دیدگاه فقه امامیه در تنجیس متنجّس
بحث از احكام نجس كردن شيئي كه خود نجس العين نيست، بلكه توسط نجس العين، نجس شده است، با اصطلاح تنجيس متنجس، اولين بار در زمان علامه حلي وارد علم فقه شد و بنابر اهميت و ضرورت اين مسئله و كثيرالابتلاء بودن مردم، نظرات متعددي از سوي فقها مطرح گرديده است. گروهي قائل به تنجيس متنجس چه متنجس مايع، چه جامد و چه با يك واسطه يا چند واسطه اند كه اين نظر مشهور فقها مي باشد و براي اثبات نظراتشان به ادله اي چون اجماع، شهرت يا ضرورت فقهي، ارتكاز عرفي و همين طور برخي روايات استناد كرده اند. در مقابل مشهور، كساني هستند كه بر مستندات مشهور ايراداتي وارد كرده اند كه از جمله آن ها مي توان از ملامحسن فيض كاشاني نام برد كه قائل به عدم تنجيس متنجس است به طور مطلق، و در كنار ايشان فقهايي هستند كه قائل به عدم تنجيس هستند اما نه به طور مطلق، بلكه فقط متنجس مايع را نجس كننده مي¬دانند كه از جمله آن¬ها مي¬توان به محقق همداني، فيض قمي و شيخ محمدرضا نجفي اصفهاني اشاره كرد.
در اين ميان فقهايي نيز وجود دارند كه نه راه مشهور را پيموده اند و نه راه مخالفان را بلكه از آن جهت كه مخالفت با مشهور نكرده باشند، راه احتياط را پيش گرفتند كه مرحوم امام خميني از جمله ايشان است. اين گروه از فقها بحث از واسطه ها را به ميان آورده اند و قائلند كه متنجس تا واسطه ي دوم و يا سوم نجس كننده مي باشد.
از ميان اقوال چهارگانه مي توان دريافت كه قول قوي، عدم تنجس متنجس غير از متنجس اول است، كه اين مطلب با ادله هاي قوي اثبات شده است و اكثر فقهاي معاصر هم بر اين قول اجماع دارند، اما بنا بر اين كه با مشهور فقهاي متقدم مخالفت نكرده باشد، جانب احتياط را در پيش گرفته و بحث واسطه را بيان نموده اند.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : قم
- : قم
- : مركز آموزشهاي غيرحضوري