناشرانی که خود شناسه عنوانهای خود را برمیگزینند، میتوانند از آنها برای شناسایی عنوانهای خود در داخل مؤسسه، براساس
ردههای برنامهریزی شده، استفاده کنند. بخش چهارم، رقم کنترل است. این قسمت، شامل یک تک رقم در پایان شابک است که روش خودکاری برای اطمینان از درستی شابک به دست میدهد. این رقم، با محاسبهای روی نه رقم به دست میآید. این محاسبه معمولاً با رایانه انجام میشود و هدف آن، تشخیص خطا در شمارههای اختصاص یافته است (ربانی، سیمای کتاب، 245ـ247؛ دانشنامه کتابداری، 201).
ب) کتابشناسی منطقهای(Regional Bibliography)
این کتابشناسیها دربرگیرندة همة کتابهایی هستند که در یک منطقه جغرافیایی خاص؛ مانند خاورمیانه، اروپا، آمریکای لاتین، کشورهای مسلمان، جهان اسلام... بدون توجه به زمان و زبان آنها انتشار مییابند (دانشنامة کتابداری، 350). چه بسا این گونه به ذهن آید که در کتابشناسی منطقهای، به حتم همة کشورها باید در یک منطقة جغرافیایی واقع باشند، اما اینگونه نیست و حتی میتوان بر کتابشناسیهایی که به معرفی انتشارات چند کشور که از لحاظ جغرافیایی هممرز نیستند، ولی میتوان آنها را زیر یک عنوان منطقهای قرار داد، مثل کشورهای مسلمان و یا جهان اسلام، کتابشناسی منطقهای اطلاق کرد. البته اگر یک کتابشناسی، تنها به معرفی کتابهایی بپردازد که در زمینة اسلام تدوین یافته است، بیگمان در ذیل این تقسیم قرار نمیگیرد و در زمرة کتابشناسیهای موضوعی به شمار میآید.
ج) کتابشناسی زبان خاص
اگر یک کتابشناسی، به معرفی کتابهای چاپی و یا غیر چاپی به زبان خاصی اقدام کند، میتوان آن را کتابشناسی زبان خاص نامید که با توجه به حیطة گسترش آن زبان، منطقة جغرافیایی که کتابشناس باید در تهیه این نوع از کتابشناسی در نظر داشته باشد، نیز گسترش خواهد یافت. فهرست کتابهای چاپی فارسی در دو جلد اثر خان بابا مشار که حدود چهارده هزار از بیست هزار کتاب فارسی منتشر شده در جهان را تا زمان نگارش آن دربرمیگیرد و نیز فهرستوارة کتابهای فارسی اثر احمد منزوی درچند مجلد از نمونههای این نوع کتابشناسی است.
د) کتابشناسی ملی (National Bibliography)
این کتابشناسی به مطالبی محدود میشود که درقلمرو یک کشور انتشار یافته باشند. کتابشناسیهای ملی چند دههای است که در بیشتر کشورهای جهان منتشر میشوندو بیشتر مواد غیرچاپی و نشریههای غیرادواری را نیز دربرمیگیرند و در بیشتر کشورها، به همت کتابخانة ملی تدوین و منتشر میگردد (مرادی، مرجعشناسی، 48).
فرایند گردآوری کتابشناسی ملی، دارای الگوی خاصی است، ولی از کشوری به کشور دیگر تفاوت میکند. نخست صورتی از عنوانهای منتشر شده درطی یک هفته، یک ماه یا یک فصل تهیه میشود. سپس این دادهها، برای تدوین مجموعة سالانه درهم میشوند و یک «کتابشناسی ملی جاری» را پدید میآورند. این کتابشناسیها، دربردارندة اطلاعات جامعی از انتشارات یک کشور و اطلاعات لازم کتابشناختی آنها هستند و به کتابداران برای تکمیل کتابهای جدید و مورد نیاز کتابخانهها و ثبت ویژگی کتابشناختی
هر کتاب کمک شایانی میکنند. چه بسا کتابشناسی ملی، آثار مربوط به یک کشور را نیز که در خارج منتشر میشود، دربر گیرد.
تعریفی را که یونسکو ازکتابشناسی ملی جاری ارائه میدهد، بدین گونه است: «درهم کرد مستند و جامع مدارک منتشر شده در یک کشور که به طور منظم و در فواصل معین، به صورت چاپ شده یا شکلهای دیگر از قبیل فهرست برگهای یا نوارهای مغناطیسی قابل خواندن با ماشین و غیره منتشر میشود» (دانشنامه کتابداری، 347).
در ایران، انتشار چاپی کتابشناسی ملی ایران از سال 1374 متوقف شد، اما کتابخانة ملی پس از سال 1375ش، به انتشار یک کتابشناسی ملی نرمافزاری حاوی کلیه فهرست برگههای چاپ شده و چاپ نشدة این کتابخانه دست زد و آنها را در 16 دیسک انتشار داد و در سالهای بعد با ویرایش و افزودن کتابها به این مجموعه آن را کاملتر ساخت (همان). البته به نظر میرسد در حال حاضر، «خانة کتاب» تنها مرجع رسمی اطلاع رسانی کتابهای منتشر شده در کشور به شمار میآید و قسمتی از وظایف کتابخانة ملی را انجام میدهد؛ که تهیه کتابشناسی سالانه و اطلاعرسانی در زمینة تازههای نشر در هر سال است. به گونهای که با فهرست نویسی توصیفی و تحلیلی به شکل روزآمد از تازههای نشر و قرار دادن آن در شبکه اطلاعرسانی خانة کتاب و انتشار پیک روز، کتاب هفته، کتاب ماه و کارنامة نشر سالانه این وظیفه را انجام میدهد. از همین رو، «سازمان علمی،فرهنگی و آموزشی ملل متحد» (یونسکو) از آمارهای خانه کتاب به عنوان آمار رسمی کتاب جمهوری اسلامی ایران برای درج در شبکههای اطلاع رسانی خود و گزارش جهانی فرهنگ بهره میگیرد (خانه کتاب، کارنامه نشر، 381، مقدمه).
ﻫ) کتابشناسی شهر خاص
این کتابشناسیها، به معرفی کتابهای منتشر شده در شهر خاصی میپردازند. البته اگر کتابشناس در صدد ارائة اطلاعات کتابشناختی دربارة کتابهای منتشره دربارة یک شهر برآید، این جزو کتابشناسیهای موضوعی خواهد بود. گاهی نیز این دو نوع کتابشناسی با یکدیگر تلفیق میگردد.
و) کتابشناسی کتابخانة خاص
کتابخانه در تعریفهای جغرافیایی، جزو حدودهای تعریف شده در علم جغرافی نیست، اما چون مکان خاصی است و بسیاری از کتابشناسیها نیز فهرستی از کتابهای یک کتابخانة خاص هستند و حتی کتابشناسیِ کتابخانهای، از کهنترین فهرستها و کتابشناسیهاست و بیشترین نوع کتابشناسی از اینگونه است، چنانکه همة فهرستهای کتابخانهها را میتوان کتابشناسی نامید، از این رو آنها را در این تقسیم بندی جای دادیم.
فهرستوارة کتابخانة مینوی و کتابخانة مرکزی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از این دسته کتابشناسیهاست که به کوشش محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار تهیه شده و در تهران به همت همین پژوهشگاه در سال 1374 به چاپ رسیده است. این فهرست، دربردارندة ویژگیهای نسخههای نفیس خطی و کتابهای ارزندة این کتابخانه است. این گونه کتابشناسیها فراوانند که از معرفی آنها چشم میپوشیم.
اقسام کتابشناسی براساس محدودة جغرافیایی
ـ جهانی
ـ منطقهای
ـ زبان خاص
ـ ملی
ـ شهر خاص
ـ کتابخانة خاص
4. تقسیم کتابشناسیها از نظر زمانی[6]
کتابشناسیها از نظر زمانی به سه دسته تقسیم میشوند: الف) جاری؛ ب) گذشتهنگر؛ ج) آیندهنگر.
الف) کتابشناسی جاری (Current Bibliography)
این کتابشناسیها به معرفی آثاری میپردازد که به تازگی منتشر شدهاند؛ اعم از اینکه به سال جاری، ماه جاری و یا هفته جاری و حتی روز مربوط باشد. کارنامة نشر که فهرستی از انتشارات هر ساله در کشور را همراه با اطلاعات کتابشناختی آنها ارائه میدهد، جزو این دسته از کتابشناسیهاست. کلیة نشریههای ادواری که به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه، فصلنامه و سالانه منتشر میگردند و به معرفی کتابهای منتشر شده میپردازند نیز جزو کتابشناسیهای جاری هستند.
ب) کتابشناسی گذشتهنگر (Retrospective Bibliography)
این نام برکتابشناسیهایی اطلاق میشود که به معرفی آثاری میپردازند که در گذشته منتشر شدهاند که بیشتر به صورت کتاب عرضه میگردند؛ گرچه نوع نشریهای آن نیز وجود دارد. الذریعه الی تصانیف الشیعه اثر علامه تهرانی، فهرست کتابهای چاپی فارسی اثر خانبابا مشار زنجانی و کتابشناسی ده سالة ایران از جملة این کتابشناسیها هستند.
ج) کتابشناسی آیندهنگر (Prospective Bibliography)
این کتابشناسیها حاوی ویژگیهای مدارک و آثاری هستند که قرار است در آینده منتشر گردند. البته درکشور ما، جای خالی اینگونه کتابشناسیها احساس میشود؛ هرچند برخی از نشریهها به صورت پراکنده به معرفی این آثار میپردازند، اما در کشورهایی مثل آمریکا چندین نشریه این وظیفه را برعهده دارد. از مهمترین آنها میتوان به نشریة Forthcoming Books که برنامههای آتی ناشران آمریکایی را معرفی میکند و نیز Publisher's Weekly با نام اختصاری (PW) اشاره کرد که اطلاعات کتابهایی را که قرار است در هفتة آینده منتشر گردد، ارائه میدهد.
5. اقسام کتابشناسی از نظر شمول
از این نظر، کتابشناسیها به دو گروه اصلی جامع و برگزیده تقسیم میشوند:
الف) کتابشناسی جامع (Comprehensive Bibliography)
«هرگاه کتابشناسی (خواه عمومی یا اختصاصی) سیاههای از تقریباً کلیة آثاری باشد که در آن زمینه منتشرشدهاند، کتابشناسی جامع {یا فراگیر} خوانده میشود» (دانشنامه کتابداری، 346، مرجعشناسی، 59). مصداق کتابشناسی عمومی جامع، همان کتابشناسی جهانی است که کلیة کتابها بدون هیچگونه محدودیتی در یک مجموعه گردآوری میشوند و تحقق آن، در گرو تحقق رؤیای کتابشناسی جهانی است. البته میتوان با محدود ساختن آن به زبان، زمان و مکانِ خاص، یک کتابشناسی عمومی جامع تهیه کرد؛ همانند کتابشناسیهای ملی و یا فهرست کتابهای چاپیِ فارسی. اما تهیة کتابشناسیهای اختصاصی و جامع امکانپذیر است؛ به ویژه اینکه هرچه موضوع کتابشناسی خاصتر باشد، آسانتر میتوان همة آثار مربوط به موضوع را شناسایی کرد.
ب) کتابشناسی برگزیده یا گزینشی (Selective Bibliography)
«در این نوع کتابشناسی، کوشش کتابشناس متوجه گزینش است. کتابشناس بر اساس ضوابطی که از پیش برای گزینش خود تعیین کرده است، مواردی را نیز گردآوری میکند» (حری، مروری بر اطلاعات و اطلاعرسانی، 202). مثلاً کتابشناس در نظر دارد تنها به معرفی کتابهای درجة یک فلسفه بپردازد. در تمام این موارد، نتیجه یک کتابشناسی گزینشی خواهد بود. اما باید دانست در همان قالب و محدودهای که از پیش تعریف میشود و کتابشناس به گزینش اقدام کند، باید تا آنجا که ممکن است مجموعة کاملی فراهم آورد. از این رو، کسی که قصدش معرفی آثار درجة یک فلسفی است، نمیتواند با این توجیه که کتابشناسیِ او گزینشی است، از آوردن تعدادی از کتابهای فلسفی درجة یک خودداری کند.
6. اقسام کتابشناسی از نظر شیوة تنظیم
نحوة تنظیم کتابشناسی که یکی از معیارهای ارزشیابی آن است، میتواند به یکی از صورتهای زیر باشد:
الف) الفبایی؛ ب) ردهای ـ الفبایی؛ ج) تقویمی یا سنواتی.
الف) الفبایی (Alphabetical)
در این شکل، کلیة کتابها و آثار بر اساس عنوان کتاب و یا نام مؤلفان آنها به ترتیب حروف الفبا منظم میگردند. بنابراین، کتابشناسیهایی که شیوة الفبایی دارند، به دو دسته تقسیم میشوند:
1. کتاب محور، که نخست عنوان کتاب میآید؛ مانند الذریعه و فهرست کتابهای چاپی فارسی. این شیوة تنظیم در بیشتر کتابشناسیهای قدیمی، به ویژه در شرق مورد توجه
بوده است؛
2. مؤلف محور که نام مؤلف در صدر قرار میگیرد؛ مانند: کتابشناسی ده سالة ایران. بیشتر کتابشناسیهای عصر جدید و کتابشناسیهای دنیای غرب بر این اساس تنظیم شدهاند.
ب) ردهای ـ الفبایی
در اینگونه کتابشناسیها، کتابها بر اساس یکی از نظامهای ردهبندی موضوعی، به صورت الفبایی منظم میگردند. کتابشناسی ملی ایران، نمونهای از این کتابشناسیهاست که براساس ردهبندی دهدهی دیویی تنظیم شده است. البته شیوههای ردهبندی به دو صورت است:
(1) سلیقهای؛ (2) نظامهای ردهبندی استاندارد شده جهانی. همة کتابشناسیها در گذشته یا حال که براساس سبک ردهبندی موضوعی خاصی جز نظامهای معروف بودند، در زمرة شیوههای تنظیم ردهبندی سلیقهای جای میگیرند. برای نمونه، «فهرست ابن ندیم» یکی از آنهاست که همة کتابها را در ده مقاله و موضوع ردهبندی کرده است.
در فصل مربوط به قواعد تدوین کتابشناسی، انواع ردهبندی و قواعد آن خواهد آمد.
ج) تقویمی یا سنواتی
این روش که کمتر کاربرد دارد و بیشتر برای مقاصد معینی همچون صورت کتابهای قدیمی و نسخ خطی به کار میرود، روش تنظیم کتابها بر اساس تاریخ تألیف، نگارش و انتشار آنهاست. (افشار، فهرستنامة کتابشناسیهای ایران، ایرانشناسی، ش1، 1) از جمله کتابشناسیهای فارسی که به روش تقویمی تنظیم شدهاند، میتوان به کتابشناسی تاریخی امام حسین† اثر محمد اسفندیاری اشاره کرد. این کتاب به معرفی 100 اثر ارزشمند دربارة امام حسین† به ترتیب تاریخ نگارش
آنها میپردازد.
7. اقسام کتابشناسی از نظر شکل
با توجه به تعریف عام کتابشناسی که دربرگیرندة انواع کتابنامه، مقالهنامه، فهرست و نشریههای کتابشناسی است، میتوان کتابشناسیها را به چند گروه تقسیم کرد.
الف) کتابنامه (Bibliography)
«هر نوع فهرست از تعدادی کتاب را که با نظم مشخصی تدوین شده باشد، میتوان یک کتابنامه به حساب آورد» (محمدیفر، آشنایی با مدرکشناسی، 80 ؛ دانشنامه کتابداری، 351).
کتابنامهها به دو صورت منتشر میشوند: (1) مستقل: در این فرض، واژة کتابنامه در معنای کتابشناسی به کار رفته است؛ مانند کتابنامة علوم ایران، (گردآورنده: غلامحسین صدری افشار)؛ (2) غیر مستقل: گاهی کتابنامهها به صورت قسمتی از یک کتاب منتشر میگردند و به آن ضمیمه میشوند. این کتابنامهها در بسیاری از کتابها، با عنوان منابع و مآخذ میآید. البته چون در کتابنامه، تنها کتابهایی که منبع و مأخذ مطالب کتاب هستند، نمیآید و تلاش میشود کتابهای مهم دربارة موضوع معرفی شوند. از اینرو، سزاوار است جدا از منابع و مآخذ و به صورت مستقل بیاید.
ب) مقاله نامه (Periodical Index)
«به صورتی از مقالهها که بر حسب سرشناسه (پدیدآور یا عنوان) به صورتی مستقل یا در آخر کتابها، به صورت منابع و مآخذ چاپ میشود، [مقاله نامه] میگویند» (دانشنامة کتابداری، 393). مقالهنامهها، در بخش مرجع ـ به ویژه در کتابخانههای دانشگاهی و تحقیقاتیـ نقش چشمگیری دارند؛ هرچند تهیه و تدوین و استفاده از این گروه از مرجعها، چندان قدیمی نیست. در سدة هجدهم ـ از پی انقلاب صنعتی و توسعة پژوهشها ـ مقالههای علمی از جایگاه ویژهای برخوردار شدند و در سده بیستم، مجلهها و نشریههای ادواری به طور روز افزونی افزایش یافتند. شمار نشریههای ادواری که در ابتدای سدة حاضر حدود ده هزار عنوان برآورد میشد، در اواخر آن از مرز یکصد هزار عنوان گذشت. اگر میانگین فاصلة انتشار این نشریهها را سه ماه منظور کنیم و فرض کنیم که هر نشریه به طور میانگین ده مقاله داشته باشد، در پایان هر فصل، یک میلیون مقاله در رشتههای مختلف دانش بشری، در سراسر دنیا و به زبانهای مختلف، منتشر میشود. ذخیره و بازیابی اطلاعات کتابشناختی چنین حجم عظیمی از اطلاعات علمی و فنی، نیازمند ابزارهای دیگری بود؛ زیرا دیگر کتابشناسی به انجام دادن چنین امر مهمی قادر نبود. از این رو، تدوین و تهیة مقالهنامه،نمایه نامه و چکیده نامهها رونق گرفت.
نخستین مقالهنامه در ایران به زبان فارسی در سال 1340ش در سلسله انتشارات دانشگاه تهران، با عنوان فهرست مقالات فارسی، به همت ایرج افشار منتشر گردید. این مقاله نامه در فاصلة سالهای 1340 تا 1374ش در پنج مجلد منتشر شد که در برگیرندة 40343 عنوان و گفتار بود.
جلد اول، حاوی ویژگیهای 5993 مقاله در مدت 60 سال تا پایان سال 1338ش؛ جلد دوم، حاوی اطلاعات 4642 مقاله در فاصلة هفت سال (1339ـ1345ش)؛ جلد سوم، حاوی اطلاعات 5465 مقاله در فاصلة پنج سال (1346ـ1350ش)؛ جلد چهارم، حاوی اطلاعات 11486 مقاله، در فاصلة ده سال (1351ـ1360ش) و جلد پنجم، حاوی اطلاعات 12757 مقاله و گفتار در فاصلة ده سال (1361ـ1370ش). مقالههای فهرست شده در این مجموعه، ذیل کلی زیر موضوعبندی شدهاند: کلیات، علوم خاص، فلسفه، ادیان و مذاهب، قوم شناسی، هنر، جغرافیا، باستانشناسی، تاریخ و سرگذشت، زبانشناسی و ادبیات.
مقاله نامههای دیگری نیز در کشور چاپ و منتشر شده است که برخی از آنها عبارتند از: فهرست مقالات فرهنگی در مطبوعات ایران و فهرست مقالات فرهنگی تهیه شده در مرکز اسناد فرهنگی آسیا، فهرست مقالات انقلاب اسلامی در مطبوعات ایران، تهیه شده در سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فهرست موضوعی مقالات اقتصادی تهیه شده در بانک مرکزی و فهرست مقالات جنگ تحمیلی در مطبوعات جمهوری اسلامی ایران که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال 1364ش منتشر کرده است.
ج) کتابشناسی (Bibliography)
اگر ویژگیهای مقالهها و کتابها یک جا آورده شود، در اصطلاح، بدان کتابشناسی گویند؛ اگرچه کتابشناسی در مورد کتابنامهها نیز به کار برده میشود. در زبان انگلیسی، برای هر سه اصطلاح کتابنامه، مقاله نامه و کتابشناسی واژة بیبلیوگرافی (Bibliography) به کار میرود (مرادی، مرجعشناسی، 64).
د) کتابشناسی کتابشناسیها (Bibliography of Bibliographies)
این نام بر «فهرستی از کتابشناسیهای منتشر شده اطلاق میشود» (دانشنامة کتابداری، 347). کتابشناسی فهرستهای نسخههای خطی فارسی در کتابخانههای دنیا که 222 فهرست نسخ خطی را معرفی میکند و نیز، «کتابشناسی جهانی کتابشناسیها» (A World Bibliography of Bibliographies) اثر بستر من[7] در پنج مجلد از نمونههای این نوع کتابشناسیها هستند. اثر اخیر صدوهفتاد هزار کتابشناسی را در چهل زبان دربر میگیرد و در ذیل شانزده هزار سر عنوان، به شیوة الفبایی تنظیم شده است (مرادی، مروری بر اطلاعات و اطلاعرسانی ، 65).
ﻫ) فهرست و فهرستگان
فهرست (Catalogue): سیاهة منظمی است که بخشی از مجموعة یک کتابخانه یا تمام آن را دربرمیگیرد و به دو شکل برگهای و چاپی نگهداری میشوند؛ مانند فهرست کتب کتابخانة مبارکة آستان قدس رضوی که چاپ شده است (همان، 66). وجه تمایز آن با کتابشناسی، این است که فهرست منابع موجود در یک مجموعة خاص را ضبط و توصیف میکند؛ در حالی که در کتابشناسی، محل نگهداری کتاب مطرح نیست و به مجموعة متمرکز در مکان خاصی منحصر نیست (دانشنامة کتابداری، 237). البته در گذشته و به ویژه در زبان عربی، بر کلیة کتابشناسیها فهرست اطلاق میشد؛ مانند فهرست ابن ندیم، فهرست شیخ طوسی، فهرست منتجبالدین. اکنون نیز گاه این واژه، اگر به طور مطلق به کار رود، متبادر از آن همان کتابنامه یا کتابشناسی است. البته در حال حاضر، به ویژه در زبان فارسی چون واژة فهرست معمولاً همراه با واژگان دیگر به کار میرود، مراد از آن مشخص است؛ مثل: فهرست کتابها، فهرست پایاننامهها، فهرست مقالات، فهرست عناوین و... . بنابراین، یکی ازمعانی جدید و رایج فهرست، معنایی است که در آغاز اشاره شد.
کلیة فهرستهای نسخ خطی کتابخانهها، جزو فهرستهاییاند که نشان دهندة قسمتی از کتابهای موجود در یک کتابخانه هستند؛ مانند فهرست نسخ خطی کتابخانة ملی، فهرست نسخههای خطی کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی و فهرست نسخههای خطی کتابخانة مسجد اعظم قم که به معرفی 3955 نسخه از آثار موجود دراین کتابخانه میپردازد و آیهالله رضا استادی آن را تهیه کردهاند.
فهرستگان (Union Catalogue)
مجموعة چند فهرست کتابخانه را که در یک مجموعة منظم و واحد جمعآوری و چاپ شدهاند، فهرستگان مینامند(همان، 240). به کمک فهرستگان، همة افراد اعم از مراجعهکننده یا کتابدار، از محل همه یا پارهای از مواد موجود درکتابخانهها اعم از چاپی، خطی، سمعی و بصری،فیلم، میکرو فیلم، نقشه و... آگاهی مییابند. نخستین فهرستگان را، کتابخانة کنگرة آمریکا منتشر کرد که از مهمترین آنها نیز به شمار میرود.
و) فهرست پایاننامه
این فهرستها با ارائه و معرفی مجموعهای از پایاننامههای دانشجویی در حد کارشناسی ارشد و یا دکتری اقدام میکنند. معمولاً تهیة اینگونه از فهرستها در کلیة مراکز دانشگاهی در دنیا معمول است و هر مرکز دانشگاهی هر از چند گاهی، فهرستی از پایاننامههای فارغالتحصیلان خود را به همراه چکیدهای از آن ارائه میدهد. از جمله فهرست پایاننامههای دانشگاهی، میتوان به چکیده پایاننامههای مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) در قم، اشاره کرد که آقای عبدالرضا ضرابی تهیه کردهاند. این اثر به معرفی و ارائه چکیدهای از 255 پایاننامه کارشناسی ارشد این مؤسسه تا پایان سال 1381 پرداخته است. این پایاننامهها، در 12 موضوع که رشتههای تحصیلی مؤسسه نیز هستند، به نگارش درآمده و فهرست نیز براساس آن تنظیم گردیده است.
افزون بر این، برخی از فهرستهای موضوعی از پایاننامهها نیز تاکنون در ایران منتشر گردیده است. چکیده نامة پایاننامههای کتابداری و اطلاعرسانی، که به معرفی 776 پایان نامه در این موضوع همراه با چکیدة هر کدام میپردازد و در کتابخانه ملی انتشار یافته است، از اینگونه فهرستهاست.
ز) فهرست مجلهها و ادواری
در این فهرستها، سیاههای از ویژگیهای مجلهها و اداوریهای انتشاریافته به صورت عمومی یا اختصاصی، معرفی میگردد. فهرستهای عمومی، بیشتر حالت گزارش از مطبوعات نشریهای در یک کشور دارد؛ درحالی که فهرستهای اختصاصی و موضوعی مجلهها و ادواریها، بیشتر برای استفاده پژوهشگران تهیه میشود.
ح) نشریههای کتابشناسی
گونهای ا زکتابشناسیها به صورت نشریههای ادواری عرضه میگردند که این نشریهها با توجه به اهداف و کاراییهای مختلفی که دارند، به صورت هفتهنامه، ماهنامه، فصلنامه و گاهنامه به صورت عمومی یا اختصاصی به چاپ میرسند. هدف اصلی در نشریههای کتابشناسی، روزآمد ساختن کتابشناسی و ارائة جدیدترین اطلاعات مربوط به صنعت نشر کتاب و ارائه اطلاعات جامع و مفید دربارة کتابهای انتشاریافته در موضوعات خاص است تا بتواند در ارتقای سطح پژوهش در جامع نقش ایفا کند. برخی از نشریههای کتابشناسی، از این نیز فراتر رفتهاند و به معرفی کتابهایی پرداختهاند که قرار است در آینده نزدیک انتشار یابد.
در کشور ما، مؤسسه «خانه کتاب» وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چند سالی است که به انتشار نشریههای کتابشناسی مختلف میپردازد. نشریههای کتابشناسی این مؤسسه عبارتند از: پیک روز ، کتاب هفته، کتاب ماه، کارنامة نشر سالانه. افزون براینکه اطلاعات دربارة نشر کتاب، به صورت روزانه و پیوسته، در شبکة جهانی اطلاع رسانی کتاب رایانه (WWW.Ketabnet.org.ir) مربوط به این مؤسسه درج میگردد.در ادامه، به معرفی اجمالی کتاب هفته و کتاب ماه دین میپردازیم.
کتاب هفته؛ نشریهای هفتگی است که به معرفی کتابهای انتشاریافته در هر هفته، همراه با ویژگیهای کامل کتابشناختی، به همراه شمارة استاندارد بین المللی هر کتاب و قیمت آن میپردازد. در این نشریه، برخی کتابها به تفصیل معرفی میشود و با مؤلفان آنها مصاحبه صورت میگیرد. افزون بر اینکه برخی آثار فرهنگی دیگر و صاحبان آنها نیز معرفی میشوند.
کتاب ماه دین؛ این نشریه که از 22 آبان 1376 تا کنون انتشار یافته است، ماهنامهای تخصصی در زمینة اطلاع رسانی و نقد و بررسی کتابهای دینی است. در آغاز آن، نشریه اینگونه معرفی شده است:
«کتاب ماه دین، ماهنامهای است که با هدف اطلاع رسانی در زمینة کتاب و مسائل نشر و کمک به ارتباط خلاق بین پدیدآورندگان، ناشران، کتابداران و سایر فعالان عرضة نشر و فرهنگ کشور از سوی خانة کتاب ایران انتشار مییابد. هر ماه، فهرست کامل انتشارات ماهِ پیشین که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتشار یافته و در نظام اطلاع رسانی خانه کتاب ایران واره شده است، براساس نظام ردهبندی دهدهی دیویی ارائه میشود. شناسة کتابها تا حد امکان ـ دستکم کتابهای چاپ اول ـ با خلاصهای از کتاب همراه است. در پایان این بخش، نمایهها آورده میشود» (خانه کتاب، کتاب ماه دین، 2).
«کتاب ماه» به کتاب ماه دین منحصر نمیشود و در زمینههای مختلف دیگر نیز، انتشار مییابد که عبارتند از: کتاب ماه ادبیات و فلسفه ، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا ، کتاب ماه علوم اجتماعی ، کتاب ماه کلیات، کتاب ماه هنر ، کتاب ماه علوم و فنون ، کتاب ماه کودک و نوجوان
اقسام کتابشناسی از نظر شکل
ـ کتابنامه
ـ مقاله نامه
ـ کتابشناسی
ـ کتابشناسی
ـ کتابشناسیه
ـ فهرست و فهرستگان
ـ فهرست پایاننامهه
ـ فهرست مجلهها و ادواریه
ـ نشریههای کتابشناسی
8. اقسام کتابشناسی از نظر وضعیت نشر
کتابشناسیها را از این منظر، به دو گونه میتوان تقسیم کرد:
الف) اقسام کتابشناسی از نظر وضعیت نشر مواد مندرج در آنها که خود به دو گروه تقسیم میشوند:
یکم ـ کتابشناسیهایی که مواد مندرج در آنها، مواد کتابی هستند که خود دو دستهاند:
یکـ کتابشناسی کتابهای موجود در بازار که بیشتر کتابشناسیها اینگونهاند؛
دوـ کتابشناسی کتابهای نایاب که بیشتر فهرستهای نسخ خطی از این گونهاند.
دومـ کتابشناسیهایی که مواد مندرج در آنها غیر کتابی هستند که خود بردو گروهاند:
(1) فهرست پایاننامهها، بروشورها و مانند آنها؛ (2) فهرست مواد دیداری و شنیداری؛ مانند فیلم، صفحه، نوار، عکس، اسلاید، ویدئو، لوح فشرده و... . برای نمونه، میتوان از فهرست فیلمهای کانون پرورش کودکان و نوجوانان و یا فهرستگان مواد موجود درآرشیو صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نام برد (مرادی، مرجعشناسی، 78ـ79).
ب) اقسام کتابشناسی از نظر وضعیت نشر خود آن که به پنج گروه تقسیم میشوند:
یکم ـ برگهای: کلیة فهرستهای کتابخانهها را که به صورت برگهای موجودند، میتوان از جمله کتابشناسیهایی دانست که به صورت برگهای ارائه شدهاند.
دوم ـ نشریهای: که در قالب نشریههای ادواری (منظم) و غیر ادواری (نامنظم) عرضه میشوند که در بخش نشریههای کتابشناسی، دربارة آنها بحث شد.
سوم ـ کتابی: کتابشناسیهایی که به صورت کتابهای یک یا چند جلدی تهیه و انتشار مییابند.
چهارم ـ نرمافزاری: اینگونه کتابشناسیها با دگرگونیهایی که در صنعت رایانه و نرمافزار صورت گرفته است، کمکم جایگزین انواع مختلف کتابشناسیها میشوند؛ زیرا دستیابی به دادههای آنها سریعتر و آسانتر از نوع کتابی است. از جمله این کتابشناسیها، میتوان از کارنامة نشر تهیه شده در خانه کتاب، مرجع 81، مرجع80 یا مرجع 2000، مرجع 78 و مرجع مهدویت تهیه شده در پایگاه اطلاعرسانی اسلامی (پارسا) و نیز کتابشناسی ملی ایران نام برد. به تازگی، بیشتر کتابخانهها نیز به تهیه فهرستهایی از کتابهای خود به صورت لوح فشرده اقدام کردهاند که روش جستوجو و دستیابی به کتابها را برای کتابداران و پژوهشگران آسانتر و سریعتر ساخته است.
پنجم ـ اینترنتی: با ایجاد و گسترش شبکة جهانی اطلاع رسانی (اینترنت)، تمام کشورها و مراکز اطلاع رسانی در آنها، آن را بستر مناسبی جهت ارائه و نشر اطلاعات گوناگون تشخیص دادند. همزمان، با ایجاد پایگاههای اطلاعرسانی در این شبکه، از سوی مؤسسهها و انجمنهای کتابداری در دنیا، کتابشناسیهای اینترنتی پاگرفتند. مزیت مهم این کتابشناسیها، در دسترس همگان بودن آنها و استفاده سریع و آسان از کلیه اطلاعات آنهاست. افزون بر اینکه بدون کمترین هزینهای، شخص میتواند از آخرین اطلاعات مربوط به صنعت نشر و چاپ کتاب در دورترین نقاط دنیا آگاهی یابد. پایگاه اطلاع رسانی کتاب رایانه وابسته به مؤسسه «خانه کتاب» با آدرس (WWW.Ketabnet.org.ir) و پایگاه اطلاع رسانی سراسری اسلامی (پارسا) با آدرس (WWW.IslamicDataBank.com) که در زمینة کتابهای اسلامی اطلاعرسانی میکند، از این دسته کتابشناسیها هستند.
9. اقسام کتابشناسی از نظر انتفاعی
کتابشناسیها با توجه به اهداف اقتصادی تهیه کنندگان آنها، به دو گروه تقسیم میگردد:
الف) تجاری: هدف از تهیه این دو نوع از کتابشناسیها که بیشتر در مراکز انتشاراتی و کتابفروشیها منتشر میشود و با هدف معرفی کتابهای یک ناشر یا کتابهای موجود در بازار انتشار مییابند، درآمدزایی است. به بیان دیگر، نوعی تبلیغ برای فروش بیشتر محصولات انتشاراتی است.
ب) غیرتجاری: کتابشناسیهایی که افراد، کتابخانهها و مؤسسههای علمیـ پژوهشی با
هدف استفادة محققان و مراجعهکنندگان انتشار میدهند. بیشتر کتابشناسیها از این
دسته هستند؛ به ویژه اینکه تهیة کتابشناسیهای گسترده یا کتابشناسیهای تخصصی،
مستلزم صرف هزینه و زحمت بسیار است و چون منابع مرجع به شمار میآیند، تیراژ کمی دارند
و سودی هم نخواهند داشت (مرادی، مرجعشناسی، 78).
10. اقسام کتابشناسی از نظر کیفیت تهیه و تدوین کتابشناسیها به دو صورت تهیه میشوند: (1) ردیف اول: کتابشناسیهایی که کتابشناس برای تهیه و تدوین آنها مستقیم به خود منابع رجوع میکند و کلیه ویژگیهای شناسنامهای، ظاهری و محتوایی را که با مطالعه خود آن منبع به دست میآورد، در کتابشناسی میآورد؛ (2) ردیف دوم: در اینگونه از کتابشناسیها که معمولاً به صورت فشرده و یا تخصصی و درموضوع خاصی هستند، کتابشناس برای گردآوری اطلاعات کتابها، از اطلاعات کتابشناسیهای ردیف اول استفاده میکند و خود مستقیم به منابع مراجعه نمیکند (دانشنامه کتابداری، 346).بیگمان، کتابشناسیهای ردیف اول از نظر اعتبار در درجة پایینتری قرار دارند.
وحدت کتابشناسی[8]
باید توجه داشت که، هدف از دستهبندی کتابشناسیها، برخلاف تجزیة عنصر کتابشناسی مواد مکتوب نیست، بلکه منظور در عین تشخیص هر کدام، نشان دادن روابط و همبستگی آنها با یکدیگر و روشن ساختن نوعی وحدت است. به بیان دیگر، اگرچه تقسیم نشان دهنده وجود اقسام گوناگون است، اینگونه نیست که کتابشناسیها به گونهای از هم تفکیک شوند که هرگز قابل جمع نباشند و خود کتابشناسان نیز براین مطلب اذعان دارند؛ برای مثال، استوکس (Stokes) کتابشناسی شمارشی را پیشنیاز دیگر انواع کتابشناسی میداند و معتقد است پیش از آنکه به مطالعه و بررسی کتابها به هر شیوه و منظور بپردازیم، باید از وجود آنها آگاه باشیم و این آگاهی جز از طریق کتابشناسی شمارشی ناممکن است.
باورز (Bowers)، کتابشناسی تحلیلی و یا انتقادی را پیش نیاز کتابشناسی توصیفی میداند و میگوید: کتابشناسی توصیفی حاصل بررسی، مقابله و توصیف کتابهاست و بدون تشخیص و تعیین هویت مادی یک اثر، توصیف معتبرترین و مطمئنترین نسخه غیر ممکن است. بنابراین، کتابشناسی توصیفی نمیتواند از تحلیلی جدا و بی نیاز باشد. همین مطلب در مورد بیشتر اقسام کتابشناسی صادق است. به بیان دیگر، ما میتوانیم کتابشناسی داشته باشیم که بیشتر اقسام را در خود داشته باشد. به باور نویسندة مقالة «وحدت در کتابشناسی» ، در حقیقت رابطة کتابشناسیها را میتوان نوعی رابطة هرمی دانست که از قاعده به طرف رأس هرم از عام به خاص پیش میرود و هر نوع کتابشناسی در هر نقطه از این هرم که قرار میگیرند نه با دیگر انواع، بیارتباط است و نه بیرون از پیکرة واحد هرم میباشد.
کاربرد و فایدههای تدوین کتابشناسی
بیشتر علوم، فنون و رشتههای تخصصی بشر، با هدف برطرف ساختن نیازهای علمی،فکری، عقیدتی و مادی وی در زندگی روزمرهاش بوده است. کمتر علم یا فنی است که بدون هیچگونه کاربردی برای بشر، رونق یافته باشد. فن کتابشناسی و تدوین کتابشناسیها نیز از این قاعده مستثنا نبوده است. بشر از زمانی که به تدوین فهرستها و کتابشناسیها پرداخت احساس کرد با آنها میتواند برخی از نیازهای پژوهشیاش را برطرف سازد و سطح علم و دانش خویش را ارتقا بخشد. در این جا، به بررسی برخی از این فایدهها و کاربردها میپردازیم.
الف) کاربرد کتابشناسی در پژوهش
پژوهش از جمله اموری است که نیازمند مراجعه به کتابها و آثاری است که در حوزههای علمی به رشتة تحریر درآمدهاند. هیچ پژوهشگری بدون مراجعه به منابع موجود در زمینة کاریاش قادر به انجام دادن پژوهشی پرفایده نخواهد بود؛ زیرا تنها با استفاده از دستاوردهای علمی و پژوهشی دیگران است که میتوان به افقهای جدید دست یافت و گرفتار تکرار، دوبارهکاری و انجام کارهای انجام شده، نگشت. افزون بر اینکه استفاده از تجربیات دیگران سبب تسریع در انجام امر پژوهش و دستیابی آسان به نتایج مطلوب خواهد شد؛ مثلاً اگر پژوهشگری بخواهد در زمینة «الف» تحقیق کند، باید از نقطة صفر شروع کند تا به تدریج به نقطة بیست برسد؛ در حالی که فرض این است که در طول تاریخ علم، دیگران با پژوهش در موضوع «الف»، به مرز نقطة بیست رسیدهاند و محقق میتواند با مطالعة نتیجة پژوهشهای آنا ن و با صرف کمترین زمان، به نتیجه پژوهشی آنان دستیازد.
در این میان، فراوانی و پراکندگی منابع منتشر شده، درزمینههای مختلف در جهان امروز، مانع جدیدی را در پیش پای پژوهشگر میگذارد. او باید مدتها درمیان کتابها جستوجو کند تا به برخی از کتابهای مورد نیازش دست یابد و سپس به مطالعه و بررسی آنها بپرد ازد تا به مطلوب خود برسد. اینجاست که ضرورت تدوین کتابشناسیها آشکار میشود. فهرستها و کتابشناسیها به ویژه کتابشناسیهای اختصاصی با ارائه اطلاعات جامع در زمینة آثار منتشره در هر زمینه، محقق را مستقیم به سوی کتابهای مورد نظرش هدایت می کنند. حتی برخی از کتابشناسیها با ارائه اطلاعات جانبی، همچون چکیده، درجهبندی کتابها و... محقق را از مراجعة مستقیم به خود منابع بینیاز میکند. محقق با اطلاع بر توصیف، چکیده و درجة اعتبار علمی منابع، کتابهای مورد نیازش را شناسایی میکند و از دوباره کاری و مراجعة به بسیاری از منابع و مطالعة آنها، به منظور تشخیص مطالب موجود در آنها بینیاز میگردد.
بنابراین، هیچ پژوهشی بدون تکیه بر منابع و آثار موجود، به سامان نمیرسد و شناخت کامل و دقیق آثار پیشنگاشته در هر موضوع، تنها با مراجعه به کتابشناسیهایی که ارائه دهندة فهرست کاملی از آثار نوشتاری در هر زمینه هستند، حاصل میشود. در مجموع، میتوان گفت کتابشناسیها چند نقش اساسی را در زمینة پژوهش ایفا میکنند: (1) سرعت بخشیدن به کار؛ (2) پرهیز از دوباره کاری؛ (3) کمک به ارتقای سطح پژوهش و گشودن افقهای جدید در زمینة دانشها؛ (4) اطلاع بر منابع فراوان با استفاده از کتابشناسیها. این نقش، تا آنجا مهم است که گاهی دریک موضوع فرعی که حتی کتابشناسی مستقلی هم در زمینة آن نگاشته نشده است، میتوان با بهره گرفتن از کتابشناسیهای توصیفیـ تشریحی که دارای نمایههای فرعی هستند، از منابع بسیاری آگاه شد و زمینة بررسی را به آسانی فراهم آورد. ثمرة آن در پایان نامهها و رسالههای دانشگاهی که در موضوعهای بسیار جزئی ارائه می گردد، آشکارتر خواهد بود.
ب) رابطة کتابشناسی با علوم
با توجه به آنچه گذشت، مشخص گردید که «کتابشناسی» رابطة تنگاتنگی با علوم مختلف دارد و می تواند تأثیر به سزایی در ارتقای سطح دانشهای مختلف بشری داشته باشد. به قول «اشنایدر» (Schneider) کتابشناس غربی، کتابشناسی، «علمی کمکی برای تمام علوم» به شمار میرود؛ زیرا به باور وی، کتابشناسی با فهرست کردن مواد نوشتاری وابسته به علوم مختلف، مطالعات تاریخی و آماری پژوهشگران را در هر رشته علمی ممکن میسازد و نیز بنیان پژوهشهای آینده را پیریزی میکند. از سوی دیگر، علوم نیز مواد تازهتری را بر ای کتابشناسیها فراهم میآورند (مروری بر اطلاعات و اطلاعرسانی، 199).
البته به ظاهر رابطة کتابشناسی با تمام علوم به یک نسبت دارای اهمیت نیست. برای مثال، علوم طبیعی، طب و تکنولوژی، دانش خود را تا حدود زیادی از راه مشاهده و تجربة آزمایشگاهی کسب میکنند، ولی حتی در این گونه علوم نیز، اگر قرار باشد این مشاهدهها و تجربیات برای آیندگان مفید واقع شود، باید به شکلی ثبت و ضبط گردند.
ج) محافظت از میراثمکتوب و معرفی مفاخر علمی هر کشور
کتابشناسیها در طول تاریخ، نقش مهمی در محافظت از میراث مکتوب ملتها داشتهاند و بیانگر گذشتة فرهنگی یک ملت هستند. چه بسا در گذر زمان و پدیدار شدن حوادث مختلف، بسیاری از کتابها و دست نوشتهها نایاب شده باشند، اما با این وجود در برخی از کتابشناسیها ویژگیهای آن آثار و توصیف آنها آمده است. برای مثال، در فهرست ابن ندیم ، مؤلف در آغاز کتاب، اثرش را اینگونه توصیف می کند: «این، فهرستی از تمام کتابهای امتها از عرب و عجم است که در رشتههای گوناگون علمی به زبان و خط عربی موجود بوده؛ با تاریخچهای از مصنفان و طبقات آنها و سلسلة خانوادگی... . از آغاز پیدایش هر علم تا این زمان که سال 377 هجری است» (ابن ندیم، الفهرست، 19).
برخی از آثار ذکر شده در این فهرست، در دست ما نیست، ولی اینگونه فهرستها بیانگر گذشتة درخشان علمی و فرهنگی امت اسلام است. فهرستهای نسخ خطی و کتابشناسیهای گذشتهنگر، اهمیت به سزایی را در ایفای این نقش مهم دارند. افزون بر اینکه در ضمن معرفی آثار، به معرفی نویسندگان و مفاخر علمی هر کشور نیز میپردازند و چهرههای شاخصی را که به فرهنگ و تمدن یک ملت خدمت کردهاند، به جامعه میشناسانند.
د) نقش کتابشناسیها در کتابخانه
کاربرد کتابشناسی در کتابخانهها، از دو منظر است:
یکم ـ کمک به یافتن منابع موجود، فهرستهای برگهای یا نرمافزاری موجود در هر کتابخانه که خود نوعی کتابشناسی است، به کتابداران و مراجعان در دستیابی سریعتر و آسانتر به منابع مورد نظر و آگاهی از ویژگیهای آنها کمک بسیاری میکنند.
دوم ـ کمک به کتابداران در تکمیل موجودی منابع و آگاهی از مشخصات کتابها و تازههای نشر. کتابداران به جهت آگاهی یافتن از تازه ترین انتشارات درهر زمینه و تکمیل قفسههای کتابخانهها و نیز احاطه بر کلیة منابع پیشین، به منظور جبران کاستیهای موجودی کتابخانة خود، به اطلاعات دقیق و جامع در این زمینهها نیاز دارند و کتابشناسیهای گذشته نگر یا جاری، نقش مهمی را در بر آورده ساختن اینگونه نیازها ایفا میکنند. افزون بر اینکه کتابدار با استفاده از اطلاعات کتابشناختی موجود در کتابشناسیها، میتواند برای فهرستنویسی بهرة شایانی از آنها برد و از نسخههای مختلف هر اثر نیز آگاهی یابد. آگاهی از محتوای آثار، در راستای دستهبندیهای موضوعی به او کمک بسیاری میکند؛ به ویژه اینکه در کتابشناسیهایی چون کتابشناسی ملی، میتوان شمارههای ردهبندی دیویی و کنگره را نیز استفاده کرد. برخی از کتابشناسیها نیز با ارائه قیمت و آدرس از ناشر، کار را برای تهیه کتاب آسانتر میکنند.
ﻫ) آشنایی جوامع با ارتقای دانش ملتهای دیگر
از آنجا که یکی از شاخصههای پیشرفت جوامع، میزان رشد علمی است و یکی از مهمترین معیارهای انعکاس دهندة این رشد، کتابها، مقالهها و نشریههای منتشر شده در هر کشور است، تدوین کتابشناسیها به ویژه انتشار کتابشناسیهای ملی، زمینة آشنایی دیگران را با آثار علمی در جوامع دیگر، و میزان ارتقای دانش درآنها را فراهم میسازد. به بیان دیگر، اگرچه حاصل تلاش علمی در هر جامعه، در قالب کتابها تدوین میگردد، اما به سبب کثرت کتابهای منتشر شده در هر کشور، کتابشناسیها را میتوان زبان گویایی از فهرست تلاشهای علمی هر کشور دانست. این امر، زمینه را برای ارتباط علمی ـ فرهنگی ملتهای مختلف با یکدیگر و استفاده از
نتیجة تلاشهای آنها در زمینههای علمی فراهم میسازد. افزون بر اینکه کتابشناسیها (جاری و گذشتهنگر) نمادِ پیشینةعلمی و روند حرکت علم در هر کشور هستند و دیگران را با آن آشنا میسازند.
و) ارتباط کتابشناسیها با یکدیگر
یکی از کابردهای مهم کتابشناسی، نقشی است که کتابشناسیهای مختلف با یکدیگر دارند و ازآن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. تهیة کتابشناسیهای ملی در هر کشور، زمینه را برای تحقق آسانتر و سریعتر کتابشناسی منطقهای و جهانی فراهم میسازد. گرچه مجموعهای از کتابشناسیهای ملی را میتوان نوعی کتابشناسی منطقهای و همة آنها را یک کتابشناسی جهانی به شمار آورد.
2. کتابشناسیهای عمومی، نقش مهمی در تهیه و تدوین کتابشناسیهای موضوعی در زمینههای مختلف ایفا میکنند. کتابشناس می تواند با مراجعه به کتابشناسیهایی
که ردهبندیهای موضوعی دارند، از جمله کتابشناسیهای ملی، به راحتی کتابهای
مورد نیازش را در یک موضوع خاص، شناسایی کند و به تدوین یک کتابشناسی
موضوعی بپردازد.
3. کتابشناسیهای ردیف اول (عمومی یا اختصاصی)، نقش اصلی را در تهیه کتابشناسیهای ردیف دوم و یا کتابنامة کتابها و مقالهها دارند.
4. کتابشناسیهای ادواری، زمینه را برای تدوین یک کتابشناسی سالانه و تکمیل کتابشناسیهای گذشتهنگر فراهم میسازند.
5. برای تهیه یک کتابشناسی جامع نرمافزاری و یا اینترنتی، میتوان از کتابشناسیهای برگهای، کتابی و نشریهای استفاده کاملی برد؛ بدون اینکه هزینة زیادی صرف تحقیق و شناسایی کتابها شود.
از اینگونه ارتباطات و کاربردها در میان انواع کتابشناسی، فراوان است که به همین موارد بسنده میکنیم.
ز) کاربردهای فهرستگان کتابخانهها[9]
فهرستگان که مجموعة تدوین یافته از فهرست چند کتابخانه است و یکی از اقسام کتابشناسی است، کاربردهای مختلفی دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1. تعیین محل کتاب: چون فهرستگان، سیاههای از موجودی چند کتابخانه است، مراجعهکننده یا کتابدار مرجع میتواند به سرعت محل عنوان یا عنوانهای مورد نظر را پیدا کند؛ برای مثال، پی ببرد که ویرایش اول کتاب مورد نظر او در هشت کتابخانه موجود است و به راحتی می تواند با استفاده از فهرست آن کتابخانهها، کتاب مورد نظر خود را بیابد.
2. آشنایی با آثار یک نویسنده: وقتی فهرستگان به صورت کتاب باشد، در واقع حکم یک کتابشناسی کامل همراه با نام پدیدآورندگان را دارد. کسی که می خواهد بداند فلان نویسنده چه آثاری دارد، کافی است نام نویسنده را در مجموعة کامل فهرستگان نگاه کند. افزون بر اینکه این اطلاعات و چندین نوع اطلاعات دیگر را میتوان از کتابشناسیهای جامع و یا لوحهای فشردهای که در حکم کتابشناسی جامع هستند، استفاده کرد.
3. آشنایی با جزئیات کامل کتابشناختی هر کتاب در کتابخانهها.
4. کمک به تهیة کتابهای نایاب: در تهیه و انتخاب کتاب، به ویژه کتابهای گرانقیمت و نایاب که مورد نیاز هستند، فهرستگان این امکان را برای کتابخانه فراهم میسازد تا نیروی خود را بر تهیة موضوعات لازم متمرکز کند و با این تضمین، بتواند موضوعهای بعیدتر را از راه امانت بین کتابخانهای تأمین کند.
5. ایجاد همکاری بیشتر بین کتابخانهها: وجود فهرستگان می تواند از نظر اجتماعی و روانی و ایجاد تفاهم بیشتر میان کتابخانهها و کتابداران نقش مهمی ایفا کند.
ح) کتابشناسی ابزاری در خدمت تصحیح متون و نسخهشناسی
از آنجا که کتابشناسیها به ویژه کتابشناسیهای تحلیلیـ تاریخی، به ذکر نسخههای مختلف کتابها و ذکر تاریخ و زمان نگارش آنها میپردازند، این کار کمک شایانی به نسخهشناسان و پژوهشگران در زمینة تصحیح متون میکند. پژوهشگر با گرفتن اطلاعات کتابشناختی نسخههای مختلف، میتواند به شناسایی بهترین نسخه و ویرایش، از هر متن بپردازد و از آن در تصحیح متن و ارائه نسخهای صحیح همت گمارد. افزون بر اینکه نسخههای مختلف هر متن، هر کدام در کنار متن اصلی، میتوانند کمک شایانی برای تصحیح آن متن باشند. در این میان، آدرس محل نگهداری نسخههای مختلف که در اینگونه کتابشناسیها آمده است،کار را برای تهیه سریعتر و آسانتر نسخههای یک متن فراهم میسازد و زحمت نسخهشناسان و مصححان را کمتر میگرداند.
ط) فایده کتابشناسیهای خاص
افزون بر همة کاربردهای گفته شده برای کتابشناسیها، برخی از کتابشناسیها نیز به منظور اهداف خاصی تهیه و تدوین میگردند که علاوه بر کاربردهای عمومی، آن نقش خاص را نیز دارند. برای مثال، تدوین برخی از کتابشناسیهای اختصاصی در زمینة دین و مذهب، نشان دادن جایگاه و موقعیت آن در میان دانشمندان، معرفی آثار آن به جهانیان و دفاع از آن در مقابل مخالفان است که به خوبی، از عهدة ایفای این نقش نیز برمیآید. برای مثال، میتوان به برخی از کتابشناسیهای شیعی همچون الذریعه و رجال نجاشی اشاره کرد که با هدف معرفی آثار مذهب تشیع به جهان و دفاع از حریم تشیع در مقابل مخالفان که شیعه را فاقد آثار ارزشمند علمی میدانستند، تدوین گردید و نقش مهمی در احیای شیعه و معرفی آن به جهانیان داشت. این مطلب در مقدمة این دو کتاب نیز آمده است.
در مقدمة جلد بیستم کتاب ارزشمند الذریعه، یکی از انگیزههای مؤلف اینگونه بیان میشود: «جرجی زیدان، ادیب مسیحی عرب زبان در کتاب تاریخ آداب اللغه العربیه، نقش شیعه را در بنای فرهنگ اسلامی بسیار اندک شمرده بود. این امر، بر عالمان شیعه بسیار گران آمد و تنی چند از آنان گردهم آمدند و سه تن از ایشان به قصد معرفی دانشمندان این مذهب و آثار آنان و دفع ادعاهای باطل جرجی زیدان و مانند او، تصمیم گرفتند این مهم را انجام دهند و آقابزرگ تألیف الذریعه را برعهده گرفت» (طهرانی، الذریعه، ج20، مقدمه).
نجاشی نیز که کتاب رجال خود را هزار سال پیش از تهرانی نگاشته است، در آغاز آن مینویسد: «اما بعد، فانّی وقفتُ علی ما ذکره السید الشریف من تعییر قوم من مخالفینا: «انه لاسلف لکم و لا مصنَّف» و هذا قول من لاعلم له بالناس و لاوقف علی اخبارهم و لاعَرَف منازلهم و تاریخ اخبار اهل العلم و لا لَقِیَ احداً فیعرف منه و لا حجه علینا لمن یعلم و لا عرف و قد جمعت من ذلک ما استطعتُهُ و لم ابلغ غایته؛ لعدم اکثر الکتب و انما ذکرت ذلک عذراً الی من وقع الیه کتاب لم اذکره» (نجاشی، رجال النجاشی، 3).
کتابشناسیها کاربردها و فایدههای بسیار دیگری نیز دارند که در اینجا به همین موارد بسنده میکنیم. البته تمامی کاربردهای کتابشناسیها، به هنگام عرضه در قالب لوحهای فشرده و کتابشناسیهای اینترنتی، چندین برابر میشود؛ زیرا کاربران از امکاناتی چون جستوجو و... بهرهمند میگردند.
منابع
1. ابنندیم، محمدبناسحاق، الفهرست لابن الندیم، تحقیق: الدکتوره ناهد عباس عثمان، دار الکتب القطریه، 1985م.
2. افشار، ایرج، فهرستنامة کتابشناسیهای ایران، ایران شناسی، ش1، 1342ش.
3. انوشه، حسن و دیگران؛ فرهنگنامة ادبی فارسی، جلد دوّم: دانشنامة ادب فارسی، «مدخل کتابشناسی»، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، 1376ش.
4. پایگاه اطلاع رسانی سراسری ایران (پارسا)، مرجع 78 (کارنامة منابع اسلامی ایران در سال 1378)، مقدمه، قم، پایگاه اطلاعرسانی سراسری ایران، 1379ش.
5. حری، عباس، مروری بر اطلاعات و اطلاعرسانی، تهران، نشر کتابخانه، 1372ش.
6. خانه کتاب، کارنامه نشر 1381 (فهرست کتابهای منتشر شده در سال 1381)، مقدمه، تهران: خانه کتاب، 1382ش.
7. خانه کتاب، کتاب ماه دین، سال هفتم، بهمن و اسفند، ش 76 و 77، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، 1382ش.
8. راولی، جنیفر، نمایه سازی و چکیدهنویسی، مترجم: جعفر مهراد، تهران؛ سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1374ش.
9. ربانی، هادی، سیمای کتاب، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات،1380ش.
10. سلطانی، پوری و فروردین راستین، دانشنامة کتابداری و اطلاع رسانی، تهران، فرهنگ معاصر، چاپ دوم، 1381ش.
11. صدیق بهزادی، ماندانا، دستنامة قواعد فهرستنویسی، ویرایش سوم، تهران، کتابخانة ملی جمهوری اسلامی ایران، 1378ش.
12. ــــــــــــــــــــــ ، «کتابشناسی»، یادنامة ادیب نیشابوری، زیر نظر: مهدی محقق، تهران، مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل، 1365ش.
13. طهرانی، آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 20، مقدمه، بیروت، دار الاضواء، چاپ دوم،[ بیتا].
14. کتابخانة ملی ایران، کتابشناسی ملی ایران 1362، نیمه اول، تهران، کتابخانة ملی ایران، 1365ش.
15. مای چان، لوئیس، فهرستنویسی و ردهبندی، مترجم: زهیر حیاتی، زهرا ستوده، تهران: نشر کتابدار، 1379ش.
16. محمدیفر، محمدرضا، کالبدشناسی کتاب، ویژهنامة ویرایش، ج2، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات،1381ش.
17. ــــــــــــــــــــــ ، آشنایی با مدرک شناسی، مجموعة اطلاع رسانی 4، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، 1380ش.
18. مختاری، رضا، طرح تدوین کتابشناسی بزرگ شیعه، مرکز الغدیر الاسلامیه، [بیجا]، 1376ش.
19. مرادی، نورالله، مرجعشناسی (شناخت خدمات و کتابهای مرجع)، تهران، نشر فرهنگ معاصر، 1372ش.
20. نجاشی، ابی العباس احمد بن علی، رجال النجاشی، ج1، تحقیق: السید موسی الشبیری الزنجانی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین، 1407ق.
21. ورنرو، کلاپ، کتابشناسی، ترجمه: احمد آرام، یادنامة علامه امینی(ره)، به اهتمام جعفر شهیدی و محمدرضا حکیمی، تهران، مؤسسة انجام کتاب، 1361ش.
پی نوشت:
[1]. دربارة تعریف، اهمیت و تاریخچة کتابشناسی، ر.ک: «کتابشناسی در گذر تاریخ» از همین نویسنده، معارف عقلی، ش 2.
[2]. محقق مرکز پژوهشی دائرهالمعارف علوم عقلی اسلامی.
[3]. در بیان برخی از اقسام کتابشناسی از منابع زیر سود جستهایم؛ گرچه در بسیاری از تقسیمبندیها، تغییرهای اساسی داده شده است و حالت ابداعی دارد.
الف) ر.ک: صدیق بهزادی، «کتابشناسی» در یادنامة ادیب نیشابوری.
ب) ر.ک: مرادی، مرجعشناسی (شناخت خدمات و کتابهای مرجع)، بخش کتابشناسیها، 44.
ج) دانشنامة کتابداری و اطلاعرسانی، ذیل مدخل کتابشناسی، 345.
[4]. «عبارت کنترل کتابشناختی به عملیاتی اشاره دارد که به واسطة آن اطلاعات ذخیره شده بر اساس استانداردهای موجود، سازماندهی و یا منظم میشوند و بدین ترتیب، قابل شناسایی و بازیابی میگردند. نمایهسازی، ردهبندی، فهرستنویسی توصیفی و موضوع بخشی از فعالیتهایی هستند که با کنترل کتابشناختی سروکار دارند». مای چان، لوئیس، فهرستنویسی و ردهبندی. مترجم: زهیر حیاتی، زهرا ستوده، تهران، نشر کتابدار، 3، 1379ش.
[5]. Universal Bibliographic Control and International Marc.
[6]. ر.ک: مرادی، مرجعشناسی، 53ـ55، «مؤلف در اینجا، کتابشناسیها را به دو قسم جاری و گذشتهنگر تقسیم کرده است؛ در حالی که به نظر میرسد بهتر است کتابشناسیهای آیندهنگر از کتابشناسیهای جاری جدا شود و قسم مستقل باشد». برای تعریف هر یک ر.ک: دانشنامة کتابداری و اطلاعرسانی، 346-347.
[7]. Bester man.
[8]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: حری، «وحدت درکتابشناسی»، مروری بر اطلاعات و اطلاعرسانی، 197ـ206.
[9]. برای مطالعه بیشتر ر.ک: مرادی، مرجعشناسی، 67.
کتابشناسی؛ اقسام، فوائد و کاربردها
نوشتار حاضر در دو بخش تنظیم شده است: در بخش اول، اقسام کتابشناسیها تبیین شدهاند و در بخش دوم، به برخی از کاربردها و فایدههای تحقیقی دربارة قلمرو و اقسام کتابشناسیها تدوین کتابشناسی در عصر حاضر پرداخته است