در این نشست علمی استاد داوودی به چهار سوال مطرح در زمینه شبهات معاصرین پیرامون حجاب پاسخ دادند.
استاد داوودی درپاسخ به این سوال که آیا کیفیت حجاب شرعی که امروز مطرح است، ریشه قرآنی دارد یا محصول انظار فقیهان است؟ فرمودند:
مخالفین حجاب دو گروه هستند؛ یک گروه که معاندین هستند و با اصل دین مخالفند. گروه دوم که ضرورت حجاب را درک نمیکنند خصوصا وقتی دچار شبهات حجاب شدند.علاوه بر اینکه حجاب در ظاهر دست و پا گیر است و ذات زن نیز جلوه گری است. یکی از شبهات این است که آیا حجاب ریشه قرآنی دارد یا نه؟ شبهه ای که طرح میکنند این است که حجاب به کیفیت امروزی در عصر رسول الله نبود. فرض بعضی از افراد این است که زن جاهلیت برهنه بوده و حجاب را اسلام برای او آورده است. در حالی که زن در جاهلیت پوشش داشته منتها اسلام آن را اصلاح کرده است. به ترتیب نزول اول آیه در سوره احزاب به عنوان نودمین سوره است که به پیامبرمی فرماید به همسران و دخترانت و به زنان مومنین بگو که جلبابهای ( روسریها) خویش را به خود نزدیک سازند. این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند نزدیک تر است.
شان نزول آیه این است که در آن زمان دستشویی در منازل نبود و مردم بیرون از خانه میرفتند و برخی از زنان شبها با لباس راحت میرفتند و جلباب نمی انداختند و پوشش کنیزان هم اینطور بود و انسانهای فاسد مزاحم این زنان میشدند و بهانه میآوردند که ما فکر کردیم ایشان کنیز هستند. شان نزول دیگر این است که زنان هنگام رفتن به مسجد در شب مورد اذیت قرار میگرفتند، اینجا آیه نازل شد که جلباب را به خود نزدیک کنند. نشان می دهد جلباب داشتند، ولی درست خود رادنمیپوشاندند.خداوند دلیل آن را برای شناخته شدن و مورد ادیت قرار نگرفتن بیان میکند. از موارد استعمال جلباب در زبان عربی متوجه میشویم که جلباب لباس رو است.آنها دو پوشش رویی داشتند. جلباب که به تن میکردند و خماری که به سر میکردند. حتی مردان هم جلباب میپوشیدند. لباس تشخص ایشان بوده است.
نکته بعد درباره فلسفه حجاب است که دو تفسیر برایش آمده یکی اینکه با این حجاب معلوم شود که ایشان کنیز نیستند بلکه آزاده هستند. اما تفسیر دیگر که شهید مطهری می فرماید این است که لباس باید طوری باشد که عفت زن را نشان دهد چون هر لباسی نشانه شخصیت فرد است و اگر لباس زبان دار باشد و موجب دورداشت نامحرم نباشد مورد تایید اسلام نیست. آیه ۳۱ سوره نور در سال ششم هجری نازل شده چون داستان افک به همسر پیامبر که در این سوره آمده در سال ششم هجری روی داده است. این آیه خطاب به پیامبر می فرماید: به زنان با ايمان بگو: «ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعاً از آن پيداست.»
لایبدین زینتهن یعنی چه؟ روایت مختلف آمده که انگشتر و سرمه و وجه و کفین را مصداق زینت دانسته که بیشتر به محل زینت یعنی وجه و کفین اشاره دارد. فخر رازی مینویسد همه زنها روسری به سر داشتند اما آن را به پشت میبستند و این آیه یک اصلاحی در این باره میکند. یعنی علاوه بر اینکه جلباب دارید خمارها را نیز طوری بپوشید که گردن و موی سر را بپوشاند.
روایات هم درباره پوشش زن خیلی نداریم اما روایاتی داریم که به دلالت تضمنی بر این مطلب اشاره دارد و آن اینکه سوال میکنند آیا پیرزن ها باید حجاب داشته باشند؟ در مقابل برادر رضاعی باید حجاب داشت؟ در مقابل کودکان باید حجاب داشت یا نه؟ همه این سوالات نشان می دهد که اصل حجاب مورد تایید بوده و سوال از استثنائات بوده مثل اینکه خیابانی را بستند و فقط اجازه عبور آمبولانس و ماشین پلیس و آتش نشانی را میدهند. این استثنائات نشان می دهد که اصل اینکه این خیابان برای عموم بسته است مورد توافق است. پس حجاب در زمان پیامبر و امیرالمؤمنین رعایت میشده و نیازی به پرسش درباره اصل حجاب نیست، چون تردیدی برایش نبوده است. حتی فقهای معاصر در فتوای خود حجاب را از ضروریات دانسته اند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در زمینه سوال دوم مبنی بر اینکه بر فرض پذیرش حجاب شرعی، آیا مخاطب این آیات، همه زنان مسلمان هستند و یا قشر خاصی از زنان مسلمان و آیا این نوع پوشش، مخصوص زنان شخصیت ها نیست؟ مانند زنان و دختران رسول خدا و دیگر شخصیت ها پاسخ داد:
این در واقع دو سوال است یکی اینکه آیا حجاب زمانمند است یا برای تمام اعصار است؟ این مشخص است چون روایت داریم حلال محمد حلال الی یوم القیامه و حرام محمد حرام الی یوم القیامه مثل نماز و روزه که برای تمام اعصار واجب است.
اما پرسش دوم به خاطر خطاب این آیات ایجاد شده است که می فرماید ای پیامبر به زنان به دخترانت و زنان مؤمنین بگو که جلباب را به خود نزدیک کنند و این شبهه ایحاد میشود که شاید حجاب برای شخصیتهای خاص بوده است نه همه زنان مثلا تازه مسلمان.
وقتی قرآن می فرماید به زنان مومن بگو دیگر دلیل برای این شبهه از کجاست؟ آیا وقتی خداوند می فرماید یا ایها الذین آمنوا آمنوا منظور کسانی است که سابقه و قدرت ایمانی خاصی دارند و نه تازه مسلمانها؟ این را از کجا استنباط می کنند؟ روزه و نماز بر مؤمنان واجب است حتی اگر تازه مسلمان باشد. همانطور که حکم حرمت ازدواج با مشرک درباره کسی که تازه مسلمان شده است، جاری نمیشود و آیات دیگر از جمله حکم تحریم ربا یا وجوب امر به معروف و نهی از منکر و.. برای عموم مؤمنین جاری میشود و تازه مسلمانان از آن خارج نمی شوند.
حجت الاسلام داوودی در ادامه نشست در پاسخ به سوال سوم که معیار پوشش شرعی و غیر شرعی بودن آیا به تشخیص عرف است و یا تعریف مشخصی از حجاب شرعی وجود دارد؟ گفت:
یکی از شبهات مهم همین است که حجاب موضوع عرفی است نه شرعی. در حالی که موضوعات احکام شرعی گاهی عرفی است و گاهی شرعی. مثلا یک وقت قرآن می فرماید: «و عاشروهن بالمعروف» حالا معروف چیست؟ آن چیزی که عرف جامعه می پسندد. مثلا یک زمانی سالی یک بار لباس خریدن عرف جامعه بود، اما الان هرفصلی یک لباس میخرند. یک زمانی بود که مشهد رفتن به آداب خاصی بود، اما الان بارها میروند و ممکن است کسی به استقبال او نرود. اما نماز و روزه مسافر یک موضوع شرعی است، هرچند عرف کسی را که ۸فرسخ رفته را مسافر نداند. حالا اگر شارع می فرماید کل بدن را بپوشاند غیر از وجه و کفین این یعنی شارع موضوع و حدود حجاب را تعیین کرده است و عرف آن را مشخص نمیکند.
استاد داوودی در مورد این سوال که اگر هم حجاب یک دستور شرعی و تخلف از آن حرام باشد، آیا مجازات دنیوی و جریمه هم دارد؟
اگر چنین بود چرا در روایات و سیره نبوی و علوی، مجازاتی برای ترک آن ( اعم از حد و تعزیر) مشخص نشده؟ اذعان داشت:
این سوال مهمی است. چون شبهه میشود که بی حجاب هم مثل سایر گناه کاران اشتباهی میکند آیا دروغگو را شلاق میزنند یا جریمه می کنند؟ پس بی حجاب هم نباید مجازات دنیوی شود. روایت داریم «التعزیر لکل معصية» آیا این شامل هر معصیتی میشود یا نه؟ تعزیر و گستره آن شامل چه چیزی میشود؟ اولا تعزیر مجازات نیست، بلکه برای بازداشتن است. گاهی با یک توبیخ یا جریمه و.. گاهی برخی از گناهان آثار اجتماعی دارد حتما باید با آن برخورد کرد. اما یک وقت است که آن گناه اثر اجتماعی ندارد. مثلا گاهی دروغ گفتن مثل ادعا کردن شخصی است، اما یک وقت شهادت دروغ یا شایعه پراکنی است این جرم کیفری دارد. بیحجابی در خانه پیش نامحرم گناه شخصی است، اما بی حجابی در جامعه جنبه اجتماعی دارد و حکومت مسئول است.
اینکه چرا در روایت مجازاتی برای بی حجابی نیامده است؛ دو پاسخ دارد: اول اینکه باید اول اثبات کنید که زنان در آن عصر بی حجاب بیرون میآمدند و کسی به آنها کاری نداشت. نکته دوم اینکه پذیرش احکام از سوی زنان در آن عصر بسیار بالا بوده مثل اینکه در روایات ذکر شده است که بعد از نزول آیه حجاب زنان پارچه پشمین ضخیم روسری درست کردند و چون سیاه رنگ بود انگار روی سرشان کلاغی نشسته است. یا روایت داریم عایشه با زنی که خمار نازک پوشیده بود برخورد کرد. یا در نهج البلاغه امام علی علیه السلام وقتی داستان بیعت مردم با خویش را تعریف میکند می فرماید: حتی دختران جوان از شوق و هیجان بدون نقاب آمده بودند. این نشان می دهد که زنان در آن عصر با حجاب کامل حتی نقاب بيرون میآمدند. وقتی حجاب حداکثری را رعایت میکردند چه برخوردی می خواست با بی حجاب انجام شود؟ یا روایت داریم که از پیامبر سوال شد: زنی حیا میکند پیش برادر رضاعی خود روسری را بردارد حکمش جیست؟ امام میفرماید حکمش مثل خواهر و برادر نسبی است. بنابراین جو جامعه اسلامی طوری بود که خود زنان رعایت میکردند و نیاز به برخورد نبود.