در این سیر مطالعاتی که از هفته دوم مهر ماه آغاز گردید سرکار خانم علی پور استاد سیر ضمن بیان تاریخچه انجمن حجتیه نکاتی پیرامون ایدوئولوژی و انجمن حجتیه بیان داشت وی گفت : به
طور رسمی تحت نام "انجمن خیریه محبان امام زمان (عج)" فعالیت میکرد، در سال 1332 در ایران تأسیس شد. این انجمن ابتدا به عنوان یک نهاد مذهبی با هدف مقابله با فرقه بهائیت شکل گرفت. موسس این انجمن، شیخ محمود حلبی، به دلیل نگرانیهایی که از گسترش فعالیتهای بهائیان در ایران داشت، اقدام به تأسیس آن کرد. در طول زمان، انجمن حجتیه به علت تمرکز بر انتظار فرج و دوری از مشارکت در فعالیتهای سیاسی، به ویژه پس از انقلاب اسلامی، مورد انتقاد برخی گروهها و شخصیتهای سیاسی قرار گرفت.
اهداف اولیه انجمن حجتیه عبارت بودند از:
1. مقابله فکری و عقیدتی با بهائیت.
2. آموزش و ترویج معارف اسلامی با تأکید بر مهدویت و انتظار فرج.
3. تقویت بنیه اعتقادی شیعیان در برابر جریانات انحرافی.
به رغم فعالیتهای قبل از انقلاب که بیشتر متمرکز بر مقابله با بهائیت بود، این انجمن در بستر جدید سیاسی و اجتماعی ایران نقش پیچیدهتری یافت. این نقش پیچیده به ویژه به دلیل تمرکز انجمن بر انتظار فرج و کمتر دخالت در امور سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. انجمن حجتیه و رویکردهای آن چالشهایی را بهمراه داشت که چالشهای متعدد آن را می توان چنین دسته بندی کرد:
الف) چالشهای فکری:
- تعارض بین انتظار منفعلانه و مسئولیت اجتماعی مسلمانان
- ناسازگاری دیدگاههای انجمن با نظریه ولایت فقیه
- تفسیر محدود از مفهوم جهاد و امر به معروف و نهی از منکر
ب) چالشهای عملی:
- دشواری در تطبیق با تحولات سیاسی-اجتماعی پس از انقلاب
- مواجهه با انتقادات گسترده از سوی روحانیون و روشنفکران دینی
- حفظ انسجام تشکیلاتی در شرایط متغیر سیاسی
رویکرد حوزه های علمیه نسبت به انجمن حجتیه، عموماً انتقادی و محتاطانه بوده است و بسیاری از علمای حوزه، با دیدگاه انجمن حجتیه مبنی بر عدم دخالت در سیاست و با برخی تفسیرهای آنها در مورد شرایط ظهور امام زمان (عج) مخالف بودهاند.
نگرانی از تأثیرات منفی افکار انجمن بر عقاید شیعی از صدر انقلاب تا به اکنون ادامه دارد و در عصر حاضر با توجه به لزوم وحدت جامعه شیعی در شرایط حساس منطقه ای این نگرانی بیشتر احساس می شود.
بنابراین با توجه به اینکه انجمن حجتیه به عنوان یک نهاد مذهبی در تاریخ معاصر ایران، نقشها و تأثیرات متفاوتی داشته است. تحلیل این نقشها و تأثیرات نیازمند یک نگاه دقیق و عمیق به زمینههای دینی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی است که این انجمن در آن شکل گرفت و تکامل یافت. وظیفه نخبگان حوزه های علمیه، در برابر چنین سازمانهایی، تحلیل و فهم عمیقتری از نقش آنها در تحولات اجتماعی و فرهنگی است. این نیازمند یک رویکرد انتقادی و در عین حال سازنده است تا بتواند درک دقیقتری از چالشها و فرصتهای پیش روی جامعه ارائه دهد. مطالعه تاریخچه، عقاید، فعالیتها و انتقادهای وارده بر انجمن حجتیه درسهای مهمی از جمله: اهمیت تعادل بین باورهای دینی و مسئولیتهای اجتماعی، ضرورت پویایی در تفسیر مفاهیم دینی متناسب با شرایط زمان و لزوم هوشیاری نسبت به جریانهای فکری و تأثیرات اجتماعی آنها خواهد داشت.