اصفهان/برگزاری نشست علمی پژوهشی «عوامل خدشه‌دار نمودن وحدت اسلامی»

شناسه خبر : 102561

1399/10/24

تعداد بازدید : 118

اصفهان/برگزاری نشست علمی پژوهشی «عوامل خدشه‌دار نمودن وحدت اسلامی»
نشست علمی- پژوهشی با عنوان «عوامل خدشه‌دار نمودن وحدت اسلامی» به‌صورت مجازی، با حضور دکتر مسعود فاضل استاد حوزه با شرکت مدارس گروه یاس متشکل از مدارس داران، اردستان، یزدانشهر، درچه، ویلاشهر، سپاهانشهر، زهرائیه نجف‌آباد و رهنان با محوریت مدرسه گلدشت مورخ 99/10/24 برگزار شد.

آقای فاضل در ابتدای نشست گفت: وحدتی که ما به دنبال آن هستیم تحت عنوان وحدت امت اسلام و جهان اسلام است، زیرا دشمنان در تلاش و تکاپو هستند که اسلام هیچ‌گاه به یکپارچگی و وحدت تمام‌عیار نرسد. تاریخچه تلاش آن‌ها از رنسانس و حتی صدر اسلام بوده. آن‌ها می‌دانستند که اگر امت اسلام و فرقه‌ها و نحله‌های اسلام کنار هم بنشینند خروجی آن وحدت امت و تمدن بسیار عظیم و مشعشع است.

وی با اشاره به خطبه ۲۵نهج‌البلاغه گفت: امیرالمؤمنین به مسلمانان فرمودند: «آن‌ها در یاری‌کردن باطل خود، وحدت دارند و شما در دفاع از حق متفرق هستید». عوامل تفرق یا درونی است یا بیرونی. عوامل درونی مثل دنیاپرستی و پیروی از هوا، هوس، جهل و ناآگاهی.در اینجا منظور از جهل روبروی علم و به معنای ندانستن نیست بلکه مقابل حلم است که بر معقولیت یک انسان بافرهنگ دلالت دارد. خیلی‌ها بعد از گذشت ۴۰سال، بین انقلاب اسلامی با انقلاب ایرانی تفاوتی قائل نیستند. در این راستا سردار سلیمانی در وصیت‌نامه خود می‌فرمایند: «امام بزرگوار، خمینی عزیز ابتدا اسلام را به کمک ایران آورد و سپس ایران را به کمک اسلام آورد» انقلاب اسلامی در ایران اتفاق افتاد تا اهداف و ارزش‌های اسلامی در منطقه و سپس در سراسر جهان به ظهور و بروز برسد؛ و حضرت امام (ره) و رهبر معظّم تمام تلاششان بر این بوده که انقلاب به‌سوی هدفش یعنی جامعه اسلامی و رسیدن به امت اسلامی و تمدن اسلامی پیش برود.

فاضل در ادامه افزود: جامعه ایران با همه ظرفیت‌های مادی و معنوی‌اش در خدمت آرمان انقلاب و ایجاد تمدن نوین اسلامی است که باید در چهل سال دوم کمر همت ببندد و به‌سوی جامعه اسلامی و آنگاه در قدم بعدی به‌سوی تمدن نوین اسلامی پیش برود تا آغازی باشد برای تمدن پایان تاریخ و این امر مستلزم خودسازی و جامعه سازی و درنهایت تمدن سازی است.

استاد گفت: ازجمله عوامل بیرونی خدشه‌دار شدن وحدت اسلامی تعصب‌های مذهبی، قومی، قبیله‌ای، سرزمینی و نژادی است. البته تعلق‌خاطر به این‌ها قابل تائید است و نکوهش نمی‌شود. ولی نباید این تعلق‌ها به‌جایی برسد که جای اصول انسانی را گرفته و اصول آن را زیر پا بگذارد. چراکه افراط‌گرایی موجب ایجاد نحله‌ها، فرقه‌ها، قوم‌گرایی و نژادپرستی می‌شود و استعمارگران از این نقطه‌ضعف سوءاستفاده می‌کنند و ملت‌ها را به جان یکدیگر می‌اندازند.

آقای فاضل با اشاره به نیاز جامعه به رهبر متقی اذعان داشت: انقلاب اسلامی باید در تمام سرزمین‌ها اتفاق بیفتد. همین اتفاقی که الآن در سوریه، لبنان، یمن و لیبی افتاد. عامل دیگر تضعیف وحدت اسلامی فقدان رهبری سالم و وجود طاغوت‌ها و فراعنه است. بنا بر آیات ۵۱تا ۵۴زخرف؛ طاغوت ها کارشان این است که ابتدا ملت‌ها را خوار و ضعیف و بعد آن‌ها را بنده خود می‌کنند. اما رهبران سالم، ملت‌ها را از درون، از بندهای هوای نفس، شیطان، استبداد و استکبار و از بیرون، دعوت به بندگی خدا می‌کنند، کاری که ائمه و پیامبران کردند.

وی اظهار داشت: از دیگر عوامل آسیب به وحدت اسلامی تکفیر نحله‌های مسلمان توسط یکدیگر است؛ از طرفی استبداد و خودرأیی و از طرف دیگر بدبینی، مطلق اندیشی، خودبینی و جهل به مبانی و اندیشه‌های دیگر؛ حضرت علی علیه‌السلام بیشترین ضربه را از داعش زمان خود یعنی خوارج خوردند. تمام نحله‌ها و فرقه‌ها در جامعه اسلامی باید جامعه را به‌سوی وحدت اسلامی برسانند. اگر مسلمانان و اقوام گوناگون مسلمان بر اصول ارزشی اسلام به وحدت برسند عامل بیرونی نمی‌تواند آن‌ها را شکست دهد.

استاد اظهار داشت: عامل بعدی جنگ نرم است. دشمن می‌داند که قدرت امت اسلامی قدرت نرمش است. پس دیگر از جنگ سرد و سخت استفاده نمی‌کند و قصد دارد با جنگ نرم قدرت نرم را از بین ببرد تا جامعه اسلامی از قدرت هوشمند برخوردار نشود. قدرت هوشمند یعنی داشتن هم قدرت نرم و هم قدرت سختبا هم. باید از جوانان، استعدادها و اندیشه‌های خلاق استفاده شود و این انقلاب را که مخصوص تمام جهان است گسترش داد تا زمینه‌ساز تمدن پایان تاریخ شود.

آقای فاضل در پایان با اشاره به عامل دیگر گفت: نفوذ منافقان در صفوف مسلمانان در بحث فرقه سازی همچون بهایی، بابی، وهابی، داعش و فرقه‌های عرفانی، ریسمان وحدت‌ها را پاره می‌کند و امت اسلامی را به فرقه‌های اسلامی تبدیل کرده و مسلمانان را به جان هم می‌اندازد؛ بنابراین باید بدانیم تکلیف ما این است که ریسمان الهی را بشناسیم و به او تمسک بجوییم و این منوط به خودسازی و مطالعه در عرصه‌ی اخلاق، اعتقاد، بینش، منش و کنش است.