تبيين و تحليل مقام خليفه اللهي در نگاه تفسيري و فلسفي حكمت متعاليه
مقام خليفه اللهي انسان ها يكي از مسائل مهم در آيات قرآن و فلسفه ي اسلامي و از
دغدغه هاي فكري و معرفتي حكيمان و مفسران است و در طول تاريخ هر كدام به مقتضاي مباني خود ديدگاه هاي گوناگوني را ارائه داده اند، همان گونه كه برخي فلاسفه ي اسلامي فقط انسان كامل را خليفه دانسته اند و معتقدند تنها كامل ترين فرد از افراد نوع انسان در تمام اسماء و صفات جمالي و جلالي الهي كه مصداق آن تنها، انبياي الهي و امامان معصوم است مي تواند خليفه ي خدا باشد، در مقابل بعضي ديگر از فلاسفه قائل به خلافت همه ي انسان ها به صورت بالقوه بر روي زمين هستند، يعني نوع انسان به خاطر استعدادهايي كه دارد و با اراده و آگاهي
مي تواند خير را برگزيند، شايسته ي مقام خلافت و جانشيني خداوند است.
صدرالمتالهين بر اساس مباني فلسفي خود در حكمت متعاليه معتقد است كه همه ي
انسان ها بالقوه خليفه ي الهي هستند و بايد بر اساس حركت جوهري از نقص و فقر وجودي به سمت كمال حركت كنند تا به غايت كمال انساني و هدف از خلقت خود دست يابند و بالفعل به مقام خليفه االهي نائل شوند و با توجه به نگاه عميق تفسيري خود به آيات قرآن معتقد است كه همه ي انسان ها با دست يابي به معرفت حقيقي خداوند و فناي في الله مي توانند به مقام
خليفه اللهي دست يابند و اين مقام مخصوص امامان معصوم و انبياي الهي نيست؛ اگر چه آنان به صورت بالفعل مقام خلافت كل جهان رادارند؛ زيرا مظهر تمام اسماءالهي و مخزن معرفت خدا و معدن حكمت او مي باشند.
در اين پژوهش با روش توصيفي به تبيين و تحليل مقام خليفه الهي انسان در حكمت متعاليه پرداخته شده كه از مهمترين دستاوردهاي اين پژوهش اين است كه انسان با شناخت ارزش و جايگاه عظيم خود در عالم هستي خود را تنها شايسته ي مقام همنشيني و قرب الهي مي داند و به كمتر از خداوند خود را نمي فروشد.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : اصفهان
- : نجف آباد
- : اصفهان - نجف آباد - مرکزتخصصی ام الائمه «علیها السلام»