کارکردهای تربیتی داستان حضرت یونس علیه السلام درقران و روایات
تربيت يعني آموزش روشهاي گفتاري و رفتاري به ديگران به صورتي كه آن رويه جزءملكه هاي فرد گردد. در دنياي امروز انواع و اقسام مكاتب و فرقهها مدعي روشهاي برتر تربيتي هستند و افرادي كه جوياي بهترين روش تربيتي هستند در اين راستا سردرگم ميمانند. دين مبين اسلام ديني فراگير و اجتماعي است و تكاليف ووظايف فردي آن نيز در راستاي منافع اجتماعي آن است و از همان تكاليف فردي براي اصلاح و رشد و تعالي جامعه كمك ميگيرد و هدف اين نگارش تبيين آيات وارده پيرامون نكات تربيتي داستان حضرت يونس (عليه السلام) ميباشد كه به روش توصيفي تحليلي موردمطالعه قرارگرفته است. يافتههاي تحقيق حاضر نيز حاكي از آن است: بايد در امور، بهخصوص نفرين براي نابودي افراد، شتابزدگي نكرد و تا احتمال هدايت وجود دارد، باكمال صبر و مقاومت و وقار، براي هدايت مردم تلاش نمود. در ميان اقوامِ گناهكار مشمول عذاب الهي، تنها يك قوم كه همان قوم يونس (عليه السلام) بودند قبل از عذاب ايمان آوردند و نجات يافتند و اين موفقيت به خاطر راهنماييهاي يك عالم آگاه و دلسوز اتّفاق افتاد. ازجمله: «وَ كذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ و همينگونه مؤمنان را نجات ميدهيم.» فهميده ميشود كه اينيك قانون سرنوشتساز براي همه مؤمنان است و اختصاصي به حضرت يونس (عليه السلام) ندارد. بايد از درگاه خدا همواره استمداد نمود وگرنه يكلحظه هوسراني، يكعمر پشيماني را به دنبال خواهد آورد. عدم شتاب خداوند در مجازات خطاكاران به دليل بازگشت فرصت يا اتمامحجت است، نظام با ظلم سازگار نيست. بهرهمندي از آموزههاي قرآن براي كمال، انعكاس رفتار انسان در دنيا، عامل هدايت و رحمت و شفاي امراض و خير و سرور و سعادت به بركت خداوند و الهام و معارف و دانش است.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : سیستان و بلوچستان
- : زاهدان
- : سیستان و بلوچستان - زاهدان - مدرسه علمیه تخصصی حضرت نرجس «علیها السلام»