بررسی مبانی فقهی اهدا عضو
منظور از اهداء، واگذاري و انتقال حقوقي اعضاء در قالب هاي گوناگون همچون بيع ،هبه،وصيت و غيره است كه با جداسازي عضو و واگذاري آن به منتقل اليه، مالكيت عضو به شخص اخير انتقال مي يابد.
اكثر مردم ، حاضر به اهداء عضو نيستند و ريشه فرهنگي اين امر انزجار انسان ها از تكه تكه شدن بدن افراد پس از مرگ است. در برخي از آيات قرآن تصريح گرديده است كه حيات و ممات انسان و همچنين تعيين زمان مرگ او، تنها در دست خداوند بوده و او مالك مطلق همه موجودات عالم است.در بررسي رابطه انسان با اعضاي بدنش مشخص ميگردد كه ا ﻧﺴﺎن ﺣﻖ ﺑﻬﺮه ﺑﺮداري از اﻋﻀﺎي ﺑﺪن ﺧﻮﻳﺶ را دارد ، اﻣﺎ اين ﻛﻪ ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ ﺣﻖ اﻧﺘﻔﺎع و ﺳﻠﻄﻪ و اﺧﺘﻴﺎر ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﻋﻀﺎي ﺧﻮد را دارد، ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺑﻪ اﻳﻦ اﻣﺮ دارد ﻛﻪ راﺑﻄﻪ وي ﺑﺎ اﻋﻀﺎﻳﺶ را ﺣﻖ ﻳﺎ ﺣﻜﻢ ﺑﺪاﻧﻴﻢ . عده اي از ﻓﻘﻬﺎ اﻧﺴﺎن را مالك اﻋﻀﺎﻳش مي دانند ، در ﻣقابل عده اي دﻳﮕﺮ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻛﻪ اﻧﺴﺎن ﻣﺎﻟﻚ اﻋﻀﺎي ﺧﻮد ﻧﻴﺴﺖ ﻟﺬا ﻧﻤﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﺗﺼﺮﻓﻲ را ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﻋﻀﺎﻳﺶ اﻋﻤﺎل ﻛﻨﺪ .
از ديدگاه فقهي، اقدام كنندگان به قطع اعضاء بيمار مرگ مغزي كه منجر به مرگ قطعي بيمار مي گردد، مرتكب فعل حرام شده و ضامن خسارات وارده مي باشند. در صورت اذن بيمار و اولياي دم در اهداء عضو، حق قصاص و ديه ساقط، و در غير اين صورت، حق قصاص و ديه براي اولياي دم ثابت مي باشد. از ديگر مباحثي كه به آن پرداخته ايم چگونگي اهداء وشرايط دهنده و گيرنده عضو است .اگر فرد وصيت كرده باشد به وصيتش بعد از فوت عمل مي شود ولي اگر وصيتي در اين مورد نكرده بود، تيم اهداءاز اولياي قانوني اورضايت مي گيرند .
لذا نوشتار حاضر تلاش نموده است ابتدا مرگ را از نگاهي متفاوت مفهوم شناسي نمايد. سپس در بخشي ديگر ضمن اشاره به فتاواي فقها در خصوص احكام تكليفي (حرمت يا عدم حرمت) و احكام وضعي (ثبوت قصاص و ديه و يا عدم ثبوت قصاص و ديه) شخصي كه اقدام به قطع سيستم پزشكي از بيمار مرگ مغزي مي نمايد تا اعضاي بدن وي را اهداء نمايد، پرداخته مي شود. همچنين ميزان تاثيرگذاري اجازه بيمار مرگ مغزي و اولياء دم وحاكم شرع در رفع حكم تكليفي و وضعي؛ از منظر فقه مورد ژرف كاوي قرار خواهد گرفت.
واژگان كليدي: مباني، فقه، اهداء، عضو،مرگ مغزي.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : تهران
- : تهران
- : كوثر