ادله ولایت مادر بر فرزند از منظر فقه امامیه
ولايت عبارت است از سلطنت، زعامت و مديريت بر اساس مصالح فردي و اجتماعي موليعليه در همهي امور مالي و غير مالي به شكلي كه از هرگونه خطر و ضررهاي احتمالي در امان باشد. مسأله ولايت از مباحث مهم در حوزه فقه، حقوق و خانواده بوده و از ديرباز مورد توجه فقيهان مسلمان، قانونگذاران اي حوزه قرار گرفتهاست. ثبوت ولايت بر كودك براي پدر و جد پدري و بعد از آنها بر عهدهي وصي و حاكم در فقه اماميه مسلم است؛ اما در اثبات ولايت براي مادر بين اصحاب اماميه اختلاف وجود دارد. امروزه با تغيير فرهنگ و ضرورت زمان، افزايش تعداد مادران سرپرست خانواده و به وجود آمدن چالشهاي جديد در امور و شوؤن مختلف زندگي كودك سبب شده تا اين موضوع بار ديگر مورد بررسي قرار بگيرد، به همين خاطردر اين پژوهش با عنوان «ادلهي ولايت مادر از منظر فقه اماميه» با روش تحليلي به توصيف عيني و كيفي محتواي مفاهيم پرداخته ميشود. مشهور فقهاي اماميه براساس برخي آيات مانند قوامون، برتري مردان، تبرج، تمايل زنان به زينت و روايات باب ولايت و نكاح، ولايت را منحصر بر پدر و جدپدري، نمودهاند و همچنين با ادعاي اجماع و تمسك به اصل اولي و قاعده اولويت، ولايت را از مادر منتفي كردهاند، كه با بررسي اين ادله آشكار ميشود، در شرع هيچ دليلي به بر عدم ولايت مادر بر فرزند دلالت ندارد. به همين دليل برخي ديگر از فقها به مخالفت با مشهور پرداخته و در رد نظر آنها به ارائه ادله پرداختهاند. برخي از ايشان با استناد به آياتي مانند آيه اوليالارحام، آيات سبقت گرفتن در خيرات و برخي از روايات كه بر اعتبار نظر مادر در عقد دختر، صحت نكاح منعقد شده از سوي مادر به اثبات ولايت مادر پرداختهاند، كه با تأمل در اين ادله، روشن ميشود اين ادله در مقام بيان ولايت مادر بر فرزند نيستند؛ اما با بررسي برخي از ادله غير لفظي ارائه شده، مانند قواعد فقهي، عرف، تاثيرعنصر زمان و مكان در استنباط احكام، حكم دانستن حضانت، ميتوان گفت امكان اثبات ولايت مادر بر فرزند وجود دارد.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : تهران
- : تهران
- : تهران - تهران - مدرسه علمیه تخصصی امام حسن مجتبی «علیه السلام»