بررسي تطبيقي معاني ثانوي امر و نهي در سه جزء آخر قرآن كريم از منظر علامه طباطبايي و ابن عاشور

شناسه محتوا : 35329

1399/11/01

تعداد بازدید : 176

معاني ثانوي جملات انشايي كه از مباحث علم معاني هستند، همواره مورد توجّه اديبان و مفسّران بوده و در ذيل آيات قرآن به آن پرداخته شده تا كلام خداوند بهتر فهميده شود. جملات انشايي امر و نهي در بسياري از آيات قرآن، علاوه بر معناي اصلي خود كه دلالت بر طلب فعل و طلب ترك فعل بر وجه استعلاء دارند، داراي معاني ثانوي متعدّدي هستند كه با شناخت اين معاني مي توان تأثيرشان را در ترجمه و تفسير آيات مشاهده كرد. بررسي تطبيقي و مقايسه اي ديدگاه هاي مفسّران برجسته شيعه و اهل سنّت از جمله علّامه طباطبايي و ابن عاشور كه در تفاسير خود، علاوه بر ديدگاه هاي تفسيري به مسائل ادبي و بلاغي آيات هم توجّه بسزايي داشته و غرض آيات از اساليب امر و نهي را بررسي نموده اند؛ مي تواند دستاوردهاي مطلوبي در توليد علم داشته باشد. بيش از نيمي از آياتي كه در سه جزء آخر قرآن كريم در بردارنده اساليب امر و نهي هستند، داراي معناي ثانوي بوده كه در اغلب موارد، اين معاني مورد اتّفاق علّامه طباطبايي و ابن عاشور مي باشد و در تعداد كمي با هم اختلاف نظر دارند ولي با اين حال، تفاوت چشمگيري در ترجمه و تفسير آيات ديده نمي شود. نظرات مختص به ابن عاشور در اسلوب امر، چهار برابر نظرات اختصاصي علّامه طباطبايي است. ولي در اسلوب نهي نظرات اختصاصي هر دو مفسّر از جهت تعداد، تفاوتي با هم ندارد. در تعدادي از آيات هم، هر يك از دو مفسّر به معاني ثانوي جديدي اشاره داشتند كه در منابع ادبي و بلاغي در دسترس ذكر نشده؛ بعضي از اين معاني هم در يكي از اسلوب هاي امر يا نهي ذكر شده ولي در اسلوب مخالف ديده نمي شود.
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : مدرسي ادبيات عرب
  • : تهران
  • : تهران
  • : تهران - تهران - موسسه آموزش عالی حوزوی رفیعه المصطفی