گزارش هفته کتاب سال تحصیلی 99-1398 مدرسه کوثر
1- فضا سازی محیط داخلی مدرسه با تراکتهایی در خصوص کتاب و کتابخوانی:
از تاریخ 98/8/22 تراکتهایی با محوریت موضوع کتاب و کتابخوانی در جای جای حوزه علمیه کوثر نصب شد. هدف از این امر، ایجاد فضایی فعال و پویا در هفته کتاب و ترغیب طلاب به خواندن کتاب بود.
2- یک صبحگاه با کتاب: به همّت سرکار خانم فاطمه مخلصآبادی از اساتید مدرسه علمیه کوثر قزوین در روز چهارشنبه 25/8/1398 با حضور طلاب شرکت کننده در صبحگاه برنامه معرفی کتاب ما منتظریم حاوی مجموعه بیانات، پیامها، نامهها و مکتوب رهبر انقلاب ایسلامی ایران طی 40 سال از سال 1353 تا 1393 در حوزه معارف مهدوی که به همت حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن ملائی جمعآوری شده است، انجام شد. ایشان با توضیح موضوع و محور کتاب مورد نظر ،طلاب را تشویق به خواندن این کتاب کردند. این کتاب 14 بخش دارد و در ارتباط با بسیاری از حوزههای فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، پیرامون مباحث مهدویت، و اهمیت مهدویت سخنانی از مقام معظم رهبری را نقل میکند. در سه بخش ابتدایی کتاب به سه مبحث مهدویت از جمله مفهوم مهدویت، اهمیت مهدویت و برکات آن پرداخته شده است. در بخش چهارم کتاب با دو رویکرد به شناخت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میپردازد. نخست جایگاه امامت و مهدویت به صورت عام و دیگری بحث خصوصیات وجود مبارک امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف). بخش پنجم به غیبت امام (علیه السلام) و زیر مجموعه مباحث آن اختصاص دارد. عنوان بخش ششم، انتظار و منتظران و صفات آنها، بخش هفتم: «مهدویت و انقلاب اسلامی»، بخش هشتم: «ظهور و حکومت امام زمان (علیه السلام)»، عنوان بخش نهم: «ادعیه و زیارات مهدویت» و بخش دهم به بحث مهدویت و آسیبها اختصاص دارد. عنوان بخش یازدهم «دشمنان مهدویت و ترفندهای آنها در دشمنی با امام زمان (علیه السلام) ... که این کتاب برای علاقه مندان پژوهش در معارف مهدوی بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
3- نشست علمی هفته کتاب: نشست علمی هفته کتاب در تاریخ 98/8/18 ساعت 10 صبح در مسجد حوزه علمیه کوثر قزوین برگزار شد. حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر حسن ملائی سخنران نشست بودند. هدف از این نشست آشنایی و شناخت جایگاه مهدویت در علوم اسلامی بود. متن زیر خلاصهای از محتوای ارائه شده در این نشست است.
مقدمه اوّل در جایگاه مهدویت: در ابتدا به قول سهراب سپهری، چشمها را باید شست/ جور دیگر باید دید باید برداشت جدیدی از معنای مهدویت داشت.
وقتی به شخص میگویی مهدویت یعنی چه؟ برداشت سطحی و حداقلی از مهدویت دارد و به گزارههای جزئی میپردازد. مثل علامت و نشانیهای ظهور، به دنبال دجالاند. در بحث حداکثر اینها هم به عنوان پازل استفاده میکنیم. اما نگاه ما به مهدویت این نیست.
مهدویت به مجموعه آموزههایی گفته میشود که حول حضرت مهدی است.
در خصوص مهدویت از لحاظ صرفی 2 قول وجود دارد:
1- مصدر جعلی است یعنی در واقع مهدویّ+ یت، مهدوِیّ در واقع خودش مهدی بوده یاء نسبت هم به آن اضافه شده به همین خاطر یاء مشدد است. در واقع اگر مهدویت را مصدر جعلی فرض کنیم به مشکل فنی میخوریم و به معنای آن مرتبط نیست.
2- مهدویت از مهدی+ یاء نسبتو تا به خاطر موصوفش بوده در این صورت صفت نسبی است به معنای تمام معارف مربوط به حضرت مهدی (علیه السلام).
3- انتظار هم نظر در باب افتعال است.
نقش مهدویت در علوم انسانی:
مهدویت در علوم انسانی میتواند ایجاد یک علم بکند. چطور؟
وقتی از علم صحبت میکنیم به دو صورت میتوان این موضوع را نگاه کرد.
1- علومی که مستقیم با حضرت در ارتباط است. مانند علم حضرت، حکومت، اسم و ...
2- اصلاح برخی از علوم که خیلی با مهدویت در ارتباطاند. مثل آینده پژوهی (یک علم جدید التأسیس است.) در این علم با توجه به علت و معلولهایی که در حال حاضر وجود دارد و با قانون احتمالات آینده پیش بینی میشود.
مهدویت را نمیتوان آینده پژوهی دانست بلکه با پیشبینیهایی که در خصوص آخرالزمان و مهدویت از قول ائمه اطهار (علیهم السلام) وجود دارد، میتوان علم آینده پژوهی را اصلاح کرد.
باید دقت شود جمع شدن علم در یکجا نه تنها باعث رشد نیست بلکه مانند مردابی حتی باعث دوری از حقیقت هم میشود. علومی که در حوزه به دست میآوریم صرف، نحو، فقه و اصول و ... مانند آب حیات بخش است، اما اگر همین آب یکجا بماند تبدیل به مرداب میشود. باید جریان داشته باشد. باید تولید علم کند. به خاطر همین است که عالمی که علمش را به کار نبندد بوی گندش جهنم را برمیدارد. اگر علم را به جریان نیندازیم دچار قساوت قلب میشویم. همان علم انسان را دفع میکند.
در دوران امام سجاد (علیه السلام) بعد از جریان عاشورا، حضرت در بایکوت بودند و دور و بر ایشان خلوت بود. یکی از محبین میخواست از حضرت سؤال شرعی بپرسد، پیش حضرت رفت و ایشان را تنها دید. سؤالش را میپرسد و جوابش را میگیرد و میرود. چند قدمی که از محضر حضرت دور میشود به ذهنش میرسد حالا که حضرت تنها است بمانم و از محضر ایشان استفاده کنم و سؤالات بیشتری بپرسم. به محضر حضرت برمیگردد و میگوید چند سؤال دیگر دارم از شما بپرسم. تا این مطلب را میگوید امام (علیه السلام) ناراحت میشود رو به او میکند و میگویدتا مادامی که به آن چه میدانی عمل نکردی دنبال چیز دیگر نباش. اگر دنبال علمی باشی که به آن عمل نمیکنی آن علم هیچ خاصیتی برای تو ندارد جز آن که از او دور میشوی. (اثر اوّل)
روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) داریم که گاهی اوقات نماز خواندن باعث دوری انسان است. (اثر دوم)
حلقه مهدویت چیزی جز آماده سازی برای ظهور حضرت نیست.
جهت دهی علوم:
مهدویت علوم انسانی را جهتدار میکند. آثار و برکات آن زیاد میشود و زوائد آن را هم از بین میبرد.
اینکه میگویند علم علم است، غلط است. آن علمی که برای انسان کاربرد نداشته باشد علم نیست.
مهدویت میتواند استعدادهای انسان را جهتدهی کند. یعنی در مسیر گام دوم انقلام و برای زمینه سازی ظهور و حکومت حضرت (علیه السلام) افراد توانا و متخصص تربیت میکند.
4- نشست شخصیت شناسی: این برنامه به مناسبت هفته کتاب در تاریخ 98/8/28 توسط حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای حاجی محمدی امام جماعت مدرسه علمیه کوثر در بین الصلاتین روز سه شنبه در مسجد حوزه کوثر انجام شد. در این برنامه جناب آقای حاجی محمدی شرح حال مختصری از مرحوم آیت الله سید رضی الدین موسوی قزوینی رحمت الله علیه را برای طلاب حاضر در نماز اجماعت ارائه دادند. متن زیر مختصری از بیانات ایشان در این نشست است.
یکی از افتخارات حوزه علمیه قزوین در قرن سیزدهم هجری قمری آیت الله سید رضی الدین موسوی قزوینی فرزند مرحوم آیت الله علی اکبر موسوی قزوینی است. ایشان پس از کسب فیض از محضر علمای بزرگ در عتبات عالیات از جمله نجف اشرف به زادگاه خود قزوین برگشت و به تربیت طلاب علوم دینی پرداخت. همزمان با برگزاری کلاسهای درس و تربیت طلاب در قزوین مانند بزرگان دین در نجف اشرف، ضمن اشتغال به تدریس و تربیت طلاب علوم دینی در زمان خود پژوهشگاهی در حوزه علمیه قزوین تأسیس نمودند و با جذب بزرگانی از علماء قزوین من جمله آیت الله محمدهاشم افشاری قزوینی به استنساخ کتابهای حوزوی در رشتههای مختلف سپس مقابله و اصلاح آن پرداختند که حدود صد نسخه دستنویس در کتابخانه ایشان موجود است.
آثار علمی از این دانشمند برجسته در موضوعات فقه، اصول، عقاید و اخلاق از ایشان به جا مانده است که میتواند برای طلاب و دانشجویان مفید و مؤثر باشد. عاش سعیدا و مات سعیدا
ضمنا ایشان دارای نسل مبارکی است. عموزاده ایشان آیت الله سید ابراهیم قزوینی در عتبات عالیات، آیت الله سیدعلی موسوی قزوینی در قزوین و ....
5- کارگاه مهدویت و هدفگذاری طلبگی: روز شنبه 98/8/18 ساعت 14 به درخواست طلاب حوزه علمیه کوثر فاز دوم کارگاه مهدویت و هدفگذاری طلبگی با حضور استاد حسن ملایی برگزار شد. در این کارگاه مباحث مطرح شده در جلسه قبل به صورت کلی بیان شد و بحث هدف گذاری در زندگی طلاب، ضرورتها و ... بیان شد. لازم به ذکر است فاز اوّل این کارگاه در روز 98/7/3 در حوزه علمیه کوثر قزوین برگزار شده بود. متن زیر خلاصهای از مطالب مطرح شده در این کارگاه است.
مراتب زندگی شامل
1. جمادات (هست)؛
2. نباتات (رشد و نمو دارد پس گیاهی که مرده باشد جماد است)؛
3. حیوان (حرکت و جا به جایی دارد)؛
4. فرشته؛
5. جن؛
6. انسان (که تمام مراتب قبلی را در چنگ خود دارد).
- یک هدفی را باید در نظر بگیریم که متناسب با شأن انسانی باشد. وقتی میخواهیم هدف گذاری کنیم نباید یک هدف نباتی یا یک هدف حیوانی داشته باشیم.
- قرآن کتاب زندگی است، کتابی است که به سؤالات ما پاسخ میدهد.
- یک دفتر با عنوان دفتر زندگی داشته باشید. در این دفتر سؤالات خود را بنویسید. با سؤال وارد قرآن بشوید.
- لذت زندگی این است که سؤال داشته باشیم و به دنبال جواب آن بگردیم تا به جواب برسیم.
- وقتی قبول کنیم که در مرحله حیوانی هستیم پس سعی میکنیم که رشد کنیم.
- مؤمن عمیق است، از لایههای سطحی میگذرد.
- نباید به ظاهر افراد فریفته شویم مثلا چون خانمی چادری است خوب است و باید به او اعتماد کرد و یا چون خانمی بد حجاب است بد است و باید از او متنفر شد.
- آرزوهایمان را باید تحلیل کنیم و تحلیل آرزوها یعنی کشف عناصر اصلی آن.
- هدف: چیزی یا کسی که ما را به آرزوهایمان میرساند.
- آرزو: آنچه که دوست داری به آن برسی و لذت ببری.
- هدف اساساً خودش دارا است، خودش میتواند آنچه را ما میخواهیم به ما بدهد.
- قانون: هر هدفی را باید بر اساس انتخاب او، انتخاب کنی.
حالا اگر خودمان را هدف قرار دهیم چه میشودو چه اشکالی پیش میآید؟
آدم نمیتواند خودش را هدف قرار دهد زیرا آنقدر غنی نیست که خودش آنچه میخواهد را به خودش بدهد. یک سرمایهای داریم که به عنوان اراده و تلاش، که به وسیلۀ آن اگر هر چیزی را به جز خودمان هدف قرار دهیم با اراده و تلاش به آن میرسیم و اگر اراده و تلاش نداشته باشیم به هیچ یک از خواستههایمان نخواهیم رسید.
باید انتخاب هدف را انتخاب کنیم.
- خودسازی: یعنی هدفی غیر از خودت را انتخاب کن. مواظب باش جای خودت با هدف عوض نشود، جای اراده تو با اراده هدفت عوض نشود.
هر بت که میپرستی بهتر ز خود پرستی
- سرمایه و وسیلۀ ما دو چیز است اراده و تلاش.
در کارگاه اوّل گفته بودیم که عناصر اصلی آرزوها سه چیز است:
1- تمامیت (میخواهیم به همه آرزوها برسیم)؛
2- کیفیت (در آرزوها میخواهیمبه بهترینهای آن برسیم)؛
3- ابدیت (دوست داریم همه آرزوهایمان به صورت دائمی در زندگیمان باشند).
برخی پول را هدف قرار میدهند. پول اگر به عنوان هدف قرار گیرد، ابدیت کمر آن را میشکند زیرا مرگ این ویژگی را از پول گرفته است.
یکی از فعالیتهای جدی در عصر حاضر بیتوجه کردن مردم به مرگ و بیارزش کردن آن است. در فیلمهای هالیوودی مرگ را اینطور نشان میدهند که یک فرد اسلحهای در دست میگیرد و افراد زیادی را میکشد بعد با خیال راحت یک نوشابه میخورد. به همین راحتی یعنی جان انسانها و نابودی آن اصلا ارزشی ندارد تقریبا شبیه حسی که ما به کشتن مورچهها در زیر پایمان داریم.
در علم روانشناسی هم سعی میشود اصلا از مرگ صحبت نکنند.
باید بدانیم پول هدف بدی است ولی وسیلۀ خوبی است برای رسیدن به اهداف. در حال حاضر وقتی میخواهند جلوی کار فرهنگی را بگیرند بودجه آن را قطع میکنند. امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه فرمودند: دنیا مانند نور خورشید است، اگر به آن نگاه کنی کور میشوی ولی اگر همراه آن بروی راه را پیدا میکنی.
هدف باید (الله) باشد. هرچه را که (الله) انتخاب میکند تو باید انتخاب کنی، این همان اطاعت و بندگی است.
زندگی در واقع یک معامله است. در معامله باید طرف خود را پیدا کنیم. زیرا میخواهیم کل سرمایه را که زندگی است بدهیم به او تا به ما تمامیت، ابدیت و کیفین برساند.
معامله دو طرف دارد. خریدار و فروشنده.
یک طرف تویی و طرف دیگر خدا، این خدا هو الغنی است. اصلا به سرمایۀ من نیازی ندارد، میتواند با ما معامله نکند، در این صورت است که ما به حالت اضطرار میرسیم.
آرزو یعنی ما نیازمند هستیم، خدا اصلا آرزو ندارد، نیاز ندارد.
اینجاست که خداوند با بنده معاهده میبندد.
در معاهده یک عهد است و یک قانون.
قانون: اوفو بعهدی، اوف عهدکم است. (شما به عهد وفا کنید من به عهد شما وفا میکنم. اینجاست که هرچه شما گفتید من میگویم چشم.
لازمه رابطه برده با مولا را یکبار بررسی کنیم. برده هر زمانی که مولا بگه میخوابه، میره، میاد. حالا اگر طبق فرمان مولا نرفت، باید مجازات بشه، مولا میاد میگه نه، حالا یک روز دیگر هم به تو فرصت میدهم، مهلت میدهم.
- انسانها ما بین دو اجبار وجود دارند، اجبار به دنیا آمدن و اجبار از دنیا رفتن. بین این دو اختیار داریم، اختیار داریم راه سعادت برویم و یا نه.
در هدف گذاری طلبگی عنصر دیگری به عناصر سه گانه پیش گفته شده ملحق می شود و آن عمومیت است. (تمامیت، کیفیت، ابدیت، عمومیت)
فرق عنصر چهارم با بقیه عنصرها این است که در میان آرزوهای برخی از افراد قابل مشاهده هست. گفته بودیم سه عنصر قبل تار و پود همه آرزوهاست ولی عنصر عمومیت را فقط برخی از افراد در آرزوهای خود دارند.
از آنجایی که طلبه کسی نیست که همه چیز را برای خودش بخواهد این عنصر در میان آرزوهای طلاب بیش از دیگران دیده میشود. این عنصر خودش را در طلبگی نشان میدهد . در واقع این عنصر رکن انتظار است.
منتظر کسی است که جهانی فکر میکند. تا جهانی فکر نکنی منتظر نمیشوی. منتظر به دنبال حاکمیت دین خداست.
در ایام ولادت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هستیم. معمولا در این ایام و ایام 27 رجب این روایت را زیاد میخوانند که «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ به راستی که من برای به کمال رساندن مکارم اخلاق مبعوث شدهام.»
اشکالات این حدیث به شرح ذیل است:
- این حدیث را کسانی بیشتر استفاده میکنند که داعیه جدایی دین از سیاست را دارند و میخواهند عالمان را از اجتماع و سیاست دور کنند.
- سند این روایت ضعیف است.
- مشکل دلالت دارد. در قرآن آیهای نیامده که این حدیث را تأیید کند. از این حدیث طوری میتوان استفاده کرد که راه رسیدن به حاکمیت، مکارم اخلاق است.
کار طلبه چیست؟
1- تلقی: یعنی اوّل باید معارف را یاد بگیرد.
2- تبلیغ کند.
3- زمینه سازی کند برای حاکمیت دین خدا.
خدا ارسال کرد پیامبران را برای تبلیغ دین حق، دین باید حاکمیت داشته باشد، حاکمیت دین داشتن قدرت است.
- عفو و گذشت در مسائل شخصی معنا دارد نه مسائل اجتماعی، و در مورد کسی است که خودش اظهار پشیمانی می کند.
- ددر آیه 125 سوره بقره آمده است که عهد خدا، عهد امامت است. اگر میخواهی به عهد خدا بررسی، باید به عهد امامت وفا کنی، تا خدا به عهد تو وفا کند.
- طلبه زمینههای مردی ظهور را فراهم میکند، آنگاه اراده خدا تعلق میگیرد.
- ظهور پدیدهای صرفا معجزه آسا نیست.
- ظهور پدیدهای انسانی است.
- سیستم دین علوی میخواهد خروجیاش انسان باشد. انسان باید با ارادۀ خودش راهش را انتخاب کند نه با زور.
- یادمان باشد طلبگی نقش صنفی ماست.
- ما باید در بقیه نقشها هم موفق عمل کنیم زیرا این بقیه نقشهاست که به نقش صنفی ما یعنی طلبگی معنا میدهد. مادری، همسری، خواهری، دختری، زن بودن و ...
- روایتی از امام صادق (علیه السلام): «... قَالَ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ اَلْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ اَلْأَخْلاَقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ ... ؛ فرمود: هر كس كه بودن در شمار ياران قائم شادمانش سازد بايد به انتظار باشد و با حال انتظار به پرهيزگارى و خلق نيكو رفتار كند و اوست منتظر ...»
طلبه وقتی منتظر حضرت باشد، آرمان خواه میشود. پس مجموعه رفتارهایی که دارد منتظرانه است. در ارتباط با خدا، ارتباط با هستی، ارتباط با خود و ارتباط با انسانها در همۀ این رفتارها چشمش به افق ظهور است، یعنی برای آرمان ظهور تلاش میکند. (البته استاد ملایی فرمول ارتباطات را 3+1 تعریف میکنند که ارتباط با خدا اصل و سه ارتباط دیگر را متأثر از آن میدانند.)
ایشان عبادت را به دو دسته مستقیم و غیر مستقیم تقسیم کردند:
عبادت مستقیم: صدا زدن خداوند با اوصاف خاص خود اوست.
عبادت غیرمستقیم: ارتباط با ولی خدا، توسل به معصوم، ذکر معصوم و ... است.
سفارش استاد به طلاب حاضر در جلسه: تا میتوانید از راه درست و صحیح افرا را به حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جذب کنید.
در نهایت استاد به سوالات طلاب در خصوص بحث هدفگذاری پاسخ دادند.
6- برگزاری کارگاه تندخوانی: به گزارش معاون پژوهش مدرسه علمیه کوثر قزوین سرکار خانم ساره شیخی و با هدف ایجاد روحیه کتاب و کتابخوانی در طلاب و بالا بردن مهارتهای فردی ایشان در این خصوص طبق هماهنگیهای قبلی کارگاه تندخوانی از تاریخ 23 آبان ماه و در سه مرحله 2 ساعته در این مدرسه کلید خورد. داوطلبین شرکت در این کارگاه حدود 120 نفر از میان طلاب و اساتید بودند. داوطلبین در دو گروه 60 نفره سازماندهی شده و کلاسها از ساعت 8 الی 10:30 گروه اوّل و ساعت 10:30 الی 13 گروه دوم که همه طلاب تکنیکها و مهارتهایی که توسط استاد بیان شد در کلاس اجرا کرده و تمارین را هر هفته در خانه انجام دادند. کارگاه دوم 30 آبان 1398 برگزار شد و کارگاه سوم 7 آذر برگزار خواهد شد. به دلیل ممانعت استاد از این کارگاه فیلم و صوتی در دست نیست.
7- میزگرد هفته کتاب: میزگرد هفته کتاب با محوریت نقد و تحلیل کتاب بدایه الحکمه با حضور خانمها زینب آشوری، زهرا سرداری، زهرا نوروزی، اعظم برزگر، فاطمه شهسواری، مژگان نورمحمدی، محدثه ساوجی و سپیده بابایی انجام شد. متن زیر قسمتهایی از مطالب بیان شده در این میزگرد است.
بدایه الحکمه از آثار سودمند مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبایی (تبریز 1282- 1360 ش.ق) در زمینه آموزش فلسفۀ اسلامی است که در آن یک دوره مباحث فلسفی از آغاز (کلمات مباحث وجود) به صورت ساده و همراه با استدلال بیان شده است.
علامه فقید، بدایه الحکمه را در پاسخ به درخواست برخی از نزدیکان به عنوان نخستین متن درسی برای جویندگان حکمت الهی به رشته تحریر در آورد. علامه طباطبایی در تفکر خویش از شیفتگان و پیروان مکتب نابغه بزرگ جهان اسلام صدرالحکماء متألهین، صدرالدین شیرازی است و بدایه الحکمه در واقع چکیده فلسفه صدرایی موسوم به «حکت متعالیه» است که با توجه به آخرین سیرتکاملی آن تنظیم شده است. بدایه الحکمه کتابی است کاملا استدلالی که در آن جز دلیل و برهان یافت نمیشود؛ نوشتاری است پیراسته از حشو و زوائد، متین و استوار؛ و به جرأت میتوان گفت: مقامش در حکمت متعالیه همسان منزلت اشارات بوعلی است در حکمت مشاء. عباراتش گرچه موجز است، معلق نیست؛ در عین اختصار، جامع است و مهمترین عناوین و موضوعات حکمت الهی را در بردارد.
مخاطبان این اثر کسانی هستند که با فلسفه اسلامی هیچ آشنایی ندارند و میخواهند برای اوّلین بار با آن آشنا شوند و استدلالهای عقلی را بیاموزند. اثر مذکور سالیان مدیدی است که مورد عنایت پژوهشگران و استادان است و ترجمه و شرحهای گوناگونی بر آن نوشته شده است. موضوع کتاب حاضر: فلسفه اولی و الهیات بالمعنی لاخص است. و اهم مباحث مطرح شده در دو بخش مذکور را در بردارد اکنون نیز به همراه کتاب دیگر مؤلف موسوم به نهایه الحکمه از مهمترین منابع آموزش حکمت و فلسفه اسلامی در حوزه و مراکز علمی است.
در اثر حاضر، اصالت وجود بیان و اثبات شده است.
کتاب نهایه الحکمه به درخواست مرحوم شهید قدوسی (داماد مرحوم علامه) که آن زمان مدیر مدرسۀ حقانی بودند به نگارش آوردند ایشان دیدند که منظومه به سبب آمیختگیاش با مسائل عرفانی نمیتواند به عنوان یک کتاب درس قرار گیرد کتابی همنگ با شرح منظومه نوشتند که بدایه نام گرفت.
آیت الله جوادی آملی ابتدا این کتاب را تدریس کردند بعد از اتمام تدریس بدایه شهید قدوسی از علامه خواستند که کتابی در سطح بالاتری از فلسفه نوشته شود. علامه این بار با در نظر گرفتن مطالب اسفار و تعلیقاتی که ایشان بر اسفار داشت، نهایه را نوشتند کتاب در واقع تفقیح مطالب اسفار و حاوی حواشی خود ایشان است. کسی که به اسفار مراجعه کند بعد آن را با نهایه تطبیق کند متوجه میشود که نهایه چه کتاب در خور تحسینی است.
همانطور که از نام نهایه پیداست آخرین کتابی است در مورد کسی که میخواهد در مورد فلسفه یکسری مطالب داشته باشد و نمیخواهد در این رشته متخصص باشد این کتاب برای کسی که میخواهد در مورد علوم اسلامی کار کند ضرورت دارد.
کتاب نهایه الحکمه کتابی فلسفی و به زبان عربی از تألیفات علامه طباطبایی است. علامه کتاب بدایه الحکمه را به عنوان اولین متن درسی برای جویندگان حکمت الهی تألیف نمودند و نهایت الحکمه را برای کسانی که به خوبی بدایه را فرا گرفته و با مسائل فلسفی اسلمی آشنایی حاصل کردهاند نگاشتهاند. بدایه برای مرحلۀ ابتدایی فلسفه و نهایه برای مرحله پایانی آن تنظیم گردیده است. سطح مسائل مورد بحث نهایه بالاتر از سطح بدایه است و گویاتر است و به طوری که میتوان از آن برای تبیین عبارات بدایه استفاده کرد.
کتاب نهایه 5 سال بعد از بدایه تألیف گشته است.
نهایه الحکمه دارای 5 مرحله و 24 فصل است.
مرحله اوّل: 5 فصل فی الاحکام الوجود الکلیه؛
مرحله دوم: 3 فصل فی الوجود المستقل و الرابط؛
مرحله سوم: 1 فصل فی انقسام الوجود الی ذهنی و خارجی؛
مرحله چهارم: 8 فصل فی المواد القضایا؛
مرحله پنجم: 7 فصل فی الماهیه و احکامها.
ویژگیهای کتاب:
1- اکتفا نمودن به اسلوبهای برهانی و پرهیز از به کار بردن مطالب شعری و ذوقی؛
2- رعایت نظم منطقی در چینش مراحل و فصول به گونهای که از مطالب پیشین به مطالب پسین را میشود استنتاج کرد؛
3- اهتمام به مسائل مهمتر و کلیدی و اجتناب از مباحث غیرلازم مانند طبیعیات؛
4- اجتناب از خلط میان علوم اعتباری با علوم حقیق و اجتناب از بهرهگیری از روش تجربه و حس در فلسفه نظری.
8- برگزاری کارگاه مهارت مطالعه و یادگیری: این کارگاه در روز چهارشنبه 98/8/29 توسط سرکار خانم فاطمه مخلصآبادی فراهانی برای طلاب کارگاه مهدویت از ساعت 13 الی 14:30 برگزار گردید.
متن زیر قسمتهایی از مطالب بیان شده در این کارگاه است.
نظام یاد شامل حافظه کوتاه مدت و بلند مدت است. برای مطالبی که قصد یادگیری آنها را داریم علاوه بر تکرار یا مرور ذهنی لازم است آنها را با مطالبی که قبلا آموخته و در حافظه بلند مدت ذخیره کردهایم تداعی نمائیم.
حافظه کوتاه مدت بیشتر به صورت یک تدبیر ذهنی برای رفع نیازهای آنی عمل میکند. مدت نگهداری مطالب در حافظه کوتاه مدت بسیار مختصر است. اطلاعات برای مدت بسیار کوتاهی در حافظه کوتاه مدت باقی میماند و اگر تکرار نشود فراموش میشوند. با این حال میتوان به کمک سازمان دادن مطالب یا تدبیری که تقطیع نام دارد ظرفیت این حافظه را افزایش داد.
تکرار یا مرور ذهنی موجب نگهداری مطالب در حافظه کوتاه مدت میشود. افزون بر این، تکرار و مرور ذهنی به انتقال مطالب از حافظه کوتاه مدت به حافظه دراز مدت کمک میند.
عامل مهم دیگر انتقال اطلاعات موجود در حافظه کوتاه مدت به حافظه دراز مدت ایجاد نوعی تداعی یا رابطه بین اطلاعات جدید و قبلی موجود در حافظه دراز مدت است.
بهترین روش تکرار یا مرور مطالب این است که ابتدا آنها را بر طبق ویژگیهای مشترک بین مواد دسته بندی نماییم و مجموعههای متفاوتی از مادههای همگون بسازیم و آن گاه به تکرار آنها اقدام نماییم.
بسط یا گسترش، روش دیگری برای حفظ اطلاعات است که از طریق یادگیرنده به مطالبی که میخواهد بیاموزد چیزهایی میافزاید یا آنها را گستردهتر میسازد.
سازماندهی بهترین شیوۀ یادگیری مطالب پیچیده و مفصل است. ناگفته پیداست اگر ما بتوانیم مقدار زیادی اطلاعات را سازمان دهیم قادر به اندوزش و بعدا بازیابی آنها خواهیم بود.
علت فراموشی، پدیدهۀ جانشینی است. یک عامل مهم فراموشی یا حذف اطلاعات از حافظه کوتاه مدت جانشینی مطالب جدید با مطالب قدیمی است.
علات دیگر فراموشی، تداخل است. اطلاعات یادگرفته شده با هم تداخل میکنند و در هم مخلوط میشوند و همین امر سبب به یاد نیامدن آنها میشود.
سومین و مهمترین عاملی که برای به یاد نیامدن اطلاعات از حافظه دراز مدت ذکر شده مشکلات بازیابی است. اگر بپذیریم که اطلاعات موجود در حافظه دراز مدت هرگز محو نمیشود باید نتیجه بگیریم که فراموشی به این علّت دست میدهد که ما در لحظهای که میخواهیم مطالبی را به یاد آوریم نشانهها یا سرنخهای بازیابی لازم را در اختیار نداریم.
9- برگزاری کرسی آزاداندیشی: روز شنبه 98/8/25 ساعت 10 صبح جلسه کرسی آزاداندیشی با موضوع حجاب اجباری یا اختیاری؟ فردی یا اجتماعی؟ با حضور 100 نفر از طلاب حاضر در مدرسه در سالن اجتماعات برگزار شد. ارائه دهنده کرسی سرکار خانم شیرین رضایی سماقی، منتقد سرکار خانم محدثه ساوجی و داور سرکار خانم ناهید همایونلو بودند.
10- برگزاری جلسه ژورنال کلاپ: روز سه شنبه 98/8/28 ساعت 8 الی 9:30 همزمان با کارگاه مقاله نویسی با طلاب سال پنجم حانیه در حوزه علمیه کوثر توسط سرکار خانم ساره شیخی نکات ارزیابی مقالات بیان شد. در این نشست ضمن معرفی مقاله «صد ویژگی یک مقاله خوب» ظرافتها و دقتهای لازمه برای یک مقاله شرح و بست داده شد و راههای تشخیص صحت اجزای مقاله برای طلاب حاضر در کلاس مطرح شد.
11- برگزاری یک کلاس درس در کتابخانه: روز شنبه 98/8/25 کلاس آموزه پژوهشگری (نگارش علمی)، طلاب پارهوقت 1398 توسط سرکار خانم فهیمه آقاجانی در کتابخانه برگزار شد. سه عنوان کتاب «خودآموز مقدمات پژوهش»، «بر یال قلم» و «آیین نگارش یاحقی» برای مطالعه بیشتر در خصوص نگارش علمی به طلاب معرفی گردید.
12- ثبتنام رایگان در کتابخانه مدرسه علمیه کوثر قزوین: در روز شنبه 98/8/25 29 نفر از طلاب حوزه علمیه کوثر قزوین به صورت رایگان به عضویت کتابخانه این مدرسه درآمدند. 14 طلبه نیز در این روز به صورت رایگان در کتابخانه عضویت خود را تمدید کردند.
13- نمایشگاه کتاب تازههای کتابخانه: در روز 98/8/25 به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، نمایشگاهی تحت عنوان تازههای کتاب ( کتب جدید الانتشار ) برگزار شد که در آن 44 عنوان کتاب با موضوعات متنوع معرفی گردید.
14- فضاسازی وبلاگ مدرسه در خصوص کتاب و کتابخوانی: این برنامه توسط خانم رقیه بابایی چگینی از طلاب دانشآموخته در وبلاگ مدرسه در سراسر هفته کتاب انجام شد.