دنیای کنونی برمحور دانایی بنا شده است وآنچه کشوری را از کشور دیگر متمایز م ینماید
سطح دانش و بهر همندی از اندوخت ههای علمی و پژوهشی آن کشور است. بی تردید صاحبان
قدرت و شکوه در جهان، آنهایی هستند که بر علم و دانش مجهزاند و م یتوانند آموخت ههای
خود را به نحو شایسته در امور مربوط به زندگی، جاری و ساری نمایند. ناگفته پیداست هرچه
اندوخت ههای علمی و دانش مدرن به کمک بشر بیاید و مسیر زندگی را با منطق علم و دانش
شکل دهد، مسلماً آثار آن نه تنها در روند کنونی بلکه در آینده آنان نیز تأثیر شگرفی خواهد
گذاشت. شاید به همین دلیل است که آموز ههای دینی ما تأکیدي بسیار بر دانش اندوزی و
فراگرفتن علم م ینماید و جلوه انسان کامل را در کسب دانش و به کاربردن آن م یداند.
با این حال، از لحاظ دینی آنچه مقبول و مورد توجه تعالیم الهی است، علم همراه عدال ت،
معنویت و عقلانیت است. دانشی که مجهز به معنویت و عقلانیت باشد و در به کاربردن آن،
عدالت لحاظ شود، حقیقتا موردتأیید دین است و آن دانش، بشر را به سوی انسان کامل سوق
م یدهد. همانگونه که در آیات قرآن و و گفت ههای بزرگان به کرات به آن اشاره شده، هدف از
خلقت انسان، رسیدن به قرب الی الله است که سهم عمد های از این مسیر آموختن همراه تهذب
و تزکیه انسانی است.
در بیان کسب علم و شیو ههای دریافت مباحث علمی، م یتوان به رو شهای متعددی اشاره نمود.
در میان متدلوژ یهای موجود، معمولاً آن روش مورد اقبال عمومی و تأیید محققان است که علاوه
بر یادگیری، رو شهای حل مسأله نیز در آن لحاظ گردد. به عبارت دیگر، دانش آموز، دانشجو و یا
طلبه، آن زمان در مسیر علم آموزی قرار م یگیرند که خود قادر باشند علاوه بر کشف مسأله، روش
حل آن و دستیابی به راه ح لهای مناسب را نیز پیدا نمایند. در حقیقت، چنانچه آموزش همراه با
پژوهش قرار گیرد، آن زمان میتوان ادعا نمود که دانشآموختگان ما محققانی هستند که در هنگام
بروز مسئله میتوانند با استفاده از منابع معتبر و کتب مرجع، به حل مسئله دست یابند.
این موضوع در حال حاضر در قالب دروس مربوط به پژوهش و تربیت دانش آموختگان
سطح دانش و بهر همندی از اندوخت ههای علمی و پژوهشی آن کشور است. بی تردید صاحبان
قدرت و شکوه در جهان، آنهایی هستند که بر علم و دانش مجهزاند و م یتوانند آموخت ههای
خود را به نحو شایسته در امور مربوط به زندگی، جاری و ساری نمایند. ناگفته پیداست هرچه
اندوخت ههای علمی و دانش مدرن به کمک بشر بیاید و مسیر زندگی را با منطق علم و دانش
شکل دهد، مسلماً آثار آن نه تنها در روند کنونی بلکه در آینده آنان نیز تأثیر شگرفی خواهد
گذاشت. شاید به همین دلیل است که آموز ههای دینی ما تأکیدي بسیار بر دانش اندوزی و
فراگرفتن علم م ینماید و جلوه انسان کامل را در کسب دانش و به کاربردن آن م یداند.
با این حال، از لحاظ دینی آنچه مقبول و مورد توجه تعالیم الهی است، علم همراه عدال ت،
معنویت و عقلانیت است. دانشی که مجهز به معنویت و عقلانیت باشد و در به کاربردن آن،
عدالت لحاظ شود، حقیقتا موردتأیید دین است و آن دانش، بشر را به سوی انسان کامل سوق
م یدهد. همانگونه که در آیات قرآن و و گفت ههای بزرگان به کرات به آن اشاره شده، هدف از
خلقت انسان، رسیدن به قرب الی الله است که سهم عمد های از این مسیر آموختن همراه تهذب
و تزکیه انسانی است.
در بیان کسب علم و شیو ههای دریافت مباحث علمی، م یتوان به رو شهای متعددی اشاره نمود.
در میان متدلوژ یهای موجود، معمولاً آن روش مورد اقبال عمومی و تأیید محققان است که علاوه
بر یادگیری، رو شهای حل مسأله نیز در آن لحاظ گردد. به عبارت دیگر، دانش آموز، دانشجو و یا
طلبه، آن زمان در مسیر علم آموزی قرار م یگیرند که خود قادر باشند علاوه بر کشف مسأله، روش
حل آن و دستیابی به راه ح لهای مناسب را نیز پیدا نمایند. در حقیقت، چنانچه آموزش همراه با
پژوهش قرار گیرد، آن زمان میتوان ادعا نمود که دانشآموختگان ما محققانی هستند که در هنگام
بروز مسئله میتوانند با استفاده از منابع معتبر و کتب مرجع، به حل مسئله دست یابند.
این موضوع در حال حاضر در قالب دروس مربوط به پژوهش و تربیت دانش آموختگان
پژوهش محور مطرح میشود؛ امّا متاسفانه به دلیل الگوبرداری غلط حوزه از دانشگاه و استفاده
از متدلوژیهای آموزشمحور، تربیت یافتگان مراکز علمی ما، افرادی صرفا با اندوختههای نظري
هستند که قادر نیستند از آنها استفاده نمایند.
یکی از مهمترین مسائلی که نظام آموزش موجود در حوزهها گریبانگیر آن است تأکید بر
آموزش و انتقال مفاهیم توسط استاد وارا ئه ی آن در قالب آزمون های کتبی وشفاهی وکسب
نمره ورتبه تحصیلی است .اساس یترین ایرادی که به روش آموزشی فعلي وارد است، فراموشی
مطالب به دلیل حفظ و انباشت مطالب در ذهن است. در فرایند علمآموزی، گفتن، شنیدن و
حف ظکردن مطالب، مانعي براي یادگیری، خلاقیت و نوآوری است .این شیوه یادگیری منجر به
نتایج نامطلوبی همچون ناتوانی حوزههای علمیه در پاسخگویی به بعضی از چالشهای موجود
در جامعه است.
زمانی که طلاب به جای پژوهش در متون اصلي و کشف مطالب جدید، به استفاده از
شرحها، تلخیصها وترجم ههای بی محتوای موجود روی میآورند تا نمره قبولی بگیرند، خلاقیت
وکاوشگری، کاملاً کمرنگ شده و توان حوز ههای علمیه زیر سؤال میرود.
بهترین راه برای حل این مشکل، اجرای نظام «آموزشِ پژوهش محور است ». برای رسیدن
به این مهم، راهکارهای زیر پیشنهاد م یشود:
-1 ساختار مراکز حوزوی باید به گون های بازسازی شود که اهتمام به پژوهش، در کنار آموزش
قرار گیرد؛ طلبه از سال اول با الفبای پژوهش آشنا شود و به جای دغدغه امتحان و نمره، دغدغه
ارائه آثار پژوهشی معتبر را داشته باشد؛
-2 باید زمان و فرصت کافی برای ایجاد انگیزه پژوهش و انجام آن در نظر گرفت. به دلیل
ساختار آموزشمحوری در حوزههای علمیه، طلاب زمان کافی برای انجام پژوه شهای بنیادین
ندارند و به دلیل نداشتن زمان کافی، از سایر مقالات وپایان نامههای نوشته شده، رونوشت میکنند
و هیچ نوآوری در مقالات آنها دیده نم یشود؛
-3 هرکدام از حوز ههاي علمیه، باید حداقل دو تا سه استاد پژوهشگر داشته باشند تا رو شهای
پژوهشی را به طلاب آموزش دهند. آموزش مهار تهای پژوهشی، یکیا ز مهمترین خلأهای کنونی
حوز ههاي علميه است. استاد پژوهشگر باید هم از نظر محتوایی و هم از نظر رو شهای پژوهشی،
طلاب را راهنمایی کند. در یکی دو سال اخیر سعی شده است تا طلاب رو شهای پژوهشی نوین را
آموزش ببینند؛ ولی به خصوص در حوز ههای علمیه خواهران، جای کار بسیار دارد
از متدلوژیهای آموزشمحور، تربیت یافتگان مراکز علمی ما، افرادی صرفا با اندوختههای نظري
هستند که قادر نیستند از آنها استفاده نمایند.
یکی از مهمترین مسائلی که نظام آموزش موجود در حوزهها گریبانگیر آن است تأکید بر
آموزش و انتقال مفاهیم توسط استاد وارا ئه ی آن در قالب آزمون های کتبی وشفاهی وکسب
نمره ورتبه تحصیلی است .اساس یترین ایرادی که به روش آموزشی فعلي وارد است، فراموشی
مطالب به دلیل حفظ و انباشت مطالب در ذهن است. در فرایند علمآموزی، گفتن، شنیدن و
حف ظکردن مطالب، مانعي براي یادگیری، خلاقیت و نوآوری است .این شیوه یادگیری منجر به
نتایج نامطلوبی همچون ناتوانی حوزههای علمیه در پاسخگویی به بعضی از چالشهای موجود
در جامعه است.
زمانی که طلاب به جای پژوهش در متون اصلي و کشف مطالب جدید، به استفاده از
شرحها، تلخیصها وترجم ههای بی محتوای موجود روی میآورند تا نمره قبولی بگیرند، خلاقیت
وکاوشگری، کاملاً کمرنگ شده و توان حوز ههای علمیه زیر سؤال میرود.
بهترین راه برای حل این مشکل، اجرای نظام «آموزشِ پژوهش محور است ». برای رسیدن
به این مهم، راهکارهای زیر پیشنهاد م یشود:
-1 ساختار مراکز حوزوی باید به گون های بازسازی شود که اهتمام به پژوهش، در کنار آموزش
قرار گیرد؛ طلبه از سال اول با الفبای پژوهش آشنا شود و به جای دغدغه امتحان و نمره، دغدغه
ارائه آثار پژوهشی معتبر را داشته باشد؛
-2 باید زمان و فرصت کافی برای ایجاد انگیزه پژوهش و انجام آن در نظر گرفت. به دلیل
ساختار آموزشمحوری در حوزههای علمیه، طلاب زمان کافی برای انجام پژوه شهای بنیادین
ندارند و به دلیل نداشتن زمان کافی، از سایر مقالات وپایان نامههای نوشته شده، رونوشت میکنند
و هیچ نوآوری در مقالات آنها دیده نم یشود؛
-3 هرکدام از حوز ههاي علمیه، باید حداقل دو تا سه استاد پژوهشگر داشته باشند تا رو شهای
پژوهشی را به طلاب آموزش دهند. آموزش مهار تهای پژوهشی، یکیا ز مهمترین خلأهای کنونی
حوز ههاي علميه است. استاد پژوهشگر باید هم از نظر محتوایی و هم از نظر رو شهای پژوهشی،
طلاب را راهنمایی کند. در یکی دو سال اخیر سعی شده است تا طلاب رو شهای پژوهشی نوین را
آموزش ببینند؛ ولی به خصوص در حوز ههای علمیه خواهران، جای کار بسیار دارد
منبع: ویژه نامه پنجمین چشنواره حلی استان تهران