به گزارش خبرگزاری مدرسه علمیه حضرت خدیجه - سلام الله علیها- شهرستان بهاباد نشستی به مناسبت ایام عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) و باحضور آقای خادمی ازفعالین قرآنی و مذهبی شهرستان بهاباد و باحضور طلاب، کادر و اساتید و در گروه های ویژه طلاب این مدرسه برگزار شد.
ایشان ضمن تسلیت ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) گفت: قیام امام حسین(ع) در قدم اول احیاءکننده سبک
زندگی اسلامی بود و فلسفه و سبک زیست حسینی سرمشق و مفسر دینداری است .
وی گفت: ازآنجاییکه انسانها حتی در فهم و عمل به آموزههای محکم قرآن دچار مشکل می گردند و در مقام اندیشه گرفتار شک و در مقام عمل دچار تردید میشوند لازم است که دارای سرمشقها و الگوها و اسوههایی باشند که فکر و عمل ایشان مطابق با حقایق هستی باشد.
خادمی در توضیح این مطلب افزود:باید تلاش کرد که افرادی که خود تأویل عملی و عینی آیات قرآن باشند و اگر بخواهیم قرآن را تجسم و عینیت ببخشیم که این افراد همان قرآن مجسم و قرآن ناطق هستند و باید همه مفاهیم و حقایق را به حجره ایشان ارجاع داده و بازگردان پیامبر و اهلبیت عصمت و طهارت -علیهمالسلام- باشند و میتوان به انها برای تفسیر و تأویل آیات و تبدیل متشابهات قرآن به محکمات رجوع کنیم .
وی گفت: شکی نیست که ابلیس ملعون و لشکریانش هرگز بیکار نمینشیند و اجازه نمیدهد که مردم با هدایت الهی راسخان در علم و مفسران قرآن و اهلبیت عصمت و طهارت سعادت را در اتحاد علما و خوشبختی را در پیروی از او را بدست بیاورند و اینگونه است که متأسفانه ابلیس و لشکریانش به کمک دوستان و اولیای خودشان شیطنت کرده و راه را برای مراجعه مردم به سعادت خانه اهلبیت و پیامبر_علیهم السلام_
بستهاند و مردم را گرفتار متشابهات در وصف اسلام میکردند.
ایشان افزود: با وجود همه تهدیداتی که خدای متعال کرده بود و همچنین پیامبر_صلی الله علیه و آله وسلم- در عید غدیر سقیفهی بنیساعده را متأسفانه برپا و مفسران قرآن را خانهنشین کردند.
خادمی افزود: دشمنان و منافقان با یک بازی شیطنت آمیز،از همان زمان چنان مردم را گمراه کردهاند که متأسفانه حقیقت اسلام از زندگی مردم جدا شد و مردم پوستین اسلام را وارونه به تن کردهاند و متأسفانه بسیاری از مسائل دین را تحریف کردهاند و با روی کار آمدن حاکم اولی و هم دومی هم دیگر حاکمان و مسئولین که جانماز آب میکشیدند واذعان می کردند که ما مسلمانیم و میخواهیم احکام اسلام و عدالت را پیاده میکنیم متأسفانه پوستین اسلام را بهصورت وارونه به تن مردم کردهاند و بهشدت باعث تحریف در اسلام شدند چرا که منافع مادی شون عودت ثروتشون اینطور اقتضا میکرد اینگونه شد که سبک زندگی مردم از فلسفهی زندگی پیامبر و اهلبیت علیهالسلام متمایز و جدا شد و امت اسلام رنگ وروی دیگری در فکر و عمل گرفتند و از صبغه و رنگ الهی متأسفانه دور شدند.
وی گفت: امام حسین_ علیهالسلام_ بعنوان سرور و سالار شهیدان در بیان علت و فلسفه قیام خود در نامهای به برادرش محمد حنفیه گفت که من به قصد اصلاح امت جدم قیام کردم تا مردم در فکر و عمل به سبک زیست پیامبر و امیرمؤمنان علی بن ابیطالب -علیهماالسلام - برگردند که نمایندگان پیشین تفکر الهی و قرآنی بودهاند .
ایشان در تکمیل این نکته افزود: آن حضرت میفرمایند من خروج نکردم از برای تفریح و تفرج و نه از برای استکبار و نه برای فساد و خرابی ، بلکه خروج من برای اصلاح امت جدم و اصلاح انحرافاتی که در دین جدم پیامبر اسلام پیشآمد و خروج کردهام و میخواهم امربهمعروف و نهیازمنکر کنم و به سیره و سنت جدم و آئین و روش علی بن ابیطالب علیهماالسلام رفتار کنم( مقتل خوارزمی جلد یک صفحه صد و هشتاد و هشت)
وی گفت:باید بیشاز پیش این جملات زیبا را آویزه گوشمان کنیم تا مبادا فرهنگ ناب عاشورا و اهداف قیام اباعبدالله تحریف بشود
ایشان افزود:این عبارت نشان می دهد که سبک زندگی مردم بهسبب تغییر در ماهیت فلسفه زیستی که از سوی غاصبان خلافت انجامگرفته و لازم است که با قیام حقطلب مولا حسین-علیه السلام- اصلاحات انقلابی انجامگرفته و با حذف رهبران فاسد جامعه اصلاح شود.
وی گفت: امام حسین(ع) در نامهشان به محمد حنفیه فرمودند که من برای اصلاح امت جدم و حفظ دین جدم اسلام ناب محمدی قیام کردم چرا که چنان انحرافات عمیق بر امت اسلام و در دین اسلام بهوجودآمده بود نزدیک بود که دین اسلام به طور کامل نابود شود و لازم بود تا قیام خونین و سنگین و سهمگینی صورت میگرفت تا انحرافات از این امت و دین امت جد امام حسین- علیهالسلام- رفع گردد.
یعنی لازمهاش قیام بود و جز با قیام و خون مسئله حل نمیشد
وی اشاره کرد: آقا امام حسین-علیه السلام- برای امربهمعروف و نهیازمنکر دست به قیام مسلحانه زدند تا امت جدشان و دین اسلام را اصلاح کنند تا اصلاحات انقلابی و حذف رهبران فاسد و نهایت و اصلاح جامعه صورت پذیرد.
ایشان افزود: از نظر مناظرات هر کسی که بر مکتب قرآن و عترت دایرباشد نمیتواند با امثال یزید بیعت کند و مقاممعظم رهبری هم در کتاب انسان دویست و پنجاه ساله (انتشارات صهبا) اشاره میکنند که امام حسین –علیه السلام فرموده کسی چون من هرگز با کسی چون یزید فاسد بیعت نخواهد کرد و هرگز او را بهعنوان رهبر انتخاب نمیکند و سرنوشت دنیا و آخرتش را به دست او نمیسپارند چون دو فلسفه و سبک زیست متفاوت و متقابل یکدیگرند و امکان ندارد که بتوان میان آنها جمع کرد.
خادمی افزود: امام حسین علیهالسلام می فرمایند ما اهلبیت نبوت و معدن رسالت هستیم ماییم که ملائکه بر خاندان ما نازل میشدند خدا دنیا را به ما استدعا نمود و به ما ختم خواهد کرد.
یزید مردی فاسق و شرابخوار و قاتل مردم بیگناه است و شخصی است که بهطور علنی فسقوفجور میکند شخصیتی مثل من ابداً با یزید بیعت نخواهد کرد.
ایشان در ادامه گفت:مولاحسین-علیه السلام- براساس همین فلسفه و اینکه دو فلسفه حیات متقابل یکدیگرند و حاضر نمیشودظلم و کفر را بپذیرند چرا که وجودشان حق طلب و ایمانی بوده به این دلیل پذیرش خلافت یزیدی را پس می زند چرا که خلافت یزید یعنی نابودی زحمت همه پیامبران از آدم تا خاتم که برای اسلام زحمتکشیده بودند و خودشان را به رنج افکنده بودند و امام حسین -علیهالسلام – بعنوان وارث همه پیامبران -علیهمالسلام- هستند که در برابر کفری که در قالب اسلام ظاهر شده است قیام کند و اسلام حقیقی را از هر گونه تحریف علمی و عملی نجات میدهد و ازاینرو می فرماید آنگاه که جامعه و مردم دچارزمامدار و رهبری همانند یزید بشوند باید فاتحه اسلام و مسلمانی را خواند.
وی گفت: امام حسین-علیه السلام- دیدند که مردم با فریب منافقان، اسلامی را از قرآن برگزیدند که ظلم یزید و حکومت و خلافت وی را بهعنوان جبر الهی و خواست خدا می دانند وبر ین باور بودند که این حکومت را خواسته و باید پذیرفت و نیز اینکه اگریزید فاسد است مشیت خداست و ما در برابر مشیت خدا حق نداریم که بایستیم و مجبوریم که خلافت یزید را بهعنوان مشیت و جبر الهی بپذیریم .
خادمی گفت: مردم اجازه نداشتند در برابر ظلم قد علم کنند و با آن مقابله کنند.
ایشان افزود:جبری که برگرفته از آیات متشابهات قرآن هست دام بزرگی بود برای مسلمان و مسلمانی و منافقان و طالبان قدرت و ثروت به آن آویختند وبا قلوب بیمار خودشان مردم را گمراه کردند واز دین اسلام دور کردند و فلسفه و فکر و سبک زندگی مردم را دگرگون کردهاند به گونه ای که اگر اینگونه پیش میرفت اثری از اسلام باقی نمیماند و این دلایل باعث شد که آقا امام حسین-علیه السلام- احساس خطری بزرگ و جبرانناپذیر برای اسلام کردند و به پاخاستند.
وی در پایان گفت:دنیای کنونی نیز نبرد بین حق و باطل است و با تدبیر و تامل، جایگاه خود را مشخص و ثبت کنیم، حسین زمان ، رهبر ماست و باید پشت ایشان بایستیم و دنیا را از دست آمریکا و سایر ابر قدرتها که مصداق بارز یزیدیان هستند از ظلم و فساد پاک کنیم.