البرز، مدرسه علمیه تخصصی زینبیه، کرج

حکمرانی تمدن ساز با تأکید بر نقش آفرینی زنان در حلقات میانی

شناسه خبر : 162666

1404/03/05

تعداد بازدید : 30

حکمرانی تمدن ساز با تأکید بر نقش آفرینی زنان در حلقات میانی
معاونت پژوهش مدرسه علمیه تخصصی زینبیه کرج نشست علمی با موضوع :«آینده پژوهی کنشگری الگوی سوم زن در فرآیند حکمرانی تمدن ساز با تأکید بر نقش آفرینی زنان در حلقات میانی » با سخنرانی سرکار خانم دکتر مرضیه عبدلی عضو حقیقی شورای زن و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ، مدیر مدرسه علمیه تخصصی زینبیه(س) استان البرز در تاریخ 1404/03/05 در محل سالن همایش های انصار کرج با حضور اساتید، پژوهشگران، کنشگران و فعالان حوزه‌ی زن و خانواده در استان البرز برگزار کرد.

سرکار خانم دکتر عبدلی در ابتدای بحث خود گفت:  ما اولاً زن هستیم و مسئول و در درون خانواده وظیفه تعلیم و تربیت رو به عهده داریم ثانیاً کسانی که اینجا هستند یه نقش مضاعف کنشگری و در واقع فعالیت در حوزه خانواده و زنان و تعلیم تعلیم و تربیت دارند یعنی این نقشه در واقع مضاعف است قراره آینده‌ساز نسل مهدوی باشیم .

وی قبل از وارد شدن به مباحث لازم دانست مفاهیم کلیدی مانند: آینده پژوهی، کنشگری را تعریف کرد و در ادامه گفت: در حوزه زنان و خانواده، آینده‌پژوهی دو نقش اصلی دارد، یکی ترسیم نقش زنان در آینده جامعه و خانواده، و دیگری ایجاد چشم‌انداز امید و روحیه تعالی‌جویانه برای فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی است. هدف آن است که با برداشت فعالانه، در سونامی تغییرات، ما نظاره‌گر نباشیم بلکه نقش پیش‌دست داشته باشیم و در حوادث تاثیرگذار باشیم. این نیاز امروز است که با روحیه جهادی و تبیین درست، نقش فعال در آینده را ایفا کنیم.

دکتر عبدلی در ادامه درباره الگوی سوم زن گفت: این الگو در منظومه فکری رهبر انقلاب مطرح شده و مسیر فکری او در بیانیه‌ها و ایده‌هایشان نشان‌دهنده فهمی تمدنی و جامع نسبت به نقش و جایگاه زنان است. در بیانیه گام دوم (۱۳۹۷) و دیگر بیانیه‌ها، توجه به نگاه سیستمی و شبکه‌ای در نظریه‌های ایشان قابل مشاهده است. هدف، ترسیم بالای نقش زنان در آینده جامعه و خانواده است و همچنین تبیین یک نگاه تعالی‌جویانه، فعالانه و جهادی برای ساختن آینده.نکته اساسی این است که الگوی سوم بر مبنای مبانی انسان‌شناختی، هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی و ارزش‌نشناختی استوار است. این نگاه، مهندسی خلقت زن را از دیدگاه‌های اسلامی و تمدنی مورد توجه قرار می‌دهد و برخلاف رویکردهای سکولار و فمنیستی، نگاه تحولی و نه صرفاً دفاعی دارد.

 

وی در ادامه گفت: حکمرانی، به عنوان یک مفهوم چندوجهی و پیچیده، مجموعه‌ای از سنت‌ها، نهادها و ساختارهای است که حکمرانان در چارچوب آن‌ها عمل می‌کنند. هدف حکمرانی، بر پایه ارزش‌های اخلاقی و دینی، تأمین منافع عمومی و تحقق عدالت است، و این کار نیازمند مدیریت هوشمندانه و هماهنگ است. در این مسیر، باید از تداخل و تداخل‌پذیری جلوگیری کرد و در راستای حفظ اصالت‌ها و ارزش‌ها گام برداشت.وقتی از حکم و حاکمیت صحبت می‌کنیم، مشخص است که این نکات در قالب نظام‌های مختلف معنا پیدا می‌کند. وقتی از حکمرانی اسلامی صحبت می‌کنیم، منظور اطاعت از امر خداوند و بر پایه چارچوب‌های نظری است که آن را تعین می‌کند. وقتی می‌گوییم حکمرانی اسلامی و تمدن‌ساز، نقش و جایگاه مردم و تشکل‌های مردمی در نظام‌های دموکراتیک و مردمی بسیار مهم و تاثیرگذار است.هدف غایی حکمرانی اسلامی، رشد و تعالی جامعه در مسیر دین و ارزش‌های دینی است. در مقابل، حکمرانی‌ای که فقط هدفش بسط سلطه غرب و استعمار است، مسیر دیگری را ترسیم می‌کند. در ادامه، درباره حلقه‌های میانی و نقش آن‌ها در فرآیند حکمرانی، صحبت خواهیم کرد.

وی در خصوص نقش حلقات میانی را در فرآیند تمدن‌سازی اسلامی گفت:  در فرآیند انقلاب، بین دولت اسلامی و جامعه اسلامی، یک حلقه مهم و مفقود وجود دارد که در واقع حلقه مفقوده نامیده می‌شود. این حلقه، حلقات میانی هستند. نقش آن‌ها در جریان‌سازی، فرهنگ‌سازی، تربیت انسان‌های کنشگر و تمدن‌ساز است که از دل مردم بیرون می‌آیند و باید بتوانند این وظیفه را به خوبی انجام دهند. هدف این حلقات، استفاده از ظرفیت‌های موجود برای هدایت فرآیند حکمرانی است؛ از مرحله سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی گرفته تا اقدام و عمل، تا به سمت تحقق اهداف تمدن نوین اسلامی حرکت کنیم.

نقش اصلی ما در حال حاضر، تمرکز بر روی زنان و نقش‌آفرینی آنان در این حلقات میانی است. اگر قرار است زن، نقش تمدن‌ساز و تکامل‌گرا در ساحت خانواده باشد، باید به عنوان عنصر اصلی در این حوزه ظهور کند. خانواده، مهم‌ترین عنصر اجتماعی و هسته بنیادین هر تحولی است، و زن نقش «عهدساز» و «جامعه‌ساز» را برعهده دارد. به همین دلیل، باید نقش فعال و کارآمد در عرصه‌های اجتماعی و خانوادگی داشته باشد.

دکتر عبدلی در پایان سخنان خود درباره حوزه های کنشگری زنان گفت: در مجرای تحقق کنشگری زنان، باید به چند نکته توجه کرد،‌ در حوزه اندیشه و باور، اصلاح ادراک‌ها، کلید اصلی است. باید فرهنگ و باورهای نادرست درباره جنس زن و نقش آن اصلاح شود. مثلاً، چرا در زنان، این تصور وجود دارد که فقط باید زیبایی و ظاهرشان مورد توجه باشد؟ چرا عمل‌های زیبایی در حوزه زنان و خانواده زیاد شده است؟ همین خودشیفتگی است. این‌ها، ناشی از ادراک ناصحیح است که باید اصلاح شود.

وقتی ما مفاهیم و واژه‌ها را در سطح جهانی می‌بینیم، می‌بینیم که هر کسی از آن‌ها برداشت متفاوتی دارد. مثلا وقتی دولت‌های مختلف روی مسائل خانواده و زنان صحبت می‌کنند، هر کدام منظوری دارند که ممکن است با دیگری فرق کند. همین موضوع باعث می‌شود سیاست‌ها سلیقه‌ای و ناپایدار باشند و هر دولت به شکل متفاوتی اجرا کند. در حالی‌که اگر این واژه‌ها و مفاهیم در قالب تعاریف دینی و اسلامی بازتعریف شوند، می‌توانیم راه هم‌سویی و سیاست بانک‌تر داشته باشیم و از این نوسانات جلوگیری کنیم.

در نگاه‌های روانشناختی، زن را عموماً در قالب احساس و عاطفه می‌بینند؛ اما جامعه‌شناسان، او را محور اصلی خانواده و اجتماع می‌دانند. در مکتب فرویدی، زن را مسکن غریزه و شهوت قلمداد می‌کنند، و در مکتب فمنیستی، او مقابل مرد قرار می‌گیرد و نگاه تقابلی دارد. در مکتب مارکسیستی و ناسیونالیستی هم، نظرات متفاوتی درباره زنان وجود دارد، اما در هر صورت، باید دید این نظریه‌ها چه تاثیری بر دیدگاه‌های ما دارند و چه راهبردهایی باید در مقابل این نظریات اتخاذ کنیم.

بنابراین، کنشگری صحیح به دردها و مشکلات جامعه زنان باید در اولویت باشد، و نباید منتظر قوانین و آیین‌نامه‌های خارجی یا حکمرانی‌های سیاسی باشیم، چون خودمان باید ساختارهای مطلوب سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را در جامعه‌مان رقم بزنیم.