عوامل سقوط و انحطاط انسان از دیدگاه نهج البلاغه با رویکرد به مبانی قرآنی آن
دينالهي،روحيات وتعاليم آن درحكم خوني است كه دررگهاي زندگي جريان داشته و پيكر آن را بهحركت درميآورد.پويايي زندگيوامدارمعرفتوعمل به دستورهاي الهي است وپيامد جهل بي اعتنايي به فرامين خداوند،انحطاط،سقوط و عقب ماندگي است.
رشد وشكوفاييانسانوجوامع بشريونيزانحطاط وسقوط آنها عواملي دارند كه اگر شناسايي وبرطرف نشود انسان را تا نازلترين جايگاه و اسفل سافلين ساقط ميكند.
از نگاه قرآن كريم و روايات معصومين( عليهم السلام) بويژه حضرت علي عليه السلام دركتاب گران سنگ نهج البلاغه ، انسان تنها آفريدهاي است كه شايستگي كمال در حد اعلا را در بين ساير مخلوقات داشته و تنها او عنوان خلافت اللهي را در زمين داراست تخلف از فرامين پروردگار،موجب سقوط انسان وتنزل مقام اواز جايگاه و كرامت انساني است كه امري خطير و زيانباراست و به عوامل مختلفي بستگي دارد. عواملي متعددي چون اعتقادي(شرك ،كفر، نفاق )،فرهنگي(خودباختگي،بي توجهي نسبت به فرهنگ خودي،تهاجم فرهنگي)، سياسي(فرقهگرايي،)، اخلاقي(تگبر وغرور،كينه ورزي،تمسخر،مال پرستي،خشونت وشهوت) او را در اين مسير به هدف كمال نزديك ميسازند انحراف از هر يك از اين عوامل انسان را به سقوط و انحطاط ميكشاند. قطعا شناسايي عوامل سقوط يك انسان و پيشگيري از آن، جامعه اسلامي را از انحطاط دور كرده، به سوي اهداف حقيقي نظام الهي سوق خواهد داد وبه مقصدنهايي كه لقاي الهي است ميرساند و در پرتو لقاي خداوند از سعادت جاودانه بهره مند خواهد شد.
كليد واژهها: نهج البلاغه، سقوط، انحطاط، انسان.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : تهران
- : ري
- : حضرتعبدالعظيم«ع»