عدالت اجتماعی ( چیستی ، عوامل ، مصادیق و آثار ) آن از منظر نهج البلاغه
چكيده
عدالت كه به معناي دادن حق هر صاحب حقي به او است. چهار قسم دارد كه عدالت اجتماعي يكي از اقسام آن است. منظور از عدالت اجتماعي آن است كه در اجتماع، هر چيزي در جاي خود قرار گيرد و امكانات به گونهاي صحيح توزيع شود. عدالت اجتماعي داراي ابعاد سياسي، فرهنگي، اقتصادي است. به اين معنا كه در عرصه سياست بايد جامعه را به سمتي هدايت كرد كه صلاح جامعه و افراد در آن باشد. در بعد اقتصادي، حقوق مادي افراد جامعه به نحو مناسب و منطقي در اختيارشان قرار گيرد، و زمينههاي كار و توليد و تأمين نيازهاي اوليه براي همگان فراهم باشد. در بعد فرهنگي نيز بايد نيازهاي علمي، آموزشي طبقات جامعه را برآورده ساخت كه براي تحقق اين ابعاد، عواملي مانند ايمان و تربيت اسلامي، مديريت صحيح و كارآمد، وجود قانون عادلانه و نظارت بر آن دخيل اند كه تا اين عوامل محقق نشوند، عدالت اجتماعي در جامعه تحقق نخواهد شد.
براي اجراي عدالت راهكارهايي وجود دارد كه در عرصه سياست راهكارهايي مانند عقلانيت سياسي، استقلال سياسي و... در عرصه فرهنگي مانند رشد مراكز علمي، عمل به ارزشهاي ديني و... و در عرصه اقتصادي سرمايه گذاري در بخش توليد، ايجاد اشتغال و ... بايد عملي شود. تا آثار عدالت اجتماعي مانند ايجاد امنيت، خشنودي مردم، ناكامي دشمنان و ايجاد وحدت در جامعه تحقق شود.
كليد واژگان: عدالت – عدالت اجتماعي – عدالت سياسي – عدالت اقتصادي – عدالت فرهنگي – نهجالبلاغه
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : تهران
- : تهران
- : كوثر