حسن و قبح ذاتي و عقلي از منظر روايات
حسن و قبح ذاتي و عقلي يكي از قواعد مهم و اساسي در علم كلام است كه مورد توجه انديشمندان اسلامي بوده است. اهميت اين قاعده به گونه اي است كه نفي و اثبات آن در حوزه هاي مختلف علمي از جمله: كلامي، اصولي و فلسفي نتايج مهمي را به همراه داشته است. در پژوهش پيش رو بر پايه روش توصيفي- روشن شده است كه اين قاعده علاوه بر اينكه از لحاظ معنايي در ميان اشاعره و عدليه محل نزاع بوده، در دو مقام ثبوت و اثبات نيز داراي اختلافاتي مي باشد. آنان از ميان معاني چهارگانۀ حسن و قبح، سه معنا را عقلي دانسته و در معناي «مدح و ذم» و «ثواب و عقاب» اختلاف نموده اند. به گونه اي كه اشاعره آن را شرعي و عدليه، عقلي مي دانند. با ذكر اين مطلب مي توان گفت كه حسن و قبح در معناي روايي به معناي «نيكويي» و «ناپسندي» و يا هر چيز «خوب» يا «بدي» است كه انسان به لحاظ عقلي و حسي نسبت به آن «گرايش» يا «تنفر» پيدا مي¬كند، كه در مصاديقي از جمله: «اعيان»، «افعال» و «اقوال» در مورد انسان و خداوند كاربرد دارد. از اين رو آنچه مورد مدح و ذم عقل و ثواب و عقاب خداوند در دنيا و آخرت واقع گردد، از نظر روايات، در بر گيرنده ي معناي حسن و قبح عقلي مي باشد. همچنين مي توان گفت روايات «جبر و اختيار»، «قضا و قدر الهي»، «تكليف بمالايطاق»، و «استحقاق ثواب و عقاب»، نمونه هايي از اثبات حسن و قبح عقلي هستند، زيرا به لحاظ عقلي خداوند، «عادل»، «حكيم» و «خير محض» و «بي نياز» است و ظلم و كذب در او راه ندارد و افعال او در نظام تكوين و تشريع، بيهوده و باطل نيست. از اين رو نه تنها قبايح از سوي خداوند صادر نمي گردد و محال است، بلكه خداوند به ارتكاب آن امر نمي كند؛ زيرا قبح چنين افعالي در ذات آنان نهفته است و عقل آن را درك مي نمايد و آن را كاشف از حكم خدا مي داند. بنابراين در پژوهش حاضر، ملاكات مختلفي در روايات از جمله: «ملائمت و منافرت با طبع»، «مفسده و مصلحت»، «سعادت و كمال» و «مدح و ذم و ثواب و عقاب» پيرامون اين قاعده ي مهم به اثبات رسيده است. همچنين در روايات، از «فطرت»، «عقل» و «شرع» به عنوان ابزاري در جهت شناخت حسن و قبح ذاتي و عقلي ياد شده است.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : قم
- : قم
- : معصوميه