ميزان مطابقت روش داستان سرايي نوين با داستان سرايي قرآن كريم
داستان، قصه، حديث و نبأ كلماتي هستند كه تقريباً مترادف هم و درصدد بيان يك مفهوماند ولي در لفظهاي مختلف قصه به معناي سرگذشت و دنبال نمودن خبر است و در قرآن به معناي پيجويي و بيان و در شش مورد به معناي داستان است. حديث يعني خبر از حوادث و ماجراها، معناي مثل در قرآن يعني داستان و نظري هم واردشده ميفرمايد: داستان كوتاه را مثل گويند، در قرآن نبأ هم يعني خبر از سرگذشت اقوام پيشين و داستان ازنظر صاحبنظران يعني بيان اتفاق واقعي با ذكر علل داستان. در ادبيات ما نيز قصه، حكايت، افسانه، داستان كوتاه و داستان بلند كلمات تقريباً مترادفي ميباشند كه به معني سرگذشت و نقل حوادث كه در آنها رخداده است ؛ و در ادبيات غرب با الفاظ نوول يا ناولت، و رمان يادشده است. تمامي اين الفاظ در بيان يك مقصود ميباشند، تنها در كميت و گاهي كيفيت بيان داستان با يكديگر متفاوت ميباشند؛ و نوشتن داستان نيز مانند آثار ادبي ديگر روش خاصي دارد پردازش داستانها ازنظر ساختار و اسلوب و ويژگيها با ديگر نوشتهها مثل مقاله و هر متن ادبي ديگر متفاوت ميباشد تمامي اصول نويسندگي در همه داستانها جاري ميباشد. با اين تفاوت كه در بكار بردن بعضي از فنون داستانپردازي شدت و ضعف دارند . قصه هاي قرآني در ساختار، اسلوب و اهداف از اعجازهنري برخوردار مي باشد. واژه واژه و جمله جملهي قصه هاي قرآن هدفمند بكار گرفته شده است. انسجام دروني قصه ها با توجه به نزول تدريجي بودن قرآن يكي از نكاتي است كه به يقين ميتوان گفت كه در داستانهاي بشري وجود ندارد . و تكرار هايي كه در صحنه هاي بعضي از قصص قرآن صورت گرفته به هيچ عنوان قابل مقايسه با تكرار هاي موجود در داستانهاي بشري نمي باشد و از تفاوتهاي اساسي داستانهاي قرآني و نوين واقعي بودن داستانهاي قرآن مي باشد. بهطوركلي تمام نقايص ساختاري داستانهاي بشري به خاطر انسان بودن و محصور بودن او در ماده و نوع آفرينش اوست .ودر اين رساله مطالب را بصورت توصيفي وتحليلي بررسي خواهيم كرد وسعي بر اين است كه از منابع دست اول موجود دركتابخانه ها ومقالات علمي معتبر وپايانامه هاي معتبر استفاده كنيم .
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : همدان
- : همدان
- : فدك