درابتدای جلسه خانم قوچانی ابراز داشت: هر تمدنی برای اینکه به اهداف خودش برسد به ابزارهاو آدابینیاز دارد، که اگر فرهنگی که یک تمدن بهدنبال آن هست ریشه در توحید نداشته باشد انسان نمیتواند نفس اماره را کنترل کند و کنترل از دست انسان خارج میشود و به دنبال هوای نفسش میرود. برای تحقق تمدن اسلامی نیاز به چهار پایه استوار داریم.1- قوانین برحق 2-رهبر آگاه بهنظر معصوم 3- مسئولین دلسوز ،فعال و اسلامشناس4- مردمی که پشتوانه این ارکان هستند. با انقلاب اسلامی روح توحیدی به جامعه بازگشت، ولی مسئولین عافیتطلب که این روحیه توحیدی را ندارند درحال ضعیف کردن روحیه توحیدی جامعه هستند.
استاد حوزه در ادامه افزود: هر شخصی برای خود عالمی دارد که اعمال و رفتار و اهدافش براساس عالمی است که در آن به سر میبرد .ما باید توجه داشته باشیم در چه عالمی به سر میبریم؟ آیا روح توحیدی در عالم ما جریان دارد؟ کسی که بتواند وارد عالم دینی شود اولاً از عالمی که فرهنگ غرب برای بشر آوردهاست ناراضی است و دوماً همه تلاشش این است که در فضایی که تمدن غرب به وجود آورده عالم دینی و توحیدی خود را حفظ کند و دستورات دینیاش را بهراحتی انجام دهد.
جامعه و تمدن اسلامی باید به سمت توحید گام بردارد اگر روح توحیدی از جامعه گرفته شود باید فاتحه آن جامعه را خواند.فردی مثل امامخمینی (ره )که عالم توحیدی و دینی برای خود ایجاد کرده بودند توانستند انقلابی را رهبری کنند که روح توحیدی را به جامعه برگرداند.
خانم قوچانی بااشاره به راهکارهای ورود به عالم دینی وتوحیدی تصریح کرد: برای ورود یه عالم دینی راهکارهایی وجود دارد از جمله: انجام عبادات: خالق هستی چیزهایی که لازمه ورود به عالم توحیدی بودهاست را به دست ما رسانده .عبادت یکی از وسایل ورود به عالم توحیدی است. باید توجه داشت گناه یعنی از چیزهایی است که ما را از عالم دینی و ارتباط با خدا جدا میکند. کسی میفهمد گناه با او چه میکند که عالم دینی برای خود داشته باشد، انسان مؤمن بهجایی میرسد که غمهای دنیایی را خیالی بیش نمیداند و غم حقیقی مؤمن که عین نشاط است این است که چرا از خدا دور است و این غم او را پاک کرده و رشد میدهد.
استاد حوزه دومین راهکار دوم ورود به عالم دینی را نگاه به معصومین معرفی کرد وافزود: معصومین الگوهای کاملی هستند که نگاه به آنها ما را وارد عالم دینی میکند. اویس قرنی آنچنان به عالم محمدی پایبند بود که میل و افکار خودش را با پیامبر هماهنگ میکرد .همافق شدن با ائمه معصومین علیم السلام ما را وارد عالم دینی میکند.
خانم قوچانی در پایان، شاخصه های تمدن اسلامی را بیان کرد وتاکید کرد: 1- دین و توحید: انسانها به اندازهی آرمان هایشان پیشرفت میکنند. آرمانی که اسلام مطرح میکند حرکت به سوی الله برمبنای توحید است و هر چیزی که انسان را از این مسیر بازدارد عامل بدبختی و عقبماندگی است. تمدنی که اسلام بنا نهاده جوهره اصلی و ستون محوری آن توحید است.2- جهانشمولی: دین مبین اسلام مخصوص به قوم یا قبیله خاصی نیست و تبلیغات آن برای همه مردم جهان است. پس دین اسلام دینی جهانی است و این جهانی بودن یکی از مولفه های تمدن اسلامی است.3- آزاداندیشی:
آزاداندیشی پیشنیاز هر نوع خلاقیت و نوآوری در هر تمدنی است. احادیث پیشوایان دین اسلام، انسان را موجودی مختار و آزاد معرفی کردهاست و پیروان اسلام را به آزاداندیشی و نداشتن جمود فکری و تعصب فراخواندهاند.4- اخلاق: یکی دیگر از شاخصههای مهم تمدن اسلامی نظام اخلاقی است. اخلاق عامل پیونددهنده اجتماع انسانی، عامل بازدارنده خطا ونیز باعث رعایت حقوق دیگران در جامعه است.5- کرامت انسانی:
قرآن کریم میفرماید: "و لقد کرمنا بنیآدم: ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم "مهمترین گوهری که خداوند متعال در خلقت انسان به او عطا فرمود کرامت انسانی است. این ویژگی مهم موجب تمایز انسان از سایر موجودات و عامل تمدنسازی است. ازاینرو بین کرامت انسانی و تمدن پیوند اساسی برقرار است و فرازوفرود هر یک بر دیگری اثر دارد.6- عدالت : عدالت، رکن اصلی پیشرفت یک جامعه و ظلم، از موانع حرکت تمدنی و عامل انحطاط تمدنها است .7-عقلانیت و خردورزی: عقلانیت یکی از مهمترین مؤلفههای تمدن است. اگر یک نظام فکری در پس یک تمدن نباشد تمدنی شکوفا نخواهد شد .عقلانیت و خردورزی بنمایهی تمدن اسلامی است.
8-علم: بیشک علم پایه تمدن است و مجاهده علمی و شکستن مرزهای علم از شاخصههای مهم و چراغ راه تمدن اسلامی است .اهتمام ویژه اسلام به دانشپروری و توصیه به تشویق مؤکدی که اسلام در توجه به علم و علما میکرد از اسباب عمده در آشنایی مسلمین با فرهنگ و دانش انسانی بود و باعث شد مسلمانان در صدد توسعه علم و دانش و گسترش فرهنگ و تمدن انسانی برآیند و به گسترش تعلیموتربیت بپردازند.
9- تلاش و مجاهدت: بیشک پایهگذاری ،تکوین و گسترش تمدنها در پرتو تلاش مستمر انسانها میسر میشود.