کرسی آزاداندیشی با موضوع قرآن و فلسفه حجاب ، عفاف یا پوشش ؟
توسط خانم فاطمه حیدری به عنوان استاد ارایه دهنده ، خانم زهرا محمدی استاد منتقد و خانم نگار کلوندی مجری برنامه به صورت حضوری وهمزمان در سامانه سیما و در جمع حدودا 40 نفرازطلاب، اساتید و کادر ، توسط واحد پژوهش مدرسه علمیه امام خمینی (ره) برگزار گردید.
در ابتدا حیدری اینگونه بحث را آغازکرد: مخاطب آیات قرآن انسان است تا روز قیامت .اما گاهی جهت خطاب های قرآنی کل انسان ها هستند گاهی فقط زنان ، گاهی فقط مردان .از جمله خطاب های قرآن که مخاطب خاص آن زنان است آیات مربوط به حجاب و پوشش است. حجاب در لغت یعنی پرده و پوشش و مانع . در نظر اسلام پوشش دارای دو بعد سلبی و ایجابی است . یعنی لزوم پوشش بدون جلب توجه نامحرم، که این همان پوشش اسلامی است . از جمله مصداق بارز قرآنی این بحث آیات 31 سوره نور و 59 سوره مبارکه ی احزاب است. خداوند می فرمایند : يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِن ... خطاب این آیه خاص جامعه ی زنان است و منظور از جلباب که باید توسط آن سرو گردن خودشان را بپوشانند یا پوششی است که روی سر و گردن انداخته می شود و یا پوششی است شبیه ملحفه که از روی سر تا پا انداخته می شود. بنابراین طبق معنای اول همان مقنعه متصور می شود و طبق معنای دوم چادر. هم چنین در آیه 31 سوره نور در خصوص پوشش ظاهری می فرماید وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِن خمار را به گردنشان بزنند یعنی پارچه ای که سر را با آن می پوشانند یعنی تقریبا چیزی شبیه مقنعه و روسری که سر و گردن با آن پوشانده می شود. با توجه به این دو آیه می توان گفت : این پوشش ظاهری که خداوند متعال از آن صحبت می کند همان پوششی است که هر بانویی برای ورود به اجتماع و مواجهه با نامحرم ملزم به رعایت آن است. فعلی که در این آیات استفاده شده است فعل امراست و حد پوشش مشخص است و چارچوب خاصی برای زن مسلمان برای ورود به جامعه تعریف شده است.
استاد منتقد : عفاف یک امر انسانی وازجمله ارزشهای اخلاقی است که شامل زن و مرد می شود.عفاف یعنی خودداری از هر آنچه انجام دادنش زشت است .عفت یک معنای عام دارد یعنی خویشتنداری در برابرهر امرافراطی و یک معنای خاص دارد یعنی خویشتنداری در برابر تمایلات بی بند و باری و جنسی . بنابراین حجاب در قرآن صرف پوشش نیست بلکه شامل عفاف میشود .در قرآن نیز در ۴ آیه واژه عفاف آمدهاست ازجمله : سوره بقره آیه ۲۷۳ ، سوره نساء آیه ۶ ، سوره نور آیه ۳۳ ، سوره نور آیه ۶۰ .با توجه به این آیات عفت بهمعنای خویشتنداری است. از طرف دیگرنیز با توجه به آیه ۳۲ سوره احزاب که میفرماید: طوری نازک حرف نزنید که کسانی که انحرافی در دلهایشان دارند به گناه بیفتند، یا آیه 63 سوره فرقان که در مورد راه رفتن است و می فرماید: پا را طوری به زمین نکوب که از صدای پا نامحرم تحریک شود و این یعنی راه رفتنی که با عشوه گری و جلب توجه دیگران همراه باشد . حال سوال اینجاست اگر قائل باشیم که منظور از حجاب فقط پوشش است جواب اینگونه آیات چه میشود؟
جمع بندی داور: بهطورکلی درهمتنیدگی عفاف و پوشش بهحدی هست که بدون هم معنای دیگری ناقص میشود و میتوان گفت پوشش بدون عفت مثل صدفی است بدون مروارید. ارتباط بین پوشش و عفت رابطه عموم و خصوص مطلق است یعنی عفت درواقع عام هست و پوشش اخص است . عفت یک حالت درونی و نفسانی است که غرایز را تعدیل میکند و آن را تحت کنترل خودش درمیآورد .خداوند غرایز را براساس حکمت خودش در وجود انسان به ودیعه نهاد. اما آیا این غرایز باید به حال خودش رها شود بهصورت افراط و تفریط ؟ پوشش بهعنوان زبانی است برای عفاف و نماد تفکر و اندیشه دینی انسان . خداوند متعال در فرهنگ باشکوه عفاف از زن میخواهد که بهعنوان یک انسان، ارزش وجودی خودش را بشناسد و خودش را ملعبهی دست هواپرستان و نااهلان قرار ندهد و ازسوی دیگر همگان را به پوشیدن چشم و نگاه توصیه میکند که خود را از نامحرم بپوشانید چرا که هم برای خودتان وهم برای جامعه میتواند آثار زیادی داشته باشد .زن در قبال رعایت این پوشش هم در ظاهر درواقع عفت خودش را به جامعه اعلام میکند.
بنابراین رعایت پوشش اعلام عفت است که ثمره آن امنیت جنسی در جامعه و خانواده است همان امنیتی که امروز در جوامع غربی بهعنوان حلقه مفقوده بیداد میکند.
لازم به ذکر است در پایان جلسه هر یک از اساتید به سوالات حضار پاسخ دادند.